گروه مطالعاتی ترکیه شناسی

بررسی روابط ترکیه و روسیه بعد از تحولات خاورمیانه

نشست شنبه 11 آبان ماه 1392 گروه ترکیه­شناسی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با  موضوع "بررسی روابط ترکیه و روسیه بعد از تحولات خاورمیانه" و سخنرانی دکتر الهه کولایی، استاد گروه مطالعات منطقه ای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد. در این نشست دکتر اسدالله اطهری مدیر گروه ترکیه­شناسی، برخی کارشناسان مسایل خاورمیانه، کارشناسان حوزه آسیای مرکزی و قفقاز، پژوهشگران مهمان پژوهشکده و اعضای گروه ترکیه­شناسی حضور داشتند.
 
در ابتدای نشست آقای شعیب بهمن از پژوهشگران حوزه آسیای مرکزی و قفقاز که مدیریت نشست را برعهده داشت، مقدمه­ای کوتاه در زمینه موضوع مطرح کرد و گفت؛ روابط ترکیه و روسیه دارای جنبه­های مختلف است و بازتاب این روابط را می­توانیم در منطقه بالکان، آسیای مرکزی، قفقاز، دریای سیاه و خاورمیانه نیز مشاهده کنیم. این روابط علاوه بر داشتن ابعاد ژئوپلیتیکی به ویژه در حوزه انرژی دارای ابعاد منطقه­ای و جهانی نیز است.
 
سپس دکتر کولایی بحث خود را با مروری بر گذشته از زمان فروپاشی اتحاد شوروی آغاز نمود و گفت؛ در دوران اتحاد شوروی، خاورمیانه از حوزه های مهم در سیاست خارجی شوروی بود و این تصور وجود داشت که با فروپاشی آن اهمیت خاورمیانه نیز از میان خواهد رفت. این شرایط برای ترکیه هم بود زیرا تصور می شد ترکیه عضو ناتو و همجوار با اتحاد شوروی اهمیت ژئوپلیتیکی خود را از دست بدهد. این دگرگونی در دوره ای کوتاه رخ داد، دوره ای که نوعی رمانتیک­گرایی سیاسی نه تنها در روسیه و ترکیه بلکه کم و بیش در همه کشورهای جهان به وجود آمد. در آن دوره این تصور وجود داشت که عامل ژئوپلیتیک و در واقع الزامات برآمده از آن با فروپاشی شوروی اهمیت خود را از دست می دهد.
 
 امروزه نگاه روسیه در روابط خارجی خود با جهان تحول بسیاری یافته است. در دهه 1990 دو کشور روابط متفاوتی را تجربه کردند که در ذات آن بدبینی و بی اعتمادی بود. دو مرحله از روابط را می توانیم از زمان فروپاشی شوروی در روابط روسیه و ترکیه شناسایی کنیم. مرحله اول دهه 90 است که در دو- سه سال آغازین این دهه به سرعت پایان می یابد. در دهه پایانی قرن بیستم روابط ترکیه و روسیه روابطی است که پایه و اساس آن بی اعتمادی و بیشتر تمرکز بر حوزه های رقابتی است. ترکیه در پیرامون روسیه در آسیای مرکزی و به ویژه قفقاز برای خود اهداف بلندپروازانه ای را ترسیم می کند. در این دهه شاهد نوعی رویارویی آشکار و گاه پنهان بین دو کشور هستیم. در آسیای مرکزی و قفقاز  مسأله انرژی، انتقال آن و مسیر عبور آن، گاه سبب تشدید این تقابل می شود. عنصر اقتصادی در سیاست خارجی ترکیه جایگاه ویژه­ای دارد و ترکیه به همین دلیل، حتی در اوج تیرگی روابط با روسیه، سعی کرده روابط اقتصادی دو کشور دوام پیدا کند. در دهه 90 که روابط تیره بود بحران های جدی در چچن و بعد مساله اکراد بروز می کند و دو کشور یکدیگر را متهم به مداخله­جویی می کنند، اما با همین شرایط روابط اقتصادی ادامه می یابد.
 
