گروه مطالعاتی ترکیه شناسی
دیپلماسی فرهنگی ترکیه
نشست 7 اردیبهشت 1392 گروه ترکیه شناسی با عنوان "دیپلماسی فرهنگی ترکیه" که آقای احمد مرجانی نژاد کارشناس ارشد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی سخنرانی کرد، با حضور دکتر اسداله اطهری مدیر گروه ترکیه شناسی، آقای بهنام آزاد رایزن فرهنگی سابق ایران در ترکیه، آقای کوروش مقتدری کارشناس سابق سرکنسولگری ایران در ترکیه و برخی کارشناسان مسائل خاورمیانه و اعضای گروه ترکیه برگزار شد.
در این نشست که آقای رحمت حاجی مینه پژوهشگر مهمان پژوهشکده مدیریت آن را برعهده داشت وی ابتدا ضمن اشاره به اهمیت فرهنگ و دیپلماسی در سیاست خارجی اظهار داشت که در دیپلماسی سنتی تاکید بر حوزه های سیاست و اقتصاد و امنیت بود و بازیگران در سطح خارجی و برای تأمین منافع ملی خود بیشتر روی این حوزه ها سرمایه گذاری می کردند،اما با عبور از بسیاری از جنگ ها و مراحل گذار در عرصه سیاست بین الملل، کشورها سعی می کنند از فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی به عنوان رکن چهارم سیاست خارجی برای تأمین منافع ملی خوداستفاده کنند. ترکیه نیز از جمله کشورهایی است که با بهره گیری از این رکن در حال انجام اقدامات مؤثری بوده است.
سپس آقای مرجانی نژاد با ارائه تعریفی از دیپلماسی فرهنگی بحث خود را آغاز کرد و گفت، ديپلماسي فرهنگي به مثابه قدرت نرم، مديريت مهندسي روش هاي اجرايي تعامل با جهان خارج بوسيله ابزارهاي فرهنگي و هنري از سوي دولت ها و سازمان هاي مردم نهاد است. ديپلماسي فرهنگي به نوعي دفاع از منافع ملي در برابر اقدامات تهاجمي فرهنگي نيز تلقي مي گردد. ابزار هاي ديپلماسي فرهنگي بطور كلي عبارتند از: مبادله فعاليت هاي فرهنگي، هنري- تبليغي که باید گفت فراتر از فعاليت هاي رسمي (دولتي) فرهنگي و هنري است و با حضور و فعاليت هاي سازمان هاي مردم نهاد در عرصه ديپلماسي فرهنگي، به مراتب آسان تر ، كم هزينه تر و مفيد تر ارزيابي مي گردد.
جمهوري تركيه يكي از كشورهايي است كه با توجه به پيشينه تمدني و فرهنگي خود تلاش مي كند ضمن آن كه از ابزار هاي فرهنگي براي پيشبرد اهداف و منافع ملي خود بهره برداري می نمايد، شكل گيري الگوي تركيه در حوزه پيراموني اش را نيز مطرح سازد. آقای مرجانی نژاد در زمینه پیشینه دیپلماسی فرهنگی و دینی ترکیه گفت: بارزترين اقدامات ديپلماسي ديني تركان ، ترويج دين اسلام ، بويژه اشاعه مذهب حنفي در جغرافياي وسيع سه قاره جهان بويژه در بالكان بود. هدايت و مديريت ديپلماسي ديني عثماني و حمايت هاي مالي و معنوي حكومت موجب تحولاتي شگرف در صحنه هاي اجتماعي، نظامي و روابط خارجي عثماني گرديد. تشكيل شبكه عظيم طبقه علما در سرزمين هاي عثماني، توسعه مدارس علميه در داخل و خارج از سرزمين هاي تركان تعامل و همكاري در تربيت علماي ديني، آموزش و پرورش طلاب مسلمان و غير مسلمان، تربيت و آموزش اردوي عظيم عقيدتي "يني چري" یا نوجوانان اسير غير مسلمان كه در پيروزي ها و بقاء نظام سلطنت عثماني نقش عمده اي داشتند، از جمله ره آورد هاي موفق ديپلماسي ديني عثماني ها بود.
