انتخابات پارلمانی و معادلات جدید قدرت در عراق از منظر نظریه بازها
با مشخص شدن نتایج انتخابات پارلمانی عراق، الترناتیوهای جدید سیاسی پیش روی جریانهای پیروز قرار گرفتهاند که از منظر تئوریبازها میتوانند در قالب 4 استراتژی حداکثر- حداکثر، حداقل – حداکثر، حداکثر - حداقل و حداقل- حداقل تجلی یابند.
شیعیان در این انتخابات با پنج ائتلاف اصلی موفق به کسب 183 کرسی مجلس شدند که به ترتیب جناحهای مالکی، صدر، حکیم، فضیلت و جعفری با کسب 92،34،29 ،6 و 6 کرسی بیشترین کرسیها را به خود اختصاص دادند. در طیف شیعیان مالکی در منتهی الیه راست و صدر در منتهی الیه چپ قرار دارد و در مابین آنها جریانهای جعفری، فضیلت و حکیم قرار میگیرند که جعفری بیشتر به سمت راست و حکیم و فضیلت به سمت چپ طیف گرایش دارند.
به لحاظ درونی استراتژی حداکثر – حداکثر برای شیعیان ائتلاف همه آنها برای شکلدهی به دولتی اکثریتی شیعی است. اما حجم اختلافات بین جریانهای شیعی چنان است که افقهای این استراتژی بسیار کم رنگ به نظر میرسد و تقریبا در حد صفر است. استراتژی حداقل – حداکثر آن است که جریانهای منتهی الیه چپ یا راست بتوانند طیف میانه را به سوی خود جلب کنند.
چنین استراتژی حتی اگر هم اتفاق بیافتد نمیتواند برای شکلگیری یک دولت اکثریتی شیعی چندان مفید باشد. زیرا در بهترین حالت با حذف جریان صدر تنها 149 کرسی در اختیار شیعیان خواهد بود که برای شکلگیری دولت کافی نیست. در واقع میتوان گفت که قابلیت تحقق استراتژی حداکثری شیعیان در قالب ایجاد یک دولت تماما شیعی، بسیار اندک و ضعیف است مگر انکه آنها به راحتی بتوانند گذشته را فراموش کنند و بر سر یک گزینه اصلی نخست وزیری به توافق برسند.
استراتژی حداکثر- حداقل برای شیعیان ایجاد یک دولت شراکتی است که در عین تسهیم پستها، شیعیان پستهای اصلی و از جمله نخست وزیری را در اختیار دارند. از انجایی که ائتلافی که بیشترین کرسیها را کسب کرده (ائتلاف قانون) متعلق به شیعیان است. چنین استراتژی دور از دسترس نیست اما زمانی این اتفاق خواهد افتاد که قدرتمندترین آنها هم بر سر یک گزینه، برای نخست وزیری، در بین خود به توافق برسند و هم جریانهای دیگر را با دادن تضمینهای لازم با خود همراه کنند. اما مشکل کار آن است که سایر جریانها با گذشتهای که از مالکی سراغ دارند در شرایط حاضر اعتماد کمتری به وی میکنند. شاید شخصی غیر از مالکی بتواند این ماموریت را بر عهده بگیرد. این استراتژی هم مسیر مشکلی دارد زیرا نیازمند یک توافق دو مرحلهای است که گذشتن از ان برای هر فرد شیعی مشکل است. یک توافق درون گروهی و یک توافق برون گروهی.
استراژی حداقل – حداقل برای شیعیان شراکت در دولتی است که در این دولت پست نخست وزیری در اختیار آنها قرار نداشته اما دارای پستهای وزارتی دیگر و پست ریاست جمهوری و یا ریاست مجلس باشند. چنین اتفاقی تاکنون فقط در دولت موقت علاوی برای شیعیان بعد از فروپاشی صدام روی داده است و در انتخابات دیگر آنها همیشه پستهای اصلی را در دولت شراکتی بر عهده داشتهاند. حتی در انتخابات پیشین که لیست علاوی، لیست اکثریت بود باز هم شیعیان پست نخستوزیری را در اختیار گرفتند. چنانچه شیعیان نتوانند از توافق دو مرحلهای پیشین عبور کنند احتمال روی دادن این گزینه بسیار محتمل است.
سنیها هم در این انتخابات با 3 ائتلاف اصلی وابسته به علاوی، النجیفی و المطلک که به ترتیب صاحب 21،23، و 10 کرسی شدند و با ائتلافهای کوچک دیگر در نهایت توانستند در مجموع 70 کرسی را به خود اختصاص دهند. اگر المطلک در سمت راست و علاوی در سمت چپ طیف سنی ها قرار گیرد النجیفی در میانه آنها البته با گرایش بیشتر به سمت راست طیف قرار خواهد گرفت. هر سه این جریانها بر ناسیونالیسم عربی به صورت کم و زیاد تاکید دارند اما ظرفیت ائتلافسازی علاوی هم در درون سنیها وهم خارج از آنها بیشتر است و در این میان احتمال نزدیکی بین النجیفی و علاوی محتملتر است.
