بحران آب در کشورهای خلیج فارس

به طور کلی شبکه آب­های یک کشور در ایجاد وحدت ارضی یا پراکندگی آن، قدرت اقتصادی، ارتباطات، حمل­ونقل و توان ملی یک کشور نقش عمده­ای دارد.منابع آب غالباً به عنوان یک مشکل امنیتی در سطح ملی و بین­المللی تلقی می­شود.اساساً در بسیاری از مناطق، اداره، سلطه و نظارت بر منابع آب فراملی، موجب تنش میان کشورها شده است. در واقع کشورهای حاشیه­ خلیج فارس از نظر منایع آب به خصوص منابع آب شیرین وضعیت مناسب و مطلوبی  ندارند.

 

بیشتر کشورهای خلیج فارس برای تأمین آب مورد نیاز خود، اقدام به شیرین­سازی آب دریا می­کنند که هزینه آن قابل توجه است.عربستان سعودی بزرگ­ترین تأسیسات شیرین­سازی آب دریا را دارد، اما باز هم با کسری منابع آبی مواجه است و بعد از ان کشور کویت، دومین وارد کننده آب آشامیدنی در این حوزه ژئوپلیتیکی می­باشد.

 

با توجه به چگونگی مصرف و استفاده از منابع آب در کشورهای حاشیه خلیج فارس مشاهده می­شود که این کشورها در آینده نزدیک با بحران کم آبی مواجه خواهند شد.اگر مقدار آب مصرفی در سه بخش کشاورزی، صنعتی و شهری را بین چند کشور صنعتی با ایران و عربستان سعودی مقایسه کنیم مشاهده می­شود که سهم مصرف آب در بخش کشاورزی در بین کشورهای صنعتی اروپایی از 49 درصد فراتر نمی­رود؛ در حالی که این رقم در ایران 91 درصد و در عربستان سعودی 89 درصد می باشد.در حالی که متوسط جهانی آن 70 درصد می­باشد.عربستان سعودی با 118 متر مکعب سرانه­ آب تجدیدپذیر (این رقم را با عدد بدون تنش آبی یعنی 2000 متر مکعب در سال مقایسه کنید) (کشورهایی که از نظر سرانه­ آب شیرین آن ها در سال کمتر از 2000 مترمکعب باشد، کشورهای تنش­زا از نظر تأمین آب تلقی می­شوند)، 89 درصد مصرف آب در بخش کشاورزی دارد.

 

 برخی کارشناسان بر این باورند که منابع آب زیرزمینی در عربستان سعودی تا چند سال آینده به پایان خواهد رسید.به همین دلیل از چند سال پیش تأسیسات عظیمی برای شیرین سازی آب دریا در این کشور ایجاد شده است. به لحاظ تولید آب شیرین از دریا، کشورهای آمریکا، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به ترتیب در رتبه­های اول تا سوم قرار دارند.در عربستان سعودی 27 کارخانه­ نمک زدایی آب، 5/7 میلیون گالن آب در هر روز تولید می­کنند. یعنی حدود 70 درصد آب شرب ملی، که اغلب آن تخصیص به مناطق شهری دارد. کویت دیگر کشور حاشیه­ خلیج فارس است که براساس آمار یونسکو، کم آب­ترین کشور دنیا در دهه­های آینده خواهد بود؛ به طوری که سرانه مصرفی آب آن به ازاء هر نفر در سال11 متر مکعب تخمین زده می­شود.

 

براساس پیش­بینی سازمان ملل، ایران از جمله کشورهایی خواهد بود که در سال 2025 با کمبود مزمن آب روبه­رو خواهد شد.آمار و اطلاعات دراز مدت 30 ساله  شبکه سنجش منابع آب کشور نشان می­دهد که متوسط ریزش­های جوی به میزان متوسط 250 میلی­متر در پهنه­ی جغرافیایی ایران می باشد که حدود 30 درصد آن به صورت برف و بقیه به صورت باران، ریزش می­نمایند.

 

با توجه به وسعت کشور، میانگین سالانه ریزش­های جوی 412 میلیارد مترمکعب می­باشد که از این مقدار حدود 205 میلیارد مترمکعب به صورت نفوذ و رطوبت خاک، 115 میلیارد مترمکعب به صورت تبخیر (پس از بارش) از دسترس خارج می­شود و به میزان 92 میلیارد مترمکعب به صورت روان آب سطحی جاری می­شود.

