سياست هاي آمريكا در بوته آزمايش منطقه‌اي

تحولات سريع در حوزه خاورميانه در ارتباط با تنظيم روابط كشورهاي منطقه با قدرت هاي بزرگ نيز تغييرات جديدي را ايجاد كرده است. به نظر مي‌رسد برخي كشورهاي عربي نظير مصر و عربستان ميزبان ميهمانان تازه‌اي هستند كه تلاش دارند حضور خود را در برخي كشورهاي مطرح در جهان عرب بار ديگر احيا كنند. ديدار نظاميان روسي با همتايان خود در مصر و همچنين حضور همزمان وزير خارجه و وزير دفاع روسيه در مصر از امكان ايجاد خلأ در روابط اين كشور با آمريكا خبر مي‌دهد كه مهمانان تازه مي‌كوشند جايگاه تضيف شده آمريكا در اين كشور را تا حدودي پر كند. از سوي ديگر اخبار قراردادهاي تسليحاتي عربستان با فرانسه نيز اين گمان را تقويت مي‌كند كه كشورهاي عربي مورد حمايت آمريكا از دولت اوباما رضايت ندارند و نارضايتي خود را با دعوت از ديگر قدرت ها اعلام مي‌كنند. 

 

ظاهراً سياست‌هاي آمريكا در حمايت از اخوان‌المسلمين مصر و نيز مماشات با دولت بشار اسد در سوريه و نيز امكان ايجاد يك تفاهم با جمهوري اسلامي ايران، دولت نظامي مصر و دولت پادشاهي سعودي را خشمگين كرده است. البته به اين فهرست بايستي تيرگي روابط دولت اوباما با اسرائيل را در خصوص مسائل خاورميانه و از جمله شهرك‌سازي يهودي و اختلاف بر سر روابط آمريكا با ايران را نيز بايد افزود. بديهي است روس ها و فرانسوي ها از این اوضاع به خوبي استفاده كرده و بر تعميق شكاف ميان آمريكا و هم‌پيمانان منطقه‌اي‌اش خواهند افزود. مواضع همسوي فرانسه با اسرائيل و عربستان در خصوص مناقشه هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران با غرب و بر هم زدن تفاهمات در آخرين دقايق در نشست ژنو نشان از تلاش براي استفاده از فرصت‌هاي فراهم شده در منطقه دارد. آشكار است كه افزون بر تحكيم موقعيت استراتژيك روسيه و فرانسه در خاورميانه اين قبيل اقدامات قراردادهاي پرسودي را نيز براي دو كشور به همراه دارد. 

 

به نظر مي‌رسد دولت اوباما در سياست هاي خاورميانه‌اي خود رويه‌اي را خلاف سياست هاي سنتي در پيش گرفته باشد. الگوي موفق دولت اخواني مسلك تركيه در تنظيم سياست خارجي و سياست داخلي دولت اوباما را بر آن داشت كه در جريان خيزش‌هاي جهان عرب از گرايش هاي اسلامي در تونس و ليبي و مصر حمايت كند. در سوريه نيز ابتدا بر همين منوال عمل كرد، اما گذشت زمان آشكار كرد كه جريان هاي سلفي و القاعده از اشتهاي بيشتري براي بدست آوردن قدرت در كشورهاي عربي برخوردارند شايد به همين خاطر هم بود كه آمريكا در ميانه راه دست از حمايت از گرايش هاي معتدل اسلامي نظير اخواني‌ها برداشت. اين اقدام آمريكا از سوي كشورهاي حاشيه خليج‌فارس ناشي از ضعف در تصميم‌گيري تلقي شد، افزون بر آن ژست آمريكا در حمله نظامي به سوريه و بازگشت از تصميم در لحظات آخر سعودي ها را متقاعد كرد كه اين دولت قادر به حمايت از منافع آن ها نيست و لذا بنابر ناسازگاري گذاشتند. رژيم اسرائيل نيز از همان ابتدا سياست خارجي دولت اوباما در خاورميانه را به باد انتقاد گرفت و ظاهراً نيز در همكاري با جريان هاي داخلي مخالف اوباما در داخل آمريكا در تضعيف سياست هاي خاورميانه‌اي آمريكا نقش جدي را ايفا مي‌كند. با توجه به آنكه عربستان، مصر و اسرائيل از سياست خاورميانه‌اي اوباما ناراضي هستند، اين ديدگاه مشترك مجدداً اين سه رژيم را در نهان به يكديگر نزديك كرده است. 

 

به نظر مي‌رسد آخرين چالش بزرگ آمريكا در خاورميانه بر سر توافق هسته‌اي با جمهوري اسلامي ايران باشد. در صورتي كه آمريكا تحت فشارهاي داخلي و منطقه‌اي در پرونده هسته‌اي ايران بار ديگر به تشديد تحريم‌ها و شكست مذاكرات تن دهد، موقعيت اين كشور به طور كلي در خاورميانه تضعيف خواهد شد، اما اگر بر سنگ‌اندازي ها و شرط‌گذاري هاي هم‌پيمانان خود فائق آيد، مي‌تواند آن را به عنوان يك دستاورد موفق در سياست خاورميانه‌اي ارائه دهد. جمهوري اسلامي ايران در خصوص پرونده هسته‌اي مواضع روشني دارد، اگر چه تندروي هاي برخي كشورهاي منطقه بر سر مسائل سوريه، بحرين و عراق دامنه بحران را گسترده مي‌كند، اما در صورتي كه تندروي هاي برخي قدرت هاي غربي و برخي كشورهاي منطقه به پرونده هسته‌اي كشانده شود، بيش از آنكه براي جمهوري اسلامي ايران دردسرساز باشد مصداقيت آمريكا در ميان دوستان منطقه‌اي‌اش به دردسر دچار خواهد شد. 


نویسنده

سید حسین موسوی (رئیس مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه)

سید حسین موسوی رئیس مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. حوزه مطالعاتی آقای موسوی مسائل خاورمیانه می باشد.