وی در ادامه به نهاد هاي فعال در عرصه ديپلماسي فرهنگي جمهوري تركيه یعنی "مراكز رسمي" شامل وزارت امور خارجه، وزارت فرهنگ و گردشگري، نخست وزيري، سازمان امور ديانت، سازمان آموزش عالي تركيه و راديو تلويزيون دولتي تركيه و همپنین "مراكز نيمه رسمي" شامل اتحاديه ها و انجمن هاي فرهنگي، هنري، شهرداري ها، مراكز غير رسمي و مراكز خيريه ( وقف هاي) فرهنگي، آموزشي بخش خصوصي اشاره کرد.
آقای مرجانی نژاد افزود اعمال سياست هاي تشويقي دولت از دوران زمامداري حزب مام ميهن به رهبري تورگوت اوزال و گسترش آن توسط حزب عدالت و توسعه به رهبري رجب طيب اردوعان با سوق سرمايه گذاري بويژه سرمايه هاي هاي گروه هاي اسلامي ( سرمايه سبز = ببرهاي آناتولي ) به فعاليت هاي فرهنگي، هنري، تبليغي ، بخشودگي مالياتي فعاليت هاي فرهنگي هنري تبليغي، تدوين، اعمال، نظارت بر"استراتژي ملي، معرفي و تبليغ تركيه" در راستاي توانمندي اقتصادي و كسب وجهه اي منطقه اي و بين المللي، موجباتي را فراهم آورد تا 122 مركز در عرصه هاي مختلف در تركيه به صورت هماهنگ به فعاليت هاي فرهنگي و هنري تبليغي بپردازند. در نهایت وی تأکید کرد که ديپلماسي فرهنگي تركيه با عملكردي مثبت و موفقيت نسبي، بويژه در مناطق آسياي ميانه، شبه جزيره بالكان و برخي كشور هاي عربي، نتايج قابل قبولي كسب كرده است.
در ادامه نشست دکتر رضا دهقانی عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز در دراستای صحبت های آقای مرجانی گفت: تعاریف مختلفی از دیپلماسی فرهنگی شده اما کلید واژه اساسی در دیپلماسی فرهنگی با هر تعریفی که داشته باشد، چه به عنوان مبادله فرهنگی چه به عنوان ارائه فرهنگ یک ملت بدون ابزار سخت، کلید واژه اساسی آن، تاکید بر عنصر اقناع است. یعنی حتی-الامکان تلاش می شود که هیچ اجباری نباشد. نکته دیگر اینکه اگر بخواهیم به لحاظ چارچوب نظری دیپلماسی فرهنگی را تقسیم کنیم می توان آن را به دو قسمت متمایز تقسیم کرد یکی از نظر جوهره و درون مایه دیپلماسی هر کشور و یکی هم از نظر ابزار و الگو است. در اینجا بیشتر بحث امروز آقای مرجانی نژاد از نگاه ابزار بود این ابزار و الگو برای انتقال یک درون مایه، یک مفهوم و یک جوهره است. لذا از این جنبه می بینیم که در کنار یکسری ارزش های عامی که هر دولتی سعی در انتقال آن دارد اعم از اینکه فرهنگ، تاریخ ویا گذشته اش باشد، یکسری برجستگی هایی دارد که درون مایه یا جوهر خاص دیپلماسی فرهنگی آن کشور است . به عنوان مثال در دیپلماسی فرهنگی فرانسه آن جوهره و نقطه برجسته در کنار همه عوامل مشترک که گفته شد بحث دیپلماسی روشنفکری و زبان فرانسه است لذا هرجا که نفوذ می کند سعی دارد طیفی از روشنفکران و نخبگان نویسنده تربیت کند . نمونه ومصداق عملی آن در حوزه کشورهای سوریه ، لبنان و فلسطین کم و بیش دیده می شود که عمده روشنفکرانی که در گذشته تحت استعمار فرانسه بودند بیشترین نخبگان عرب را دارند،در مورد انگلستان نیز به عنوان مثال تأکید بر روی زبان انگلیسی به عنوان یک میراث مشترک یا ابزار مشترک جهانی و همچنین بر روی ارزش های انگلوساکسون است . نقطه برجسته و جوهره دیپلماسی فرهنگی امریکا لیبرالیسم فردی به اضافه نوع زندگی یا حیات امریکایی و عوامل دیگر است . دامنه دیپلماسی امریکایی گسترده تر است ولی آن چیزی که به دنبال دارد نوع زندگی و سبک زندگی امریکایی را می خواهد در جهان نهادینه تر کند.