 در مرحله دوم یعنی در پایان دهه 90 به­ویژه  بعد از حادثه یازده سپتامبر این وضعیت در قرن 21 در مسیر تحول قرار می گیرد، تا جایی که در سال های 2004- 2003 با جهشی در روابط دو کشور مواجه می شویم. دو کشور در همه حوزه­ها  همکاری گسترده ای را آغاز می­کنند. همچنین ترکیه توانست با بهره گیری از فرصت­ها و بستن قرار دادهایی خود را در جایگاه اتصال خطوط انرژی قرار بدهد و امتیاز های متنوعی به دست آورد. به طور نمونه در مساله انتقال نفت باکو از مسیر گرجستان یا به تعبییری خط لوله باکو- تفلیس- جیحان که به عنوان پروژه غیر اقتصادی و بدون صرفه مطرح شد، بسیاری معتقد بودند امکان ندارد این نفت از باکو و از مسیری غیر اقتصادی به بازارهای جهانی راه یابد، اما با افزایش قیمت نفت این اتفاق رخ داد. انتقال نفت از جمهوری آذربایجان از مسیر خط لوله باکو – تفلیس – جیحان این امکان را برای ترکیه فراهم کرد که بتواند در بندر جیحان در کنار دریای مدیترانه نقش ایفا کند. در همان حال ترکیه به برای انتقال بخش دیگر نفت جمهوری آذربایجان دنبال امضای قرار داد ترانس – آناتولی است. همچنین برای انتقال نفت و به ویژه گاز روسیه برای مسیر جریان جنوبی تا روسیه مشغول مذاکره است تا بتواند وابستگی خود را به کشورهای شرق و مرکزی اروپا کاهش دهد. ترکیه در پروژه نابوکو نیز بسیار فعال است. امروزه جایگاه ایران به عنوان دومین تولید کننده گاز در جهان کمرنگ شده است و ترکیه در چارچوب قراردادهایی که بسته سبب پر رنگ تر شدن موقعیت روسیه در این بازار شده است.
 
 یکی از آسیب پذیری های روسیه در ارتباط با منطقه قفقاز و البته در آسیای مرکزی هم همین طور است. موضوع حفظ انحصارش در عرصه انتقال انرژی است. انتقال منابع نفت و گاز از مناطق پیرامونی به بازارهای مصرف به ویژه انتقال گاز به اروپا، سبب شد در مرحله اول روابط دو کشور، پس از فروپاشی اختلاف­های زیادی میان ترکیه و روسیه ایجاد شود. 
 
آمارهای سال های اخیر نشان داده که ترکیه جایگاه خود را در کشورهای خریدار گاز روسیه ارتقاء داده است،. ترکیه که پیش از این، بعد از آلمان و ایتالیا در مقام سوم میان خریداران گاز روسیه بوده، اکنون دومین کشور است. در چنین شرایطی گسترش روابط همه جانبه ترکیه و روسیه و بهره گیری کامل ترکیه از موقعیت جغرافیایی خود و تغییر سیاست های رقابتی­اش که در دهه 90 دنبال می کرد، به سیاست همکاری فزاینده، سبب شده برخی این روند را نوعی اعمال فشار ترک ها بر اروپا بدانند که باعث فریز کردن مذاکرات الحاق ترکیه به اتحادیه اروپاست.
 
نکته جالبی که است آقای اردوغان می­گوید ؛ "ما به پیمان شانگهای می­پیوندیم." این در حالی است که مهندسان و نظامیان آلمانی و آمریکایی در حال نصب موشک های پاتریوت در مرزهای ترکیه و سوریه هستند. این مطلب آقای اردوغان نشان می دهد که ترکیه خیلی هوشمندانه ظرفیت های ژئوپلیتیک خود را مورد توجه قرار داده است، سیاست های مطرح شده توسط احمد داوود اوغلو در زمینه به صفر رساندن مشکلات با همسایگان و تلاش برای ارتقاء نقش ترکیه در سطح منطقه به عنوان یک میانجی، خلاف سیاست های ترکیه پیش از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه است.
 
دکتر کولایی در ادامه در زمینه روابط ترکیه و روسیه بعد از تحولات جاری خاورمیانه گفت؛ این روابط رو به رشد تا پایان دهه اول قرن بیستم ادامه پیدا می کند، این روابط تحت تاثیر تحولات خاورمیانه، که متاسفانه بدون توجه به ماهیت و ابعاد آن از آن تحت عنوان  "بهار عربی" یاد می کنند و سبب خوش بینی ها و انتظاراتی می شود، سبب شده تحت تاثیر این موج دموکراسی خواهی، روندی ایجاد شود که از روابط ترکیه و روسیه در اواخر دهه گذشته 2009-2010 به عنوان شریک استراتژیک یاد شود. این به دلیل افزایش حجم روابط این دو کشور در زمینه های دفاعی، تجاری، سیاسی و نزدیکی آن ها بوده است. امروز به خصوص بعد از آغاز تحولات سوریه یک نوع رویارویی غیر قابل انکار میان دو کشور ایجاد شده، تا جایی که برخی روس شناسان از بازگشت الزامات ژئوپلیتیک در روابط دو کشور صحبت می کنند و اینکه با همه تلاش های ترکیه در دهه گذشته، به نظر می رسد ترکیه به جایگاه ژئوپلیتیک سنتی خود در میان شرق و غرب و در واقع در میانه آمریکا و روسیه بر می گردد.
 
