چالش های انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در فروردین 1393
برگزاری انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در 16 فروردین 1393 (5 آوریل 2014)، یکی از مهم ترین رویدادهای آتی این کشور به شمار می رود. همان گونه که این انتخابات و نتایج ناشی از آن، اوضاع سیاسی، امنیتی، اقتصادی و ... آینده افغانستان را تحت تأثیر قرار خواهد داد، خود نیز از متغیرهایی در سه سطح داخلی یعنی وضعیت امنیت در خلال برگزاری انتخابات و شرایط سلامت انتخابات و شفافیت آن، منطقه ای یعنی مواضع و سیاست های پاکستان و عربستان و بین المللی یعنی خروج نیروهای ناتو از افغانستان و مسائل مرتبط با امضای توافق نامه امنیتی کابل- واشنگتن، تأثیر می پذیرد و در این ارتباط، احتمالا با چالش هایی مواجه خواهد شد.
انتخابات ریاست جمهوری آوریل 2014 افغانستان، از نظر بسیاری از تحلیلگران، مهمترین انتخابات ریاست جمهوری در دو دهه گذشته افغانستان محسوب می گردد. در این انتخابات، یازده کاندیدا (عبدالله عبدالله، محمد داوود سلطان زوی، عبدالرحیم وردک، محمد نادرنعیم، هدایت امین ارسلا، زلمی رسول، شفیق گل آغا شیرزوی، عبدالرب رسول سیاف، قطب الدین هلال، اشرف غنی احمد زی، عبدالقیوم کرزی) جهت حضور در انتخابات و رقابت با یکدیگر، مشارکت دارند. صرف نظر از این که برنده انتخابات چه کسی است و نتایج آن، چه پیامدهایی بر اوضاع سیاسی، امنیتی، اقتصادی و ... آینده افغانستان خواهد داشت، می توان گفت که متغیرهای موجود در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی بر انتخابات آتی تأثیر گذار بوده و چالش هایی نیز برای آن پدید خواهند آورد. بنابر این لازم است به این متغیر ها بطور جداگانه اشاره شود.
متغیرهای سطح داخلی؛ در سطح داخلی عوامل بی شماری بر انتخابات ریاست جمهوری افغانستان تأثیر می گذارند، اما دو متغیر "وضعیت امنیت در خلال برگزاری انتخابات" و "شرایط سلامت انتخابات و شفافیت آن"، مدنظر نوشتار حاضر می باشد. در ارتباط با مسئله وضعیت امنیت در روند برگزاری انتخابات؛ وقوع عملیات تروریستی و بروز خشونت توسط گروه های افراطی با محوریت طالبان، در قبل و روز انتخابات چالشی عمده محسوب می شود. عدم برگزاری یا حداقل، برگزاری ناکام انتخابات، مهم ترین هدف گروه طالبان و مخالفان دولت افغانستان در این زمینه است. طالبان معتقدند در شرایطی که کشور در اشغال بیگانگان می باشد، برگزاری انتخابات هیچ معنایی نخواهد داشت و به مثابه وقت تلف کردن است.
طالبان بر این باور است که تا زمان حضور آخرین نظامی غربی در افغانستان، برگزاری هرگونه انتخابات بی معناست. بر همین اساس، تاکنون که شاهد برگزاری چهار دوره از انتخابات ملی در افغانستان بوده ایم، طالبان همواره با آن مخالفت کرده و تا امروز نیز، هیچ گونه تغییری در تفکرات ضد انتخاباتی خود نداده است. بنابراین دور از ذهن نخواهد بود که در انتخابات 2014، طالبان (شورای کویته) و سایر گروههای همسو همانند شبکه حقانی، از هر فرصت ممکن استفاده نمایند تا امنیت انتخابات را مختل کنند. ترغیب، تهدید، تبلیغات و هم چنین کاربرد مستقیم خشونت وحمله به شعبات اخذ رأی، رأی دهندگان و کاندیداها و افسران حاضر در مکان از تاکتیکهای طالبان برای مخالفت با برگزاری انتخابات خواهد بود. با توجه به اینکه طالبان از قوم پشتون هستند و قوم پشتون هم 40 درصد از جمعیت افغانستان را تشکیل می دهد، لذا احتمالاً برخی از پشتونها از ترس انتقام گیری طالبان، نتوانند در انتخابات شرکت کنند. بنابراین وجود مخاطرات امنیتی مرتبط با روند برگزاری انتخابات از مشکلات و چالش های عمده پیش رو می باشد که عزم و مدیریت جدی دولت افغانستان و نهادهای امنیتی را طلب می نماید.
موضوع سلامت انتخابات و شفافیت آن، چالش دیگر پیش روی انتخابات در افغانستان خواهد بود. اهمیت برگزاری سالم انتخابات افغانستان به میزانی است که گروه بین المللی بحران، خواهان توجه جدی حکومت افغانستان و جامعه جهانی برای انتقال قدرت سیاسی و برگزاری درست انتخابات ریاست جمهوری سال 2014 شده است. برخی از کارشناسان افغانی نیز نگران شفاف برگزار شدن انتخابات آینده ریاست جمهوری هستند.
باور افکار عمومی بر این است اگر انتخابات ریاست جمهوری 2014 افغانستان بطور شفاف و دموکراتیک برگزار نگردد، افغانستان به سوی بحران امنیتی و حتی به سمت جنگ داخلی کشانده خواهد شد. از این رو، ثبات سیاسی و امنیت اجتماعی کشور منوط به برگزاری سالم انتخابات ریاست جمهوری 2014 است. نگرانی درخصوص وقوع تقلب، به خصوص در نواحی جنوب و شرق کشور، که شرایط امنيتی مساعدی ندارد، بیشتر مورد توجه می باشد. در این زمینه نیز دولت مردان افغان با در نظر گرفتن شرایط خاص کشور و مطالبات قانونی مردم، باید نظارت بیشتری بر تضمین سلامت انتخابات اعمال نمایند تا دغدغه های موجود برطرف گردد در غیر این صورت، با چالشی عمده مواجه خواهند شد.
