گروه مطالعاتی ترکیه شناسی

بررسی سفر اخیر آقای اردوغان به ایران با توجه به تحولات اخیر منطقه

شنبه 22 فروردین 1394 گروه ترکیه شناسی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه میزگردی با عنوان "بررسی سفر اخیر آقای اردوغان به ایران با توجه به تحولات اخیر منطقه" برگزار کرد. این نشست که به مدیریت دکتر اسداله اطهری مدیر گروه ترکیه شناسی و دکتر رحمت حاجی مینه از اعضای گروه ترکیه شناسی انجام شد.
 
دکتر حاجی مینه نیز در ادامه با اشاره به انتقادات مطرح شده توسط آقای اردوغان قبل از سفر به ایران گفت، سفر این بار اردوغان در کسوت رییس جمهور ترکیه از این لحاظ اهمیت داشت که وی بر خلاف عرف دیپلماتیک قبل از سفر، انتقادهای تندی از سیاست خاورمیانه ای ایران در واکنش به تحولات یمن اظهار کرده بود. از این رو امروز سعی خواهیم کرد اهداف اردوغان از سفر به ایران را با توجه به انتقاداتش از سیاست های تهران و همچنین چشم انداز توافق  هسته ای ایران در چارچوب بیانیه لوزان مورد بحث قرار بدهیم.
 
آقای کوروش مقتدری در زمینه این سفر صحبت های خود را با طرح نظرات تحلیل گران ترک آغاز کرد و گفت؛ در ترکیه تحلیل های بسیاری در این زمینه صورت گرفت که قابل بحث و بررسی هستند، از جمله در مطلبی که توسط خدیجه کاراهان مطرح شد با عنوان "تعادل های حساس با ایران" و این که ترکیه و ایران از زمان معاهده قصر شیرین تاکنون با وجود فرازو نشیب های بسیار در روابط شان سعی داشته اند این تعادل را حفظ کنند، بسیاری از تحلیل گران ترک نیز معتقدند این سفر حاوی پیامهایی بوده که از جمله آنها حفظ تعادل در روابط دو کشور است. اکثرا بر این باورند که این سفر بیشتر جنبه اقتصادی داشته است. به عقیده من در ترکیه، سیاست تحت سیطره مسائل اقتصادی است. دکتر اطهری نیز با این پرسش که سیاست خارجی ترکیه در منطقه به شکست انجامیده یا خیر؟ از آقای مقتدری خواستار توضیح بیشتری در این زمینه شد. آقای مقتدری در زمینه سیاست خارجی ترکیه گفت؛ حزب عدالت و توسعه در منطقه سیاستی چند وجهی را دنبال می کند و معتقدم نمی توان گفت کاملا شکست خورده زیرا ترکیه تلاش می کند مشکلاتش با ایران را حل کند و با سایر کشورها نیز روابطش را بهبود ببخشد.
 
در ادامه دکتر حاجی مینه افزود؛ نگاه به سیاست ترکیه باید نگاهی چند بعدی باشد، به عقیده من، عدم موفقیت سیاست تنش صفر با همسایگان که توسط احمد داووداوغلو نخست وزیر کنونی ترکیه (وزیر امور خارجه سابق) مطرح شده، پیچیدگی های سیاست مناطق پیرامونی ترکیه با توجه به فاکتورهای قومی، مذهبی، جغرافیایی و  همچنین حضور نیروهای خارجی در این حوزه هاست.  ترکیه با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در سال 2002 به تدریج از سیاست سنتی خود مبتنی بر غرب گرایی صرف به هزینه نادیده گرفتن خاورمیانه، دست برداشت که خصوصا در دوره دوم حاکمیت حزب عدالت و توسعه نگاه به شرق ترکیه بسیار پر رنگ شد. واقعیتی که باعث تشدید رقابت های منطقه ای بین ترکیه و بازیگران قدرتمند دیگر همچون ایران و عربستان شد که از قبل در منطقه وارد رقابت شده بودند. 
 