 ترکیه امروز در تلاش است از گرایش هایی که در روسیه و تمایلاتی که در کشورهای منطقه وجود دارد استفاده کند، برای اینکه نقشی مؤثر در منطقه ایفا کند و به نقطه اتصال خطوط انرژی سراسر اوراسیا تبدیل شود. ترکیه در همان حال، آن رقابت تنش آمیز دهه 90 با روسیه را وارد فاز جدیدی می کند و سعی دارد رقبا را در کنار هم به بازی بگیرد. بحث تقابل روسیه با ترکیه در جنگ چچن یا در حوادث جمهوری آذربایجان که در سال های آغازین استقلال آن رخ داد، بسیار قابل تأمل است که چطور دولت ترکیه این رویکرد را در روابط با روسیه تغییر داده است. امروز ترکیه در سوریه حامی مخالفان دولت سوریه است، برای برکناری بشار اسد یا انجام اصلاحات دموکراتیک و روسیه در مقابل آن. به ویژه پس از تجربه حمله ناتو به لیبی و همچنین بدبینی فزاینده به امریکایی ها که بر خلاف خوش بینی آن ها بعد از فروپاشی به آمریکا بود، شکاف در میان سیاست های دو کشور روز به روز در حال افزایش است. در زمینه انرژی نیز از آنجا که روسیه به مسیرهای جایگزین نیاز دارد، ترکیه توانسته از این فرصت بهره برداری کند. با این حال تقابلی که در زمینه بحران سوریه در میان دو کشور ایجاد شد به نظر می رسد راه را در روابط دو کشور سخت تر می کند و می توان انتظار تغییر مجدد در روابط روسیه و ترکیه را در سال های آتی مطرح کرد.
 
پس از اظهارات دکتر کولایی، بحث هایی در زمینه روابط دو کشور مطرح شد از جمله؛ دکتر رحمت حاجی مینه از پژوهشگران مهمان پژوهشکده و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، گفت که در بحث ترکیه با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه ما شاهد تغییر در سیاست های این کشور هستیم. ترکیه با اتخاذ سیاست چند وجهی و عبور از نگاه امنیتی صرف به خاورمیانه نسبت به گذشته موفق تر عمل کرد، اما پس از شروع تحولات خاورمیانه موسوم به "بهار عربی" ما شاهد به چالش کشیده شدن سیاست های ترکیه در خاورمیانه به خصوص در  مورد مصر و سوریه بودیم که یک بحث آن تقابل روسیه و ترکیه در سوریه است. شما اشاره فرمودید مشارکت و همکاری دو کشور به سمت مشارکتی استراتژیک رفته است و تنها عامل بحث انرژی بوده، در حالی که اینجا چند عامل مد نظر است. روسیه نشان داده است که به انرژی به عنوان ابزاری سیاسی نگاه می کند، از این رو محدود شدن بازار ترکیه به انرژی روسیه تهدیدی برای آن محسوب خواهد شد و ترکیه در آینده مجبور به جستجوی منابع جایگزین انرژی و بازگشت به طرف منابع انرژی ایران نیز خواهد بود. در این راستا بحث روابط استراتژیک به عنوان یک تابع از روابط ترکیه با اروپا و امریکا تعریف می شود و نمی تواند مستقل تلقی شود، از این رو نظر شما در این خصوص چیست؟
 
در پاسخ دکتر کولایی گفت: همانطور که مطرح شد ترکیه دو سوم نیاز گاز خود را از روسیه تامین می کند، بحث بی اعتمادی در روابط دو کشور یک واقعیت است و رهبران دو کشور هم با توجه به این امر محتاطانه عمل می کنند. ترکیه در عین اینکه به روس ها چراغ سبزی برای جریان جنوبی انتقال انرژی نشان می دهند، از طرفی دیگر با جمهوری آذربایجان برای انتقال نفت آن قرارداد می بندد. همچنین برای ایفای نقش مؤثرتر در خزر و  همچنین پروژه باکو – تفلیس – جیحان  تلاش می کند.آ همین نکاتی که مطرح شد سبب می شود برخی تحلیلگران به این روابط با تردید نگاه کنند. امروز اختلاف نظر این دو کشور را در سوریه می بینیم. طبیعی است روسیه دیگر مایل نیست تجربه لیبی بار دیگر تکرار شود، در لیبی با وجود همراهی ها و نرمش های روسیه، جریان حاکم بر لیبی حاضر نشد آن رابطه پیشین را حتی در چارچوب های جدید و شرایط متفاوت بازسازی کند.در واقع متحد سنتی روسیه می تواند در اردوگاه غرب قرار بگیرد.
 
