گروه مطالعاتی: ترکیه شناسی

پویش های سیاست خارجی ترکیه در قبال اقلیم کردستان عراق تحت تاثیر بهار عربی

نشست شنبه 16 شهریور ماه 1392 گروه ترکیه شناسی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با  موضوع "پویش های سیاست خارجی ترکیه در قبال اقلیم کردستان عراق تحت تاثیر بهار عربی "و با حضور آقای دکتر اطهری مدیر گروه ترکیه شناسی، برخی کارشناسان مسائل ترکیه و اعضای گروه برگزار شد. آقای دکتر قدرت احمدیان عضو هیئت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه سخنران این نشست بود.
 
در ابتدا آقای اردشیر پشنگ که مدیریت نشست را برعهده داشت با طرح موضوع نشست گفت؛ امروز یک سوی بحث ما ترکیه است و سوی دیگر آن اقلیم کردستان عراق. همانطور که می دانیم از فردای سقوط امپراتوری عثمانی تا روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه توجه عمده در سیاست خارجی این کشور برای گشودن درهای اتحادیه اروپا بوده است ، اما طی بیش از یک دهه شاهد تحولات اقتصادی ، کاستن از نفوذ و قدرت نظامیان و تسریع روند دموکراتیزاسیون و تلاش برای حل مساله کرد  بوده ایم.در سطح خارجی نیز شاهد نگاه ویژه ترکیه به خاورمیانه در پیش و پس از بهار عربی بودیم که بعضا آن را نوعی عثمانی گرایی و یا شرق گرایی برای این کشور تعبیر می کنند.اما پس از بهار عربی می بینیم که ترکیه تلاش کرد از این وضعیت به عنوان فرصت بهره وری نماید . در دوسال اخیر مداخله آشکار و سیاستی تهاجمی در خاورمیانه بویژه در سوریه یکی دیگر از مشخصه های بارز سیاست خارجی بوده و همچنین ترکیه به زعم خود موفق در ترکیب اسلامگرایی و مظاهر جدید آن به عنوان دموکراتیزاسیون و ارائه الگویی قابل اجرا در کشورهای تحت تاثیر بهار عربی بوده است.اما سوی دیگر بحث یعنی اقلیم کردستان عراق که از سال 2003 با این نام شناخته می شود و سابقه خود مختاری آن به 1991 باز می گردد.طی چند سال اخیر کردهای عراق کم کم تحت تاثیر تحولات خاورمیانه و تلاشهای ترکیه برای حل مساله پ.ک.ک به یک  بازیگر جدید و نوپا در خاورمیانه تبدیل شدند.
 
سپس دکتر احمدیان با این پرسش که "سیاست خارجی ترکیه نسبت به حکومت خودمختار اقلیم کردستان عراق در دو دهه اخیر چه تحولاتی را تجربه کرده و چه چشم اندازی را می توان برای آن متصور بود" اظهار داشت که این روابط از روند رو به رشدی برخوردار بوده است و ترکیه امروز با اقلیم کردستان وارد یک مناسبات استراتژیک شده است. وی افزود مساله کرد از نیمه دهه 1920 ثقل سیاست خارجی خاورمیانه ای ترکیه بوده است. یعنی مساله کرد تاثیر بسیار زیادی بر سیاست خارجی ترکیه داشته است. اگر ما از یک نگاه تاریخی صرف نظر کنیم می توانیم شش فاز را در مناسبات ترکیه و اقلیم کردستان مطرح کنیم. فاز اول؛در طول جنگ سرد دو دولت مقتدر و متمرکز عراق و ترکیه با یک سیاست هویتی مبتنی بر امحاء و انکار نسبت به کردها  خشونتی سیستمیک را علیه آن ها به کار می بردند.فاز دوم از 1990 تا 1993 در دوره تورگوت اوزال که سه سال درخشان در روابط ترکیه و اقلیم کردستان عراق است. بر اساس نگاه نو عثمانیستی تورگوت اوزال می توان گفت ترکیه در شکل گیری نطفه اولیه یک حکومت خودمختار کردی در منطقه کردستان عراق نقش مهمی داشت. باید یادآور شوم نوعثمانیزم صرفا ویژه دوره آقای اردوغان نیست گاهی نوعثمانیزم را به آقای اوزال هم نسبت می دهند چون به دنبال این بوده است که هژمونی فرهنگی و اقتصادی ترکیه در منطقه خاورمیانه را بر مبنای یک هویت تاریخی احیاء بکند.
 
 فاز سوم با مرگ تورگوت اوزال در سال 1993 آغاز می شود و تا سال 2003 ادامه می یابد. در این دوره ترکیه دچار سردرگمی در سیاست خارجی خود نسبت به کردها است. جانشینان آقای اوزال نگاه منسجم و دقیقی نسبت به مساله کردها ندارند و این البته تحت تاثیر جنگ داخلی در کردستان عراق هم بود که میان دو حزب عمده آن رخ داده بود و ترکیه تحت همان فرایند "پروسه آنکارا " می خواست نقش میانجی را بین این دو حزب ایفا کند اما شواهد نشان می داد که در واقع به دنبال چنین نقشی نبود بلکه می خواست این جنگ استمرار یابد تا بتواند نقشی مدیریتی و نظارتی بر دو حزب مذکور داشته باشد. در نهایت هم این جنگ با موافقتنامه  واشنگتن در 1998 حل و فصل شد. از همین زمان ترکیه وارد روابط سردی با کردها می شود.
 