در مورد سفر آقای اردوغان می توان گفت این سفر همانند سابق از دو جنبه اقتصادی و سیاسی (خصوصا رقابت های منطقه ای) قابل ارزیابی است. این که به رغم مخالفت های داخلی در ایران و  حتی خود ترکیه با سفر اردوغان به ایران، این سفر انجام شد تنها می تواند نشان دهنده این واقعیت باشد که وجه اقتصادی روابط دو کشور نسبت به وجه سیاسی سنگین تر است، از این رو دو کشور خصوصا ایران بر اساس منطق انتخاب عقلانی تلاش کردند که چنین اظهاراتی از طرف اردوغان، منافع ملی دو کشور را تحت الشعاع خود قرار ندهد.
 
 نکته دیگر این سفر که خصوصا با سفر ولیعهد عربستان به ترکیه قبل از سفر اردوغان به ایران بسیار محتمل است تمایل ترک ها برای میانجی گری در تحولات یمن است. در واقع، ترکیه قبل از بهار عرب سیاست خارجی خود را در منطقه خاورمیانه با میانجی گری گره زده بود اما با وقوع بهار عرب این سیاست به نوعی به هم ریخت. از این رو می توان انتظار داشت ترکیه با استفاده از شرایط جدید منطقه و بحران یمن دوباره سعی می کند به همان سیاست قبلی خود مبتنی بر میانجی گری برگردند. البته نتایج ملموس این سفر از جمله 8 سند همکاری نشان از اولویت مقوله اقتصاد در روابط دو کشور دارد.
 
دکتر علی سعادت، مدیر گروه مطالعات ترکیه در دانشنامه اسلام معاصر نیز در این زمینه گفت؛ نکته مهمی که باید مورد توجه قرار داد این است که رفتار هر بازیگر در محیط منطقه ای یا بین المللی الزاما تحت تأثیر یک پدیده نیست و بایستی بپذیریم که رفتار ترکیه را امروزه مانند توپ بیلیارد نمی توانیم ببینیم. رفتار ترکیه از عوامل مختلفی تأثیر پذیرفته است. درست است که ترکیه به عنوان یک بازیگر مستقل بازی می کند، اما یکی از عوامل تأثیر گذار بر رفتار ترکیه رویکرد حزب حاکم بر سیاست خارجی است. در مورد ترکیه باید گفت سیاست خارجی این کشور به ویژه از سال 2007-2008 تحت تأثیر شخصیت آقای اردوغان نیز بوده و نباید این امر را نادیده گرفت. 
 
مسأله مهم دیگر این که اگر ترکیه می خواهد به ایران نزدیک شود چرا آقای داووداوغلو که نخست وزیر و معمار اصلی سیاست خارجی ترکیه است به ایران سفر نکرد؟ زیرا همیشه نخست وزیر این سفرها را انجام می دهد و در زمینه افزایش اختیارات رییس جمهور در ترکیه اصلاحات انجام نشده است. به باور بنده در یک چهارچوب کلی سیاست خارجی ترکیه تحت تأثیر گفتمان سازه انگاری قرار دارد؛ سازه انگارها معتقدند هر آن چه که ویژگی منفعت و هویت یک بازیگر در صحنه بین المللی را می سازد یک برساخت موقت و تغییر پذیر است، آن چه که منافع ترکیه محسوب می شود از مجموع "ساخت ها" و "برساخت های" مختلف و در حال تحول است. رفتار و منافع ترکیه در جایی بر اساس ایدئولوژی سنی گرایی تعریف می شود و در جایی بر اساس آرمان های دموکراتیک و نزدیکی به غرب، در جایی هم از جنبه اقتصادی است، همه این ها نگاهی چند وجهی به سیاست خارجی ترکیه داده است. آنها می گویند سازه ای که هویت و منفعت ما با ایران را تعریف می کند اقتصادی است، با آسیای میانه هویت ملی گرایی و ترک بودن است و در میان کشورهای عربی سنی گرایی است. در زمینه بحث شکست سیاست به صفر رساندن مشکلات باید عرض کنم توجیه خود ترکیه برای این مساله آن است که ما ایرادمان این بوده که اصلاحات را یک جا شروع کردیم این سرعت و گستردگی برای ما تنگناهایی ایجاد کرد که قابل رفع شدن هستند.
 