 این همان الزامات ژئوپلیتیکی است که مطرح کردم. یعنی روس ها می پذیرند که این رقابت ها غیر قابل آشتی و غیر قابل تعطیلی است. خواه ناخواه این چیزی که تصور می شد با فروپاشی دولت کمونیستی امکان همراهی و همسازی روسیه را با آمریکا و اروپا از بین ببرد، خیلی زود مشخص شد این منافع ویژه از سوی آمریکایی ها و اروپا از سوی روسیه پذیرفته نمی شود. یعنی انتظارهای روسیه در این تعامل پاسخ داده نمی شود. لازم به ذکر است این اصطلاح روابط استراتژیک میان ترکیه و روسیه در مقاله ای در مسکو به کار رفته است، این تحلیل بسیار خوش بینانه است. مثلا در روابط روسیه و اوکراین که در واقع اوکراین، پاره روسیه محسوب می شود و جدا شدن آن از روسیه حادثه ای شوم تلقی می شود، روسیه حتی شیر گاز را در سرمای زمستان بر اوکراین می بندد. روس ها همیشه نشان داده اند متحدان قابل اعتمادی نیستند. روسیه در روابط با روسیه سفید هم همینطور رفتار کرده است. این رفتارها برای ترکیه پیام دارد.
 
در ادامه دکتر رضا دهقانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز گفت: در رابطه روسیه با کشورهای همجوار شاخصه های آن چندان تغییری نکرده است. قدرت هسته ای، صنایع سنگین نظامی و اقتصاد انرژی که امروزه کماکان معیار اصلی برای قدرت روسیه هستند.از زمان پوتین به بعد روسیه سعی کرد باز تعریفی از این عناصر قدرت انجام دهد. روسیه به عقب ماندگی خودش در خیلی حوزه ها واقف بود. همچنین روسیه مانند آمریکا متحدان قدرتمند و درجه یک ندارد. در زمان اتحاد جماهیر شوروی با قدرت های ضعیف که از آن ها تحت عنوان متحد یاد می کرد، همکاری می کرد امروز هم این معضل را دارد. با اینکه جهان دو قطبی فرو ریخته روسیه این معضل را دارد و به همین دلیل در روابطش به هژمون های متوسط مثل ترکیه روی آورده است. روسیه مانند آمریکا، اتحادیه اروپا در کنارش نیست از این رو در برخورد با این ها همواره احتیاط می کند. علت بی اعتمادی نیز همین نبود متحدان قدرتمند است و این امر از نقاط ضعفش محسوب می شود. ترکیه نیز سعی دارد مطابق آموزه های داوود اوغلو از نقش رابط بین شرق و غرب دوری کند. همانطور که داوود اوغلو مطرح می کند: "ترکیه دیگر حلقه اتصال غرب و شرق نیست، ترکیه دارای نقشی بالکانی – آسیایی است". اما آنچه در واقعییت دیده می شود نقش سنتی ترکیه در سوریه است که در اردوگاه غرب قرار گرفته حتی به بهای تیره شدن روابطش با روسیه. از این رو به نظر می رسد در خاورمیانه تغییرات خیلی کند صورت می گیرد و ساختارهایی که قبلا وجود داشته دیر تغییر می کند و فضای نیمه سرد جنگ بر منطقه باز هم سایه افکنده است.
 
در ادامه دکتر کولایی افزود: روسیه در ارتباط خودش و جهان از دوره گورباچف یک تلقی همسان سازی را مطرح می کند، از دوره اتحاد شوروی تصور بر این بود که با فروپاشی شوروی، آمریکاییها آن ها را به بازی برابر فرا خواهند خواند. روسها پیمان ورشو را منحل کردند اما ناتو نه تنها منحل نشد بلکه به سوی شرق پیشروی کرد و به همین دلیل این کشور خواهان باز پس گیری جمهوری های سابق اتحاد شوروی است. این حس سرخوردگی درسال 1993 یا اواخر آن به طور جدی مطرح می شود که روسیه هویت متمایزی دارد. روسیه شرقی یا غربی نیست، روسیه اوراسیایی است این تعریفی است که روسیه از خود ارائه می کند. انتظاری که روس ها از تعامل با آمریکا داشتند بر آورده نشد.در بحث "خارج نزدیک"  جمهوری های سابق شوروی حوزه  منافع حیاتی روسیه محسوب می شوند. همانطور که بر اساس دکترین مونروئه (1823) آمریکا معتقد بود اروپا نباید در آمریکای لاتین و کارائیب دخالت کند، روسیه هم نفوذ و حضور آمریکا در جمهوری های پیشین اتحاد شوروی را نمی خواهد. روس ها نشان داده اند وقتی منافعشان مطرح است، تعهد ها و مسؤولیت ها محلی از اعراب ندارد و گسترش روابط ترکیه و روسیه نیزبه معنای پایداری آن نیست.
 
در انتها نشست با پرسش و پاسخ حاضرین پایان یافت.
 
گزارش: سحر تقی پور  دبیر گروه ترکیه شناسی پژوهشکده.