گزارش نشست مشترک پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه و دانشگاه AMU پزنان لهستان با موضوع "ایران، لهستان و خاورمیانه"

روز سه شنبه 31 اردیبهشت ماه 1392 پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با همکاری دانشگاه  AMUپزنان لهستان نشستی را با موضوع "ایران، لهستان و خاورمیانه" برگزار   کرد. در این نشست هیئتی از دانشگاه  AMUپزنان لهستان، پژوهشگران مقیم و مهمان پژوهشکده، اساتید دانشگاه و جمع کثیری از دانشجویان مقاطع دکتری و کارشناسی ارشد  از دانشگاه های مختلف حضور داشتند. پروفسور تدوز والاس (Tadeusz Wallas)، رئیس دانشکده علوم سیاسی و روزنامه نگاری در دانشگاه AMU ،پروفسور رادوسلاو فیدلر (Radoslaw Fiedler) استاد دانشکده علوم سیاسی و روزنامه نگاری در دانشگاه، و از سوی پژوهشکده نیز دکتر کیهان برزگر رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه و دکتر حمید احمدی قائم مقام پژوهشکده در این نشست به ایراد سخنرانی پرداختند.

در ابتدا دکتر برزگر که مدیریت نشست را نیز بر عهده داشت ضمن خوشامدگویی و معرفی سخنرانان و سابقه کاری و پژوهشی آن ها، نکاتی را در خصوص فرهنگ، شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر منطقه  اروپای شرقی به خصوص لهستان مطرح کرد. وی مدل توسعه اقتصادی و انتقال سیاسی لهستان را تجربه ارزشمندی دانست که می تواند درس هایی برای منطقه خاورمیانه به همراه داشته باشد.  سخنران اول پروفسور والاس بود که در خصوص "سیاست خارجی لهستان نسبت به خاورمیانه و ایران" نکاتی را مطرح کرد. وی ابتدا ضمن اشاره کوتاهی به روابط تاریخی، سیاسی و مذهبی میان لهستان و خاورمیانه مثل کشورهایی چون مصر دوران جمال عبدالناصر، عراق، یمن و لیبی بر روابط ویژه میان لهستان و ایران از لحاظ موقعیت ژئوپلیتیک خاص به دلیل وجود منافع و تهدیدات مشترک و همکاری های امنیتی میان دو کشور تأکید کرد.

در خصوص روابط لهستان و ایران وی به تاریخ روابط دو کشور مثل برقراری اتحاد میان پادشاه لهستان با شاه عباس اول بر علیه امپراطوی عثمانی و یا روابط اقتصادی مناسب با ایران مثل ساخت کارخانه شکر در ایران اشاره کرد. نکته دیگری که پروفسور والاس مطرح کرد حمایت لهستان از کشورهای عربی و منطقه بود که شناسایی اسرائیل توسط این کشور بر روابط لهستان با کشورهای عربی تأثیر گذاشت. وی روابط لهستان با کشورهای خاورمیانه بعد از فروپاشی شوروی را به دو دوره زمانی تقسیم کرد. بعد از فروپاشی شوری تا سال 2003، لهستان توجه کافی به خاورمیانه نداشت چرا که پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو در اولویت سیاست خارجی این کشور بود. اما بعد از سال 2003، لهستان سیاست خارجی جدیدی برای بهبود روابط با خاورمیانه در پیش گرفته است که مهم ترین نکته در این برنامه توسعه روابط با ایران است. اما متأسفانه این سیاست تاکنون به نتایج چندان موفقی دست نیافته و نهایتاً به موافقتنامه های تجاری دو جانبه انجامیده است. این استاد لهستانی تأکید کرد که یکی از دلایل عدم گسترش روابط با خاورمیانه، نا آشنا بودن تجار و بازرگانان لهستانی با موقعیت و شرایط ویژه خاورمیانه است.

در ادامه نشست، دکتر برزگر سه نکته را در خصوص "ایران و انقلاب های عربی" مطرح کرد. نخست به هم پیوستگی مسائل داخلی و سیاست خارجی؛ از نظر وی تحولات عربی ضمن اینکه متمرکز بر پویایی های سیاست داخلی است مثل دموکراسی و عدالت و پیشرفت اقتصادی، به مفهوم "تغییر" در سیاست خارجی کشورهای عربی از جمله استقلال، ملی گرایی و همکاری منطقه ای هم مربوط است. این ویژگی خود می تواند یک فرصت برای ایران برای تقویت روابط با حکومت های جدید عربی مثل مصر باشد.

دوم، انقلاب های عربی و بازتعریف نقش عنصر "ایدئولوژی"؛ از نظر این استاد دانشگاه عنصر ایدئولوژی یک عامل پیچیده و در عین حال پیشرفته در منطقه خاورمیانه است. همه سعی دارند از بازی های ایدئولوژیک پرهیز کنند اما این موضوع به طور طبیعی در سیاست منطقه ریشه دارد. از یک سو در قالب ملی و در روابط دولت ها (state) منجر به رقابت می شود. مثل رقابت های شیعه و سنی وقتی که در سیاست خارجی کشورهای منطقه قرار می گیرد. اما از سوی دیگر همزمان یک ابزار قدرت است، به خصوص وقتی که در جنبه عمومی "مقاومت" در برابر بیگانگان و رژیم اسرائیل قرار می گیرد. از نظر دکتر برزگر، برخلاف بعضی از دیدگاه های غربی، با تحولات عربی نقش ایدئولوژی در منطقه در جنبه عمومی آن در حال افزایش است.