 

باید توجه کرد که بخش عظیمی از اقتصاد ملی ایران وابسته به بخش کشاورزی است و کمبود آب و خشکسالی می­تواند عامل چالش برانگیزی در امنیت ملی و اقتصادی ایران باشد.در واقع سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی 4/11 درصد است و 25 درصد اشتغال،23 درصد صادرات کالاهای غیر نفتی، 80 درصد خوراک کشور و 90 درصد نیاز مواد اولیه صنایع را تأمین می­کند.این در حالی است که 82 میلیارد متر مکعب از آب­های زیرزمینی و روی زمینی ایران مورد بهره­برداری کشاورزی قرار می­گیرد.

 

به هر حال به دلیل نبود سازه­های درست جابه­جایی آب، بهره­دهی آبی کشور را تا 30 درصد کاهش داده است.

 

مردم در ایران سالانه به طور متوسط حدود 5 میلیارد تن آب بیش از ظرفیت بازدهی پایدار سفره­های زیرزمینی خود، مصرف می­کنند.این مقدار آب معادل آب مصرفی برای تولید یک سوم محصول سالانه غله این کشور است.در دشت کوچک اما از نظر کشاورزی غنی چناران واقع در شمال شرقی ایران در سال­های آخر دهه­ی 90 میلادی سفره­های آب زیرزمینی سالانه 8/2 متر سقوط کرده است که به دلیل حفر چاه­های متعدد برای آبیاری و نیز حفر چاه برای تأمین آب شهر مشهد بوده است.در شرق کشور، کشاورزان به موازات خشک شدن چاه­های آبشان روستاها را ترک می­کنند و موجی از به اصطلاح پناه جویان آب ایجاد می­کنند.

 

براساس شاخص مطرح شده توسط خانم مالین مارک سوئدی، کشوری که مقدار منابع آب شیرین تجدید شونده سرانه­ آن از 1700 مترمکعب برای هر نفر در سال تجاوز کند، می­توان در شمار کشورهایی قرار داد که در آن ها مسایل و مشکلات ناشی از کمبود آب وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد، موضعی، مقطعی و محلی است. پایین­تر از حد نصاب فوق، کشورها به طور مداوم یا ادواری با فشار یا تنش کمبود آب مواجه می­شوند.از این رو کشورهای حاشیه خلیج فارس همگی از سرانه آب پایینی برخوردار هستند.

 

بر اساس آمارها سرانه آب در ایران 1339 مترمکعب است که در رده کشورهایی است که سرانه آب آنها بین 1000 تا 1700 مترمکعب می­باشد؛ از این­رو دچار کم آبی مزمن است.کشور کویت دارای سرانه 11 مترمکعب است و در رده کشورهایی است که سرانه آب آن ها پایین­تر از 500 مترمکعب می باشد، او دچار کم آبی مطلق یا بحران جدی آب می­باشد.کشورهای عربستان سعودی با 116 مترمکعب و امارات متحده عربی با 73 مترمکعب سرانه آب، نیز در این رده قرار می­گیرند. تنها کشور عراق با سرانه 3451 مترمکعب،وضعیت مناسب  دارد و چالش عراق بیشتر در ارتباط با منابع آبی مشترک با کشورهای همسایه است. بقیه­ی کشورهای حاشیه خلیج فارس دارای سرانه آبی کمی می­باشند که در ردیف کشورهای دچار کم آبی مطلق یا دچار بحران جدی می­باشند.

 

لاجرم در کشورهای حاشیه­ خلیج فارس بحران و کمبود منابع آب، به عنوان یک چالش مطرح است.از هشت کشور در این منطقه، وضعیت کشورهای ایران و عراق در حال حاضر از نظر منابع آبی نسبتاً بهتر است.کشورهای عربی حاشیه­ جنوبی این منطقه دچار بحران کم آبی هستند. در واقع کم آبی باعث ایجاد چالش­های اقتصادی، سیاسی و بعضاً خشونت و درگیری داخلی، منطقه ای و حتی بین المللی شده است. همچنین اقداماتی مانند خرید آب از سوی کشورهایی مانند کویت از ایران، به کار بردن دستگاه­های آب شیرین کن از سوی عربستان سعودی، نشان از کمبود آب در این منطقه است.بنابراین منابع آبی در کشورهای حاشیه خلیج فارس، از وضعیت مناسبی برخوردار نیست.


نویسنده