هویت سازی و قدرت نرم ترکیه

ترکیه در نتیجه قرار گرفتن در هم فضایی مشترک با جهان اسلام و دنیای غرب و تأثیرپذیری دو حوزه از یکدیگر، به بساختن هویتی خاص و ترکیبی اقدام کرده است که نه تنها از اسلام‌گرایی محض در دوره سنت گرایان در ترکیه و غرب‌گرایی محض در دوره کمالیست ها کاملاً متفاوت است، بلکه هویت جدید ترکیه مبتنی بر یک رویکرد اسلامی-غربی اعتدالی است که موجب قدرت نرم این کشور هم در میان کشورهای مسلمان در خاورمیانه و هم در میان کشورهای غربی شده است.

نگاه مطلق گرایانه کمالیست ها به فرهنگ و تمدن غرب موجب شد تا مذهب در جامعه ترکیه، از متن زندگی به حاشیه رانده شود و امری فردی تلقی شود، در مقابل، هنجارهای فرهنگ غربی به صورتی زنده و پویا در سطح جامعه گسترش پیدا کند و هماهنگی با غرب در محور سیاست‌های فرهنگی جامعه قرار گیرد. این نگاه موجب شد تا در طول چندین دهه پس از تأسیس نظام جمهوری در ترکیه، نسل جوان به تدریج رابطه خود با گذشته فرهنگی‌اش را قطع کند؛ از سوی دیگر، با توسعه و ترویج فرهنگ غرب، جامعه ترکیه به دلیل فقدان حضور فرهنگ ملی در عرصه اجتماعی، با پدیده بحران هویت فرهنگی مواجه شده است.

از سوی دیگر، نگاه مطلق گرایانه سنت گرایان در ترکیه به سنت و میراث فرهنگی گذشته، موجب شد تا این جریان با ارائه برداشتی متصلب و مفروض از هویت، تعریفی از منافع خود ارائه کند که راه رسیدن به آن را تنها در گرو تقابل با فرهنگ غرب می‌دانست. این امر موجب شد تا سنت گرایان منافع خود را متفاوت از غرب دانسته و با هر نوع گرایش به غرب یا تلاش برای استفاده از دستاوردهای تمدنی آن مخالفت کنند؛ طبیعی است این نگاه خاص به هویت موجب شد تا زمینه برای هر نوع تعامل با کشورهای غربی از میان برود.

با توجه به دو رویکرد فوق به هویت، از یک طرف کمالیست ها با قرار دادن فرهنگ غرب به عنوان بخشی از هویت خود، زمینه را برای اختلاف و تفرقه میان اقلیت‌ها و گروه‌های قومی یعنی اسلام‌گرایان، کردها، علویان و حامیان احیای خلافت فراهم کردند؛ از سوی دیگر نگاه متصلب و مطلق گرایانه اسلام‌گرایان ترکیه به هویت، موجب منازعه و کشمکش میان نیروهای سیاسی و نظامی و نارضایتی لایه‌های سکولار جامعه از وضع موجود شده بود؛ اما رهبران اسلام‌گرای حزب عدالت و توسعه با استفاده از تجربه دو رویکرد فوق در تاریخ ترکیه، با فاصله از اسلام رادیکال و اتخاذ خط مشی اعتدالی و باز تعریف هویت اسلامی، توانستند تمامی گروه‌ها و اقشار گوناگون جامعه با گرایشات و عقاید متفاوت را به سوی خود جلب کنند.

