گروه مطالعاتی خاورمیانه و قدرت های بزرگ
"جايگاه فعاليت هاي موشكي در مذاكرات هسته اي ايران و گروه 1+5"
روز چهار شنبه 7 خرداد 1393، نشست دیگری از مجموعه نشست های گروه مطالعاتی "خاورمیانه و قدرت های بزرگ" پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با موضوع "جايگاه فعاليت هاي موشكي در مذاكرات هسته اي ج.ا.ايران و گروه 1+5 " که توسط آقای محمد یزدان پناه ارائه شد، برگزار گردید که در ذیل به تبیین مختصر آن می پردازیم.
هرچندكه موضوع محوري مذاكرات ايران و گروه 1+5 به توليد مواد قابل استفاده در ساخت بمب هسته اي مربوط مي شود، رسانه هاي صهيونيستي همراه با برخي از مراكز پژوهشي و نهادهاي حاكميتي (كنگره) در تلاش هستند تا با افزودن بحث موشك هاي بالستيك كشورمان به مذاكرات هسته اي، زمينه هاي بن بست و نهايتأ شكست مذاكرات نهايي را فراهم سازند.
بخش قابل توجهی از اهمیت برنامه موشکی ایران در نگاه کشورهای غربی و رقبای منطقه ای به فعالیت هاي هسته ای کشورمان مربوط می شود. از منظر این کشورها، فعالیت های موشکی و هسته ای در نقطه ای به هم می رسند و آن تجهیز موشک های بالستیک ایرانی با سرجنگی هسته ای است. با تکیه بر این عینک بدبینانه، کشورهای مزبور بر این باور هستند که اصرار جمهوری اسلامی ایران بر حفظ غنی سازی داخلی به منظور حفظ گزینه راهبردی ساخت سلاح هسته ای در موعد مناسب است. این اتهامات در حالی است که مقامات کشورمان بارها تأکید کرده اند که جمهوری اسلامی ایران به دنبال ساخت سلاح هسته ای نیست و نه تنها تولید چنین سلاحی را مغایر با اعتقادات ديني و انساني خود می داند، بلکه اساسأ نیازی به این کار نمی بیند. گزارش های متعدد آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز حاکی از این حقیقت می باشد که هیچ گونه انحرافی در فعالیت های هسته ای ایران صورت نگرفته است.
برخلاف آنچه مقامات و رسانه های صهیونیستی عنوان و تبلیغ می کنند، اجماع نظر متقنی در مورد ماهیت و اهداف جمهوری اسلامی ایران از پیگیری فعالیت های هسته ای وجود ندارد. ارزيابي مقامات و تحليلگران آمريكايي از فعاليت هاي موشكي ايران نيز متناقض و سوگيرانه است. در حالي كه برخي از گزارش هاي آمريكايي به بزرگنمايي قدرت تخريبي و برد موشك هاي بالستيك تهران پرداخته اند، عده اي ديگر، سعي در تحقير و برجسته سازي نقاط ضعف آن داشته اند. درواقع، نگاه آمريكايي ها به برنامه موشكي كشورمان، غيرمتعادل، مبالغه آميز و توأم با اهداف و انگيزه هاي سياسي و راهبردي است.
با توجه به اهميت راهبردي موشك هاي بالستيك در دكترين بازدارندگي دفاعي جمهوري اسلامي ايران، آشكار است كه مقامات و تيم مذاكره كننده ايراني مخالف هرگونه محدوديت زايي براي برنامه موشكي كشور هستند، زيرا در شرايطي كه دشمنان ايران اسلامي به كرات از به كارگيري نيروي نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران سخن مي گويند و رقباي منطقه اي تهران با انواع مختلف جنگنده ها و سيستم هاي دفاع موشكي تجهيز مي-شوند، تكيه منطقي بر توان بومي توليد موشك هاي دفاعي، اجتناب ناپذير به نظر مي رسد.
بهانه قابليت نصب كلاهك هسته اي بر روي موشك هاي بالستيك جمهوري اسلامي ايران نيز با پذيرش محدوديت هاي اعمالي بر تأسيسات هسته اي كشور بر مبناي برنامه مشترك اقدام و امضاي احتمالي توافقنامه جامع هسته اي در آينده نزديك از بين خواهد رفت. از اين رو، تلاش برخي از مقامات و محافل سياسي آمريكايي جهت گنجاندن برنامه موشكي در دستور كار مذاكرات، اقدامي در جهت تضعيف توان دفاعي كشور و يا دست كم آگاهي از ماهيت و ميزان قدرت موشكي تهران محسوب مي شود. معاهدات و كنوانسيون هاي امنيتي و حقوقي بين المللي نيز مرز مشخصي ميان سلاح هاي متعارف و غيرمتعارف ترسيم نموده اند که تأييدي بر ادعاي برحق جمهوري اسلامي ايران مبني بر تعلق موشك هاي بالستيك به نيروهاي متعارف و طبيعتأ عدم موضوعيت آن ها در مذاكرات هسته اي ايران با قدرت هاي جهاني است.
گزارش: زهرا محمودی پژوهشگر مهمان و دبیر گروه مطالعات خاورمیانه و قدرت های بزرگ