رقابت گروه های افراطی منطقه در زمینه جنگ رسانه ای

طی سال های اخیر در خصوص راهبردهای رسانه ای القاعده و طی ماه های گذشته در خصوص توانمندی های جادویی گروه موسوم به خلافت اسلامی در استفاده حرفه ای از رسانه بسیار بحث شده است. در حالی که گروه القاعده همچنان به روش های نسبتا سنتی پخش تصویر – مانند تصاویر موعظه گری خسته کننده بن لادن روبروی دوربین- متصل بود، برای این گروه نیز تصویر اهمیت زیادی داشت. با وجود تسلط نسبی القاعده به ابزارهای رسانه ای، این خلافت اسلامی یا داعش بود که بیشترین استفاده را در تاریخ از رسانه داشته است. به نحوی که بسیاری معتقدند تیم رسانه ای حرفه ای پشت سر داعش و تبلیغات هدفمند آن قرار دارد. 

 

تروریسم در معنای ایجاد هراس و تشویش در دل دشمنان، یک ابزار بسیار مفید به نام رسانه را در اختیار دارد. در واقع آن چه عملیات های تروریستی را موثر می سازد، مسئله انتشار آن و ایجاد هراس ناشی از آن است. گروه های تروریستی به منظور جلب نظر و توجه مخاطبان خود، از ابزارهای خشونت آفرین به منظور تهییج افکار عمومی و رسانه ها به منظور پخش و انتشار همین ایماژهای تولید شده استفاده می کنند. 

 

یک مثال واضح برای استفاده از تصویر توسط القاعده، برخورد هواپیما به برج های دوقلو و تخریب این نماد امریکای سرمایه داری با ابزاری مدرن و به طرز طعنه امیزی امریکایی است. داعش نیز از نمادپردازی ها، استعارات مذهبی، رعب و وحشت، تمسخر و طنز، برهه شناسی سیاسی در انتشار آثار خود و نیز طیف گسترده ای از ابزارهای رسانه ای عصر اطلاعات توئیتر، و یوتیوب، مجلات ایینترنتی، ویدئوهای پرداخت شده و موسیقی رپ استفاده  می کند.

 

در واقع به نظر می رسد داعش در عمر نسبتا کوتاه خود به شدت برای دیده شدن تلاش کرده است. به این منظور علاوه بر گستره و حجم وسیع تبلیغات، از عنصر شدت نیز بهره می گیرد. در بعد گستره، سایت ها و نمادهایی که ذهن را به داعش متوجه می سازد به لحاظ تنوع و تعداد در میان گروه های تکفیری بی سابقه است. در بعد شدت نیز داعش نشان داده به دنبال جلب توجه مخاطب از طریق عادت گریزی و ایجاد تصاویری است که همواره بر پیش بینی ها تسلط داشته اند. استفاده از خشونت و نمایش ان در رسانه ها می تواند جبرانی باشد برای پیشینه کوتاه گروه به عنوان جمعی مشخص و ابراز واثبات این هویت جمعی.

 

با این حال و در برابر گروه داعش، رقیب جهادی آن جبهه النصره به عنوان بخشی از بدنه القاعده حضور دارد که بسیار آرام و بی سروصدا به نبردهای خود در سوریه ادامه می دهد. در جبهه النصره روح گروه توسط پروپاگاندای مذهبی تقویت می شود، به وسیله سی دی های ضبط شده منتشر می گردد و آموزه های گروه در سرتاسر کشور پخش می شود و موعظه ای از الجولانی و دیگر رهبران روحانی جهادی (شیوخ الجهادی) را نمایش می دهد. این پیام ها آموزش های روحانی مشترکی را ارائه می دهند که گروه را منسجم می سازد، افراد را حتی در صورتی که در مناطق دورافتاده باشند، متحد نگاه می دارد. این پیام ها همچنین به منظور حفظ اعضای گروه از پیوستن به گروه های مشابه منتشر می شوند.

 

با این حال، استراتژی مطبوعاتی جبهه النصره تاکنون ابهام مثبتی داشته است. آن ها تلاش داشته اند تا با بحث درخصوص باورهایشان مخالفت و رقابت سایر گروه های جهادی در مصر، الجزایر، یمن و عراق را برنینگیزانند. گروه جبهه النصره بیش از رسانه به تاثیر اقدامات باور داشته و رسانه های محدودی را در اختیار دارد. آن ها ترجیح می دهند اظهارات خود را محدود به توضیح عملیات های خود کنند. آن ها حتی حاضر به پذیرفتن مسئولیت تمامی عملیات های خود نیستند و استراتژی سکوت را ترجیح می دهند که آنان را تبدیل به یکی از اپوزیسیون های قوی و بزرگ ساخته است.

 

نگاهی به موفقیت داعش نسبت به جبهه النصره به ویژه در جذب نیروی جدید نشان می دهد فضای دوقطبی بین نیروهای سیاسی در خاورمیانه و میل به خشونت در آن بیش از آن است که گروه جبهه النصره بتواند در رقابت کسب بیشترین تمایل جنگجویان افراطی دست بالا را داشته باشد. در واقع جبهه النصره نه توانسته مانند داعش و سلف آن القاعده به خوبی نیروهای ردیکال جهادی را جذب کند و نه توانسته به مثابه یک نیروی معتدل حمایت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای مخالف بشار اسد را برای خود حفظ کند. 

 

در واقع جبهه النصره که بارها در باره احتمال خروجش از صفوف القاعده نیز  گمانه زنی شده، مسیری بود برای اثبات امکان وجود گروه جهادی میانه رو. با این حال میزان استقبال از عملکرد آن توسط جنگجویان داوطلب، نشان می دهد راهبردهای رسانه ای آن مبنی بر تعامل نسبی با دیگر گروه ها و میانه روی در فضای کنونی چندان خریداری ندارد. با وجود این میانه روی های آن می تواند روشی برای القاعده باشد که در میان هیاهوی رسانه ای داعش که از دید القاعده خیلی زود سربرآورد و خیلی زود هم به دلیل شدت تندروی ها چراغ عمرش رو به خاموشی خواهد گذاشت، حیات خود را برای روزهای پس از هیجانات خشونت طلبی و تندروی در خاورمیانه، به عنوان نیرویی جهادی و سیاسی حفظ کند.

 

در واقع فعالیت های رسانه ای گروه های تروریستی نشان می دهد افراط گرایان از روش ها و تاکتیک های متعددی در خصوص بهره مندی از رسانه ها استفاده می کنند که می تواند به آن ها امکان های متعددی را برای اثرگذاری بر طیف گسترده تری از مخاطبان فراهم سازد.


نویسنده