در مرحله چهارم که از 1003 تا 2007 جریان دارد تنش میان ترکیه و اقلیم کردستان به حداکثر می رسد. در فاز پنجم (2007-2011) دولت ترکیه تلاش می کند توازنی میان روابط اربیل و بغداد ایجاد کند. در سال 2008 حکومت خودمختار اقلیم کردستان را به عنوان یک واحد حقوقی مورد شناسایی قرار می دهد. 
 
اما فاز ششم که از سال 2011 آغاز می شود ترکیه و اقلیم کردستان وارد یک روابط استراتژیک می شوند. از مهم ترین نشانه های این مساله روابط اقتصادی دو طرف می باشد. ترکیه در این مقطع پنج بانک، هفده مدرسه ترک زبان و ششصد کمپانی ترک در مناطق کرد عراق ایجاد می کند و هفده هزار ترک وارد کردستان عراق می شوند. این ها حاکی از ان است که این روابط چشم انداز خوبی دارد و رشد خواهد یافت. 
 
دکتر احمدیان در بخش پایانی صحبت های خود به شش عامل و چرایی گسترش این روابط اشاره کرد. اول، اختلافات درون دولت مرکزی عراق میان اهل سنت و شیعیان که این عامل سبب تضعیف نقش عراق در داخل و منطقه شده است و اقلیم کردستان عراق با آنکه شرایط و مختصات دولت – ملت را ندارد با فراغ بال به دنبال ایفای نقش یک شبه دولت است و ترکیه با توجه به این امر این اقلیم را نمی تواند نادیده بگیرد. دوم، رویکرد دوسال اخیر ترکیه است مبنی بر تقابل شیعه و سنی که این امرتا حدودی به نفع اقلیم کردستان هم بوده است. نکته سوم تزلزل در دکترین آقای داووداوغلو می باشد که تنش صفر با همسایگان را بر مبنای عمق استراتژیک مطرح کرد که همگی می دانند این سیاست با مشکلات مواجه شده است و در چنین شرایطی اقلیم کردستان برای ترکیه می تواند شریک مناسبی جهت کاهش تنش ها باشد.
 
 چهارم ترکیه با تلاش برای سقوط دولت بشار اسد در سوریه بر این باور است که قطعا اقلیم کردستان عراق جایگاه بهتری می یابد و به کانون تصمیم گیری ها در مورد مسائل کردها تبدیل خواهد شد و ترکیه می تواند مساله پ.ک.ک را از این طریق حل و فصل بنماید. پنجم، از نگاه ترکیه اقلیم کردستان عراق یک منطقه ثبات در جنوب ترکیه است و منطقه حائلی میان ترکیه و مناطق آشوب زده می باشد.  اما نکته آخر اینکه قابلیت های منطقه اقلیم کردستان به ویژه منابع نفت و گاز و تجارت می تواند در رشد اقتصادی ترکیه بسیار مؤثر باشد و حتی در ارتقاء جایگاه ترکیه در خاورمیانه و حتی اروپا به واسطه انتقال نفت و گاز تقش مهمی ایفا کند.
 
وی در ادامه افزود مهم ترین بحث ترکیه در اقلیم کردستان رویکرد امنیتی است و همچنین ترکیه از طریق گسترش روابط اقتصادی و انرژی با اقلیم کردستان به دنبال آن است که اقتصاد اقلیم کردستان را به خود وابسته سازد. ترکیه در بعد اقتصادی تلاش کرده تا بر اساس دکترین آقای داووداوغلو شرایط اقتصادی اقلیم  و عراق را با مطامع خود منطبق سازد و از آن در ابعاد امنیتی بهره برداری کند، به نحوی که اقلیم کردستان اکنون یکی از بازیگران اصلی میان ترکیه و پ.ک.ک می باشد.
 
 آقای محمد علی مهتدی پژوهشگر ارشد پژوهشکده نیز در این زمینه گفت؛ به نظرم بحث نو عثمانی گرایی که مطرح شد از دوره تورگوت اوزال بوده و در واقع به این صورت است که نوعثمانی گرایی در دوره آقای اوزال صرفا جنبه اقتصادی داشته در حالیکه مساله نوعثمانی گرایی یک چارچوب ایدئولوژیک هم دارد که در زمان آقای اوزال وجود نداشت و بعدها حزب رفاه و حزب عدالت و توسعه با خود آوردند. بخصوص بعد از تحولات جهان عرب این مساله بیشتر مطرح شد. زیرا آقای اردوغان مایل بود رهبری این حرکت های اسلامی را داشته باشد. آقای مهتدی همچنین در زمینه ایجاد بی ثباتی توسط ترکیه گفت؛ این اصل وجود دارد که کشورهایی که در داخل ثبات دارند مایل به حفظ آن در اطراف خود نیز هستند اما ترکیه خودش یکی از به وجود آورندگان بی ثباتی است و مرزهایش را جهت عبور سلفیان و تکفیری ها باز نموده تا وارد خاک سوریه شوند و در این حالت نمی تواند برایش آرامش و ثبات کردستان عراق مهم باشد. من هم معتقدم این یک رویکرد امنیتی است گرچه نگاه اقتصادی هم وجود دارد اما در دراز مدت اگر قرار باشد اقلیم کردستان تثبیت شود، در مراحل بعد این برای ترکیه و سوریه خطرناک است. پایگاه پ.ک.ک در خاک عراق است و چندین بار هم عملیات نظامی انجام داده است. ما به تمام این مسائل باید توجه داشته باشیم.
در پایان نشست با پرسش ها و نظرات پژوهشگران و استادان پایان یافت.
 
گزارش: سحر تقی پور، دبیر گروه ترکیه شناسی پژوهشکده