استراتژی حداکثر- حداکثر برای سنی ها ایجاد یک دولت اکثریت سنی نیست زیرا فاقد ظرفیتهای لازم برای این امر هستند بلکه ایجاد یک عراق یکپارچه متحد و با هویت عربی است که پست نخستوزیری در یک دولت شراکتی در اختیار آنها باشد. هم علاوی و هم النجیفی از ظرفیت لازم برای رسیدن به این پست برخوردارند. اما در این میان موانع عدیدهای بر سر راهشان قرار دارد. اول از همه شیعیان مانع اصلی هستند و دوم اینکه آنها برای نزدیکی به کردها باید امتیازهایی را بپردازند که خلاف شعارهای است که بدنه اجتماعی حامیشان به خاطرشان از آنها حمایت کردهاند. اما در صورت عدم توافق داخلی بین شیعیان بر سر گزینه نخستوزیری و نزدیکی تاکتیکی به کردها این استراتژی برای آنها دور از دسترس نیست.
استراتژی حداقل – حداکثر هم شراکت در یک دولت ائتلافی است که در آن پست ریاست جمهوری در یک عراق یکپارچه به سنی ها تعلق دارد. مخالفت شدید کردها مانع اصلی برای این گزینه است اما در صورتی که سنیها در یک تعامل مثبت با شیعیان بر سر نخستوزیری قرار بگیرند چنین استراتژی میتواند محقق شود.
استراتژی حداکثر – حداقل برای آنها شرکت در یک دولت ائتلافی است که پست ریاست مجلس در کنار یک سری از وزارتخانههای مهم به آنها تعلق گیرد. چنین گزینهای برای آنها بسیار آسان و محتمل است.
استراتزی حداقل – حداقل زمانی تحقق مییابد که یا شیعیان یک دولت اکثریتی تشکیل دهند و هیچ پستی به آنها ندهند و آنها صرفا یک اپوزیسیون پارلمانی باقی بمانند یا زمانی روی دهد که کردها با اعلام استقلال یکپارچگی عراق را به چالش بکشند. روی دادن حالت اول تا حدودی مشکل است اما شرایط کردها قابل پیش بینی نیست .
کردها هم در این انتخابات با 5 ائتلاف سیاسی و در مجموع 64 کرسی نشان دادند از انسجام گذشتهشان نشانی نمانده است. پارتی، یکیتی، گوران، اتحادیه و جماعت به ترتیب 25،21،9،6 و 4 کرسی را کسب کردند. یکیتی هر چند بار دیگر از خواب بیدار شد و قدرتش را احیا کرد اما از پارتی فاصله گرفت. جدایی کردها شاید بر سر موضوعات داخلیشان واقعی باشد اما مطمئنا آنان بر سر موضوعات حیاتی خارجی بسیار متحد عمل خواهند کرد. کردها صرفا در زمانی دچار چند پارگی خواهند شد که جریانهای دیگر بر سر مسائل غیر حیاتی با آنها چانه زنی کنند.
استراتژی حداکثر- حداکثر برای کردها در دو حالت اتفاق خواهد افتاد: اول اعلام جدایی و استقلال یا کنفدرالیسم و دوم دست یافتن به پست نخست وزیری. حالت دوم دور از ذهن است اما حالت اول چنانچه استراتژی حداقل-حداکثر تحقق نیابد محتملتر است .
استراتژی حداقل – حداکثر برای کردها دست یافتن به پست ریاست جمهوری است. استراتژی حداکثر- حداقل برای کردها دست یابی به ریاست مجلس و تعیین تکلیف ماده 140 و قانون نفت و گاز به نفع آنان است. یعنی انها با دادن امتیاز در دولت ائتلافی ضمانت اجرایی لازم برای ماده 140 و قانون نفت و گاز را به نفع خود به دست بیاورند. استراتژی حداقل –حداقل هم صرفا به پست ریاست مجلس برای آنها ختم خواهد شد.
در مجموع محتملترین استراتژیها برای شیعیان بر محور حداکثر – حداقل و تا حدی حداقل- حداقل میچرخد. برای سنیها محتملترین گزینه، گزینههای حداقل-حداکثر و تا حدی حداکثر- حداقل هستند. برای کردها هم محتمل ترین محورها ،محورهای حداکثر- حداقل و تا حدی حداقل-حداکثر هستند هر چند که محور حداکثر-حداکثر هم در صورت تحقق استراتژی حداقل- حداقل برای کردها دور از ذهن نیست. تنوع استراتژیها نشان از پیچیدگی کلاف سردرگم سیاست در عراق دارد، سیاستی که تنوع در آن ماهیت قدرت را هم تغییر داده است.