گروه مطالعاتی ترکیه شناسی
نقش احزاب در ترکیه
وجود احزاب سیاسی متعدد در ترکیه گامی در مسیر دموکراسی در این کشور می باشد. گرچه هنوز برای ایجاد فرهنگ سیاسی دموکراتیک، بسط آزادی های مدنی، مشارکت سیاسی، کارایی حکومتی و فرایند پلورالیزم هنوز ترک ها بایستی کار کنند.
حزب، فرزند دموکراسی، چرخ دنده ماشین دموکراسی و آموزشگاهی برای زندگی دولتی مطرح شده و به عنوان بازوی اعمال دموکراسی مورد بحث قرار گرفته و در واقع چگونگی تبدیل قدرت اجتماعی به سیاسی است از این منظر ترکیه با تاخیر تشکیل احزاب سیاسی در مقایسه با غرب بوده است.
نخستین گام های شکل گیری احزاب در ترکیه در زمان عثمانی ها برداشته شد. یعنی بستر شکل-گیری احزاب و جریان های سیاسی به پیش از روی کارآمدن آتاتورک باز می گردد. اگر چه حزب جمهوری خواه خلق به عنوان نخستین حزب در زمان آتاتورک تشکیل شد، اما توجه به حقوق شهروندی و برابری خواهی و نیاز به تدوین قانون اساسی، پیش از به قدرت رسیدن آتاتورک در ادبیات سیاسی ترکیه شکل گرفت. اما این کشور از دهه 1920 که شاهد شکل گیری نخستین حزب بود تا دهه 1950 به صورت تک حزبی اداره می شد. در زمان عثمانی ها، تفکر افزایش نفوذ دولت، محافظت قانونی و محافظت از همه گروه های اجتماعی تحت عنوان شهروند عثمانی مطرح شده بود. در آن زمان، تجارت توسعه یافت و طبقه جدیدی از بازرگانان به وجود آمد و نخستین جوانه های بورژووازی و فرد گرایی شکل گرفت. ترک ها حتی در دوره کوتاهی، لیبرازیزاسیون را نیز تجربه کردند.
بنابراین تاریخ شکل گیری احزاب به زمان آتاتورک محدود نمی شود. پیش از به قدرت رسیدن آتاتورک بود که بروکراسی در این کشور گسترش یافت و به دنبال این تحول، سازمان ها و مدارس جدید تأسیس شد و اقتصاد و ارتش نیز نوسازی شد. بازار علم و تکنولوژی در جامعه عثمانی رونق گرفت. با آغاز جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی، عثمانی گرایی روبه افول گذاشت و ملی گرایی ترکی همراه با اسلام گرایی روند جدیدی به خود گرفت. بنیانگذار ترکیه مدرن، یعنی آتاتورک به ترک های جوان پیوست و با رویکردی که به مقوله مدرنیته و مدرنیزاسیون داشت، تفکر یکسان انگاری تاریخی را در مورد ترکیه پیاده کرد. او نشان داد تجربه ای که در غرب به وجود آمده است، امکان اجرای آن در ترکیه نیز وجود دارد. او پرچم جدایی دین از سیاست را برافراشت و ایجاد دولت و ارتش مدرن را دنبال کرد.
در عین حال جانبداری از ناسیونالیزم نیز از شاخص ترین ابعاد تفکر او بود. آتاتورک، نظام سکولاریسم و دولت نوسازی شده و مدرن را برپا کرد. این تفکرات تا سال 1938 که آتاتورک در قید حیات بود تحت عنوان کمالیسم در ترکیه پیگیری شد. در این میان حزب جمهوری خواه خلق، در کنار قانون اساسی غیر دینی و سکولار به وجود آمد و ارتش نیز حافظ اجرای تفکرات این حزب بود. در حال حاضر نیز کمال اوغلو رهبری حزب جمهوری خواه خلق، را بر عهده دارد. این حزب تا اواخر دهه 40 الیت های ترکیه را پرورش می داد. یکی از تفاوت ها ترکیه با سایر کشورهای منطقه این است که نخبگان اتفاقی به روی کار نمی آیند. حزب جمهوری خواه تا اواخر دهه 40 نخبگان حکومتی را پرورش می داد اما پس از آن که حزب دموکرات عدنان مندرس دچار انشقاق شد، احزاب جدیدی نیز شکل گرفت و به تربیت نخبگان پرداخت. در آن زمان، بورژوازی استانبول و یکجانبه گرایی دولت در برابر جامعه مطرح بود و جامعه مدنی چندان مورد توجه قرار نمی گرفت.