سوم، رویکرد  ایران نسبت به تحولات منطقه؛ اساسا رویکرد ایران مبتنی بر حل و فصل مسالمت آمیز مسائل منطقه و تلاش برای حفظ ثبات و امنیت در خاورمیانه است. ایران خواهان انتقال غیرخشونت آمیز در سوریه و تقویت سیستم دولت  (state)  در این کشور است. چون نگران بی ثباتی و در نتیجه افزایش جریان های افراطی سنی در منطقه است.

در ادامه پروفسور فیدلر به عنوان سخنران سوم در خصوص "لهستان و تحولات عربی" نکاتی را مطرح کرد. نخست، وجود فهم متفاوت از تحولات عربی در خاورمیانه، لهستان و ایران؛ دوم، ایران، بازیگری تأثیرگذار در معادلات منطقه ای است؛ سوم، برای حل بحران های منطقه ای، بازیگران منطقه ای مثل ایران و ترکیه به دلیل موقعیت استراتژیکی که دارند بایستی  فعال تر باشند؛ چهارم، لهستان می تواند راه حل مسالمت آمیز ویژه ای برای حل مسائل منطقه خاورمیانه داشته باشد؛ از منظر لهستان، دیدگاه های عمل گرایانه برای حل مسائل مفیدتر خواهد بود؛ پنجم، تفاوت های فرهنگی و سیاسی مانع از ارائه راه حل مناسب توسط لهستان و دیگر بازیگران فرامنطقه ای می باشد؛ ششم، لهستان تجربه خوبی در زمینه نقش ایدئولوژی دارد و می تواند برای کشورهای منطقه مفید باشد؛ هفتم، نقش بازیگران منطقه ای برای ایجاد امنیت و ثبات در منطقه بیشتر از بازیگرانی چون آمریکا و اتحادیه اروپا است. اتحادیه اروپا یک بازیگر متحد و یکپارچه نیست و بنابراین نقش موثری نمی تواند ایفا نماید؛ هشتم، برقراری تماس و تدوام ارتباطات می تواند باعث اعتماد سازی شده و راه را برای همکاری های بیشتر میان بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای هموار نماید.

دکتر احمدی به عنوان سخنران آخر نکاتی را در خصوص "رقابت های قومی در منطقه در پی تحولات عربی" مطرح کرد. به گفته وی، قبل از تحولات عربی و پس از فروپاشی اتحاد شوروی، بحث قومیت ها و نژادها بسیار اهمیت یافته بود. بعد از بهار عربی، پررنگ شدن مباحث فرقه ای باعث تضعیف بحث های قومی و تقویت بنیادگرایی اسلامی شده است. مبارزات بنیادگراها به یک بازی استراتژیک شبیه است مثلا احیا سلفی ها در عراق، پاکستان و سوریه و کشورهای دیگر که با شیعیان دشمنی دارند. 

دوم، مهم ترین جلوه بازی استراتژیک در منطقه تقابل شیعه و سنی است. دو بازیگر در این بازی بسیار نقش دارند؛ نخست "القاعده" که در حال تقویت خود به نام های مختلف چون النصره و غرباء شام در سوریه است که علیه حکومت اسد و  در حقیقت علیه شیعیان در حال مبارزه هستند. دوم "برخی کشورهای عربی" که با سیاست های خود باعث تقویت القاعده می شوند. نکته قابل توجه آن است که مسئله، تقابل میان شیعه و سنی نیست بلکه مسئله استراتژی القاعده است که سعی دارد مسائل منطقه ای را تحت تأثیر قرار دهد. القاعده از طریق شعار ضد آمریکایی نمی تواند نیرو استخدام کند بلکه از طریق ایجاد شکاف های قومی در داخل جهان اسلام سعی در جذب نیرو دارد. این امر ممکن است نهایتاً به رویارویی القاعده و غرب منجر شود.

سوم، عربستان سعودی نیز با حمایت از سلفی ها و بازیگران ضد شیعی دو هدف عمده را دنبال می کند. نخست، "انحراف بهار عربی و القا این نظر که نتیجه بهار عربی دموکراسی "نیست بلکه هرج و مرج داخلی و ویرانی اقتصادی است" و دوم "مخالفت با رقیب سنتی و شیعی یعنی خود ایران و تضعیف نفوذ این کشور در منطقه.
 

پس از پرسش و پاسخ حاضرین در نشست، آقای جولیوس یاسئک گویو سفیر لهستان در ایران نیز با اشاره به روابط دوستانه و صادقانه میان لهستان و ایران، بر اشتراک فرهنگی میان دو کشور و احساس همدلی لهستانی ها با ایرانی ها تأکید کرد.


گزارش کامل این نشست به زودی منتشر خواهد شد.


گزارش: سعید شکوهی، پژوهشگر مهمان پژوهشکده و دانشجوی دکتری روابط بین الملل در دانشگاه علامه طباطبایی.