متغیرهای سطح منطقه ای؛ از مهم ترین متغیرهای منطقه ای تأثیرگذار بر انتخابات افغانستان، مواضع و سیاست های پاکستان و عربستان در ارتباط با این موضوع می باشد. پاکستان، با توجه دغدغه های امنیتی خود در قبال هند یعنی مسئله کشمیر، مقابله با نفوذ دهلی در افغانستان، از ابتدا ، سیاست حمایت از گروه طالبانِ افغان در اَشکال مختلف را پیگیری نموده است و در آینده نیز، روابط نزدیک خود با این گروه را هم چنان حفظ خواهد کرد.
در انتخابات پیش روی افغانستان، سیاست پاکستان حول این محور خواهد بود که بر اساس منافع اسلام آباد رفتار نموده و از کاندیدایی حمایت کند که برداشت منفی از این کشور نداشته و درصدد عضویت تعدادی از پشتون های طرفدار پاکستان در بدنه دولت آینده افغانستان باشد. پاکستان در جهت حصول به اهدافش می تواند از عملیات جهت دار طالبان ومخالفت با کاندیدایی که مطلوب این کشور نیست زمینه ناامنی و تشدید شرایط نامساعد در افغانستان را فراهم آورد.
عربستان دیگر کشور منطقه ای است که درصدد تأثیرگذاری بر انتخابات آتی افغانستان می باشد. سیاست سعودی ها در قبال موضوع انتخابات افغانستان، همانند سیاست کلی ریاض در قبال سایر کشورهای منطقه همانندسوریه، عراق، بحرین، لبنان، در چارچوب مقابله با نقش و نفوذ جمهوری اسلامی ایران قابل ارزیابی می باشد. عربستان برای مبارزه با نفوذ ایران در افغانستان به خصوص در جریان انتخابات پیش رو، حاضر است رأساً با طالبان همکاری نزدیک نماید، یا این که از رابطه نزدیکش با پاکستان و نفوذ این کشور بر طالبان استفاده کند. در این راستا، حمایت از کاندیداهایی که می توانند عربستان را به هدف اصلی خود، یعنی سد نفوذ ایران در افغانستان برسانند و نیز به کارگیری گروه هایی با تمایلات سلفی و وهابی، جهت تشدید وخامت شرایط، در دستور کار مقامات سعودی قرار خواهد گرفت که به سهم خود می تواند فضای انتخاباتی افغانستان را با چالش مواجه سازد.
متغیرهای سطح بین المللی؛ در سطح بین المللی مهم ترین متغیرهای موردنظر، خروج نیروهای بین المللی از افغانستان و مسائل مرتبط با امضای توافق نامه امنیتی کابل- واشنگتن می باشد. نیروهای ناتو قرار است براساس مصوبات کنفرانس بُن دو در دسامبر 2011 مبنی بر خروج نیروهای خارجی از افغانستان) در سال 2014 از افغانستان خارج شوند که برخی صاحب نظران، بر نتایج نامطلوب امنیتی و اقتصادی این خروج بر کشور تأکید می کنند. همچنین، خروج نیروهای ناتو به لحاظ روانی نیز دولت افغانستان را تحت تأثیر قرار خواهد داد و این موضوع باعث می شود که در جریان برگزاری انتخابات، نیروهای مخالف دولت از جمله طالبان، قدرت مانور بیشتری پیدا کنند.
متغیر دیگر در سطح بین المللی، مسائل مرتبط با امضای توافق نامه امنیتی کابل- واشنگتن با محوریت موضوع اعطای مصونیت قضایی به سربازان امریکایی و اعطای 9 پایگاه نظامی به امریکا می باشد. پس از استنکاف حامد کرزای از امضای این توافق نامه در سال 2013 و در مقابل، تهدید باراک اوباما مبنی بر حضور صفر یا خروج کامل نیروهایی امریکایی از افغانستان، می توان اظهار داشت که در انتخابات آتی افغانستان کاندیدای مطلوب و مورد حمایت واشنگتن، کاندیدایی است که پس از به قدرت رسیدن، توافق نامه مذکور را امضا نماید. واشنگتن همين طور از کاندیدایی حمایت خواهد کرد که توانایی و قدرت مذاکره با طالبان را در فرآیند موسوم به صلح و آشتی ملی در افغانستان داشته باشد، چراکه امریکا می خواهد برای جلوگیری از اقدامات خرابکارانه و شورش طالبان در آینده و در شرایطی که نیروهای ناتو در کشور حضو ر ندارند، اعضای میانه روی طالبان تحت عنوان طالبان خوب را پس از مذاکرات آشتی، وارد بدنه حکومت نماید. لذا اعمال نفوذ امریکا جهت حمایت از چنین کاندیدایی دور از ذهن نخواهد بود.
در مجموع می توان گفت انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در فروردین 1393 تحت تأثیر متغیرهایی در سطح داخلی (وضعیت امنیت در خلال برگزاری انتخابات و شرایط سلامت انتخابات و شفافیت آن)، منطقه ای (مواضع و سیاست های پاکستان و عربستان)، و بین المللی (خروج نیروهای ناتو از افغانستان و مسائل مرتبط با امضای توافق نامه امنیتی کابل- واشنگتن)، با چالش هایی مواجه خواهد بود.