اما به نظر می رسد که در ترکیه چند نکته برجسته به عنوان جوهره و درون مایه اساسی است: اولین مسئله تبیین جهان ترک است و آنها در تمامی ابزارهایی که یاد شد اعم از آموزش، رسانه، مردم نهادها (NGO)ها، جشنواره ها، توریست ها می-خواهند چیزی را تبیین کنند که در آن جهان ترک به عنوان یک ارزش یا یک جهان متمدن با مرکزیت ترکیه شکل بگیرد. دومین مسئله بحث اروپا پنداری است که در تمامی فیلم هایی که پخش می شود سبقه ای از اروپاپنداری دیده می شود. آنها می خواهند این را در اذهان توریست ها و نوع ورزش های آبی، زمستانی و غیره جای دهند که دنیای ترک همان دنیای اروپایی است. سومین مسئله ای که مدنظر هست مسئله مدرنیسم است که در هریک از ابزارهایشان ترکیه را کشوری مدرن تلقی می-کنند حال می خواهد در شرقش مردم ابتدایی ترین چیزها را هم نداشته باشند. ولی ترکیه ای که به تصویر می کشد در دیپلماسی فرهنگی اش ترکیه مدرن است که آخرین ابزارهای روز و آخرین تکنولوژی را دارد.
مسئله دیگر اینکه از بُعد تاریخی ترکیه را متمدن و همگون با جهان تلقی می کند، در بعضی فرهنگ ها برای مثال ژاپن در کنار همگرایی نوعی تشخص و تمایز برای خودش دارد اما ترکیه با جهان اروپا و امریکا خود را همگون می داند گویی که هیچ تفاوتی بینشان نیست در صورتی که جنس آنها و بافت فرهنگی ترکیه خیلی متفاوت از جهان است. نکته دیگر بحث نوع تعبیرشان از اسلام است و مسلماً بخش اعظم مخاطبینشان مخاطبین جهان اسلام و جهان عرب هستند لذا نوع اسلامی که اینها ارائه می کنند اسلام کاملاً مردمی، نسبتاً صوفیانه است که اصلاً سخت گیری هایی که در نزد دیگر ملت ها وجود دارد در آن ها نیست و تأکیدی چندان به آن اسلام فقاهتی ندارد و یک اسلام مردمی در بین آن ها وجود دارد.
نکته دیگر بحث هنر است ترکیه به شدت اصرار دارد در درون مایه تمام دیپلماسی فرهنگی اش ترکیه را اصل هنر جلوه دهد. به طور مثال وقتی نام یکی از کشورهای اروپایی می آید معمولا نام آن چیزی را به یاد می آورد به طور مثال وقتی نام اتریش می آید ناخودآگاه نام مرکز موسیقی جهان در ذهن متبلور می شود، با نام ایتالیا معماری، با نام فرانسه مباحث روشنفکری و لذا ترکیه کوشش می کنند در کنار اینها اصل هنر را جلوه دهد. البته ترکیه سعی دارد اینها را در سه سطح در جهان گسترش دهد در بحث سیاست خارجی، در جهان ترک، بر فرهنگ ترک و تاریخ تمدن تمرکز می کند، در جهان اسلام بر میراث مشترک تمدنی و در سطح جهانی بیشتر بر مدرنیسم و هنر تاکید دارد. پس در این سه سطح دیپلماسی فرهنگی ترک با این درون مایه ها و با ابزارهایی که آقای مرجانی نژاد گفتند این ها را در جهان تبیین می کند.
این نشست در انتها با پرسش و پاسخ حاضرین به پایان رسید.
گزارش: سحر تقی پور دبیر گروه ترکیه شناسی و آتنا رجبی عضو گروه ترکیه شناسی