دکتر اسماعیل اقبال از اعضای گروه ترکیه شناسی نیز گفت: ما در منطقه در حال حاضر سه گفتمان اسلام گرا داریم، اسلام گرایی سکولار در ترکیه، اسلام انقلابی در ایران و اسلام سلفی در عربستان که اسلام سلفی و سکولار با یکدیگر در گیر هستند، چون مناسبات حاکم بر دو کشور ترکیه و عربستان روابطی مبتنی بر همکاری و ستیز است، در حالیکه مناسبات حاکم بر روابط دو کشور ترکیه و جمهوری اسلامی ایران روابطی مبتنی بر همکاری همراه با رقابت برای گسترش نفوذ در منطقه است.
 
  البته با این مخالف هستم که سیاست های ترکیه در منطقه با شکست مواجه شده، ما در منطقه ای آشوب زده قرار داریم و هنوز هیچ چیز مشخص نیست. هنوز انقلاب های عربی به نتیجه نرسیده اند و تا سال 2023 ترکیه به عقیده من همانطور که به مردم اش قول داده عمل خواهد کرد.
 
 آقای حسین طالبی، کارشناس مسائل اروپا و خاورمیانه در سخنان خود اظهار داشت: دو موضوع در این جلسه مطرح شد: این که آیا لغو تحریمها به سود  ترکیه است یا خیر؟ و چرا  نوعی پارادوکس در خصوص سیاست خارجی ترکیه در قبال ایران وجود دارد؟ با نگاهی به سال 2011 و قبل از تحریمها می بینیم که هدف  دو کشور افزایش روابط اقتصادی به 30 میلیارد دلار بود.  بر اساس این هدف گذاری روابط اقتصادی دوطرف به 21 میلیارد دلار نیز  رسید.  اما پس از تحریمها  روابط اقتصادی دوطرف به 13 الی 14 میلیارد  دلار کاهش یافت . بنابراین ترکیه از لغو تحریمها سود خواهد برد. وجود پارادوکس در سیاست خارجی نیز به این دلیل است که به هرحال ترکیه در بسیاری از نقاط رقیب ایران است و خواستار افزایش نفوذ خود است، در آسیای میانه و در عراق و دیگر نقاط خاورمیانه یک نوع احساس رقابت میان ترکیه و ایران وجود دارد.  به همین دلیل برخی سیاستهای ناموزون ترکیه در قبال ایران را می توان با استناد به این رقابت توجیه نمود. هرجند ترکیه و ایران به عنوان بازیگران عقلانی منطقه سعی در ایجاد یک رقابت عقلانی و منصفانه دارند. 
 
از سوی دیگر هدف ترکیه در منطقه، اقتصادی است زیرا با لغو تحریمها ایران می تواند به عنوان منبع صادرات انرژی گاز به اروپا باشد. غربی ها از  هم اکنون تلاش دارند تا بازارهای اقتصادی ایران را مورد ارزیابی قرار داده و از فرصتهای موجود بهره برداری کنند وترکیه نیز خواهان آن است تا از این بازار سهمی برده و ایران را به مرکزی جهت صدور کالاهای خود به منطقه قرار داده و از سوی دیگر مسیری برای انتقال انرژی گاز و نفت ایران به اروپا باشد. آقای فرشید باقریان از کارشناسان مسائل ترکیه با مخالفت در زمینه اسلامگرا بودن حزب حاکم در ترکیه، سیاست های این حزب در منطقه را کاملا شکست خورده دانستند. 
 
در پایان این نشست با پرسش و پاسخ حاضرین خاتمه یافت.
 
گزارش: سحر تقی پور