اما در زمان اربکان بخش پیرامونی جامعه به ویژه بخش آناتولی و آسیایی که گرایشات اسلامی داشتند به قدرت رسیدند. آن ها ریشه عثمانی داشتند و به سنت های امپراطوری عثمانی هم پایبند بودند. مذهبیون که با روی کار آمدن آتاتورک به بیگانه تبدیل شده بودند با چرخش قدرت به نفع حزب دموکرات به قدرت رسیدند.
در همین زمان بود که با گسترش شهرنشینی و تشویق مشارکت سیاسی احزاب بسیاری حضور در ترکیب قدرت را تجربه کردند. به گونه ای که به دلیل افزایش تقاضا برای مشارکت سیاسی اکنون بیش از 20 حزب در ترکیه تشکیل شده است و توسعه سیاسی توانی بیشتر یافته است.
در چنین فضایی، احزاب سیاسی به دلیل نمایندگی طبقات مختلف اجتماعی، وجدان خصوصی جامعه تلقی می شوند و هر کدام از احزاب سعی می کنند، نمایندگی تفکرات بخشی از جامعه را بر عهده گیرند. برای مثال اکنون در ترکیه، حزب حرکت ملی در شمار احزاب اولترا ناسیونالیست قرا گرفته است؛ گروهی که مواضع خود را در مخالفت سرسختانه با کردها و پ . ک. ک نشان می دهند. یا حزب جمهوری خواه خلق که آقای قلیج دار اوغلو ریاست آن را برعهده دارد. حزبی که سرسختانه از جدایی دین از سیاست سخن می گویند و جدایی طلبی را خطر بزرگی می پندارند. آنان همچنین بر این عقیده اند که اعطای امتیاز خودمختاری فرهنگی به کردها خطرناک است. اما می بینیم که حزب جمهوری خواه خلق برای نخستین بار با پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات، در بخش آناتولی روسری پخش کردند تا نشان دهند مخالف حجاب نیستند. یا علوی ها به حزب جمهوری خواه خلق گرایش پیدا کرده اند؛ شاید به دلیل ترس از جنگ های مذهبی که میان ایران و عثمانی وجود داشت. در این میان گویی اکنون حزب عدالت و توسعه که خود را مسلمانان محافظه کار و دموکرات معرفی می کنند در سپهر سیاسی ترکیه سهم بیشتری را تصاحب کرده است. حزب سعادت نیز تا حدودی پیرو اندیشه های اربکان است.
البته تمام احزاب اسلام گرا وام دار حزب عدالت و توسعه حزبی که اربکان مؤسس آن بوده است، هستند؛ سردمداران حزب عدالت و توسعه؛ در مکتب اربکان پرورش یافته اند. با این وجود هنوز هیچ حزبی درترکیه اجازه شکل گیری نیافته است که کردها را نمایندگی کند. اما به عقیده من رمز موفقیت حزب عدالت و توسعه در توسعه سیاسی، استفاده از گروه های رقیب برای معرفی نامزد انتخاباتی، تشویق به تجارب آزاد. پیشرفت های اقتصادی، آزادیخواهی پذیرش قواعد رعایت حقوق بشر، کاستن از قدرت نظامیان. آزادی بورژوازی و افزایش اعتبار ترک ها در عرصه بین المل خلاصه می-شود. این کشور اکنون به صورت غیر دائم به عضویت شورای امنیت نیز درآمده است. در حالی ترکیه تا سال 2002 وابسته به صندوق بین المللی پول و بانک جهانی بود و در آستانه فروپاشی قرار داشت در حال حاضر به سطحی از توسعه دست یافته که می خواهد تا سال 2023 جزو 10 کشور نخست جهان باشد. با اینهمه نباید فراموش کرد که سیاست خارجی که در حال حاضر وزیر امور خارجه این کشور در پیش گرفته است؛ ممکن است اصلاحات این کشور را با شکست مواجه کند. دیپلماسی ترکیه روی محور«به صفر رساندن تنش با همسایگان» بنا شده است. سیاستی که در سال های گذشته، گسترش روابط با عراق، ارمنستان، ایران و سوریه در سال های گذشته را در پی داشت.