با نگاهی به اظهارات و سخنان رهبران حزب عدالت و توسعه می‌توان به مفهوم هویت متفاوتی که این کشور در تعامل با محیط داخلی و بیرونی خود بر ساخته است پی برد. از نگاه رهبران حزب عدالت و توسعه، هویت ترکیه بر ساخته از فرهنگ و تمدن غنی این کشور در دوره امپراتور عثمانی همراه با تمدن غرب است که نوع خاصی از اسلام‌گرایی را در این کشور به وجود آورده است. با توجه به این مفهوم از هویت، ترکیه با وجود اینکه دارای گرایش‌های غربی است، اما غربی شدن را در تعارض با ارزش‌های دینی سنتی و یا میراث تاریخی خود نمی‌داند. این جریان اسلام‌گرای معتدل، خواهان سیاست مستقل تر ملی و همکاری با دنیای غرب در عین حفظ هویت اسلامی خود است. عدالله گل یکی از رهبران تأثیرگذار بر حزب عدالت و توسعه در یکی از سخنرانی‌های خود در خصوص هویت ترکیه می‌گوید: ترکیه از یک هویت دموکراتیک و سکولار با پیشینه فرهنگی غنی برخوردار است.

داوود او غلو یکی از بانفوذترین رهبران حزب عدالت و توسعه در سیاست خارجی این کشور، هویت ترکیه را بر ساخته از موقعیت ژئوپلتیک این کشور می‌داند. از نظر او ترکیه وارث یک امپراتوری چندملیتی شامل خاورمیانه، شمال آفریقا، قفقاز و بالکان است. از نظر داوود او غلو، ترکیه مانند ایران، روسیه و مصر در یک منطقه خاص واقع نشده است که بتواند هویت آن منطقه را به خود بگیرد، بلکه ت دارای شاخص‌های هویتی متکثر است که هر نوع تعامل در داخل و یا خارج را بر اساس این هویت تنظیم می‌کند.

با توجه به اظهارات رهبران حزب عدالت و توسعه می‌توان گفت که ترکیه در یک دهه اخیر هویت خود را به شکلی تعریف کرده است که منافع خود را در تعامل با دنیای غرب و جهان اسلام می‌داند، چون رهبران حزب عدالت و توسعه درعین‌حال که اسلام را فرهنگ بومی خود می‌دانند، در همین حال با سکولاریسم و فرهنگ غربی نیز میانه خوبی دارند. در واقع ترکیه در دهه اخیر توانسته است، مدرنیزه شدن و ارزش‌های سنتی را به خوبی با هم تلفیق کند و با ارائه اسلام اعتدالی هویتی را بر ساخته است که از سه عنصر مسلمان خاورمیانه‌ای، ترک اورا-آسیایی و شهروند اروپایی تشکیل شده است. بدین علت در رویکرد جدید رهبران ترکیه، می‌توان جلوه‌هایی از اسلام‌گرایی، ترک گرایی، شرق گرایی و غرب‌گرایی را دید.

در واقع بر خلاف دوره کمالیسم که هویت غربی را در برابر میراث و هویت اسلامی قرار داده بود، در سال‌های اخیر، رهبران حزب عدالت و توسعه، عمل‌گرایی و انعطاف را در ارتباط با شرق به عنوان یک واقعیت پذیرفته‌اند. داوود او غلو همچنین در کنفرانس دوحه در سال 2011 با اشاره به ضرورت گسترش روابط ترکیه با همسایگان تاکید می‌کند؛ دیگر نباید اتحادیه اروپا را به عنوان ابزاری برای تأیید هویت اروپایی و غربی ترکیه نگریست، بلکه اتحادیه اروپا ابزاری است که می‌توان به وسیله آن قدرت منطقه‌ای و جهانی ترکیه را تقویت کرد.

بدین ترتیب باید گفت رهبران حزب عدالت و توسعه در یک دهه اخیر با ارائه رهیافتی معتدل از سکولاریسم در داخل و ارائه یک اسلام اعتدالی در خارج، تلاش کرده‌اند تا در داخل با مخالفت با یکسان‌سازی قومیتی و با تمرکز بر محوریت هویت ملی، به اسلام نقش بیشتری در ساخت هویت مشترک بدهند و در خارج نیز با توجه به هویت جدید، به پیگیری منافع خود در جهان اسلام و دنیای غرب اقدام کنند.


نویسنده