اما این رویکرد به شکست منتهی شده است. در شرایطی که ترکیه همکاری های خود را با سوریه به حوزه آموزش و فرهنگ نیز گسترده بود، اکنون با سوریه دچار تنش شده و روابط این کشور با عراق نیز تا حدودی تیره شده است. در عین حال، آثار بحران در حوزه اقتصاد و تجارت بیشتر در این کشور رخ نشان داده است. حتی بحران اقتصادی اروپا، ترکیه را نیز تحت فشار قرار داده است و این کشور برای رهایی از بحران به سمت کشورهایی گرایش پیدا کرده است که تحت مدیریت حاکمانی دیکتاتور است. به طوری که عربستان و قطر اکنون چندین میلیارد دلار به ترکیه کمک کرده اند. بحران-های سیاسی که سبب شد ترکیه در سال های گذشته اعتبار کسب کند اکنون به بن بست رسیده و تفکر نو عثمانی گرایی بر آن سایه افکنده است. این بیم وجود دارد که برخی رادیکال های حزب عدالت و توسعه، با برخی اقدامات، اقبالی را که در مواجهه با حزب به وجود آمده است خدشه دار کنند. و به این تفکر که اسلام می تواند با مدرنیته درآمیزد و این مدل به الگوی سایر کشورهای خاورمیانه نیز تبدیل شود، خدشه وارد شود.
احزاب در توسعه سیاسی ترکیه نقش مهمی دارند. تحزب که از محصولات مدرنیته است و بنیان دولت های مدنی در غرب را تشکیل می دهد و به میزانی از تحقق جامعه ی مدنی بستگی دارد و نمایندگی منافع و علایق گروه ها و طبقات متفاوت اجتماعی را به عهده دارد. در ترکیه نقش مؤثری در ثبات و پایداری دولت ها و نهادینه کردن مشارکت سیاسی ایفا کرده است. تحزب به طور نسبی به انسجام ملی کمک کرده و در بعضی مواقع کنترل خشونت از سوی آن ها مؤثر بوده است. به رغم این مسئله ارتش به دلیل ضعف احزاب سیاسی 5 بار در فرایندهای سیاسی مداخله کرده که آخرین بار آن در سال 2007 بوده است.
همچنین احزاب متفاوت تاکنون توانسته اند انسجام و یکپارچگی جامعه ترکیه را به نمایش بگذارند ولی هنوز مشکلاتی وجود دارد. مثلاً در مورد کردها از تشکیل برخی احزاب جلوگیری می شود و مشکلاتی نیز برای برخی از احزاب ایجاد شده است و تاکنون چندین حزب به خاطر وقوع کودتا منحل شده اند با این حال معدل ترکیه در خاورمیانه مناسب است و از نظر فرهنگ سیاسی دموکراتیک در مرحله گذار قرار دارد. پیمان گذار میان ارتش و نهادهای مدنی و نهادهای قدرت مثل گروه های تجاری می تواند به کارکرد مثبت احزاب سیاسی در کنار شبکه های اجتماعی گسترده کمک کند.
این شبکه ها گرچه نمی توانند جایگزین احزاب شوند ولی می توانند به فرهنگ دموکراتیک یاری برسانند. اگرچه احزاب هنوز برای ایجاد فرهنگ سیاسی دموکراتیک، بسط آزادی های مدنی، مشارکت سیاسی، کارایی حکومتی و فرایند پلورالیزم موثر هستند ولی هنوز ترک ها بایستی قدمهای باز هم بیشتری بردارند.
نویسنده
سید اسداله اطهری (ناظر علمی)
سید اسدلله اطهری پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه تركيه شناسی در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر اطهری مطالعات منطقهاي خاورميانه، روابط ايران و تركيه و جامعه شناسی سیاسی و اندیشه سیاسی در ایران است.