گزارش نشست مشترک پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه و موسسه مطالعات بین المللی دانمارک با موضوع انقلاب های عربی و بازیگران منطقه ای

روز سه شنبه 16 آبان ماه 1391 اولین نشست از مجموعه نشست های پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه در سال تحصیلی 1392-1391 با موضوع انقلاب های عربی و بازیگران منطقه ای و با همکاری موسسه مطالعات بین المللی دانمارک (DIIS) برگزار شد. در این نشست که هیئتی از مؤسسه دانمارکی، پژوهشگران مقیم و مهمان پژوهشکده، اساتید دانشگاه و جمع کثیری از دانشجویان مقاطع دکتری و کارشناسی ارشد از دانشگاه های مختلف حضور داشتند، خانم دکتر هله مالم ویگ پژوهشگر ارشد موسسه دانمارکی و متخصص در مسائل خاورمیانه و دکتر کیهان برزگر رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه به ایراد سخنرانی پرداختند.

در ابتدای نشست، دکتر کیهان برزگر به حضار و هیئت دانمارکی خوشامد گفت و به معرفی دکتر مالم ویگ و سابقه کاری و پژوهشی ایشان  پرداخت. سپس دکتر مالم ویگ در خصوص موضوع "اروپا و تحولات عربی" نکاتی را مطرح کرد. وی در ابتدا اشاره کرد که واژه "بهار عربی" بیشتر برگرفته از تجربه اروپا در خصوص تحولات صورت گرفته در این قاره در دهه های گذشته  از جمله "بهار پراگ" است و از این رو استفاده از آن نامناسب و گمراه کننده بوده و  ماهیت واقعی انقلاب های عربی را به خوبی نشان نمی دهد.

 پژوهشگر ارشد دانمارکی سه نکته مهم دیگر را هم در سخنرانی خود مورد توجه قرار داد. نخست، چگونگی تأثیر انقلاب های عربی بر امنیت منطقه ای و توزیع قدرت در منطقه؛ در این زمینه وی اظهار داشت که انقلاب های عربی، ماهیت روابط بین دولت ها و جوامع را تغییر داده است. البته موازنه و توزیع قدرت همچنان بین پنج بازیگر قدرتمند منطقه ای یعنی ایران، عربستان، ترکیه، اسرائیل و مصر مثل سابق وجود دارد و تغییرات خاصی در این زمینه صورت نگرفته است. اگر مصر بتواند رهبری جهان عرب را مجدداً کسب کند، توزیع قدرت در منطقه با تغییر مواجه خواهد شد. از لحاظ تأثیرگذاری بر مسائل داخلی دولت ها نیز می توان به تأثیر پذیری عربستان سعودی از این تحولات و نگرانی اسرائیل از سرایت این تحولات به کشور خود اشاره کرد.  

دوم، تغییر در اتحادها و ائتلاف ها در منطقه؛ دکتر مالم ویگ اظهار داشت که به دنبال تحولات جهان عرب، شاهد ائتلاف ها، اختلاف ها و جهت گیری هایی جدید هستیم به طوری که اختلاف بین کشورهای متعادل و رادیکال، شیعه و سنی، کشورهای طرفدار غرب و مخالف غرب بیشتر شده است. به عنوان مثال، مصر مانند گذشته طرفدار و وابسته به غرب نیست، البته این موضوع بدان معنا نیست که این کشور به کشوری رادیکال و ضد غرب تبدیل خواهد شد.

سوم، تغییر و تحول در هویت ها و هنجارهای عربی؛ در این خصوص وی تأکید کرد که در پرتو انقلاب های عربی شاهد نوعی احیاء مجدد در خصوص هویت عربی و پان عربیسم هستیم. در این راستا "باز تعریف هویت جوانان برای مبارزه با رژیم های خودکامه و تلاش برای تغییر به عنوان جوانان عرب"، "امکانات ارتباطاتی و شبکه های اجتماعی" به تقویت هویت عربی کمک کردند. همچنین انقلاب های عربی، سبب تبدیل دموکراسی به هنجار برتر منطقه شده است به طوری که همه دولت های منطقه در تلاش هستند که به درجه ای از دموکراسی دست یابند. علاوه براین، اسلام گرایی در منطقه مجددا تقویت و به ایدئولوژی محبوب تبدیل شده است.
 
در ادامه دکتر مالم ویگ به بررسی نقش اتحادیه اروپا در پرتو انقلاب های عربی پرداخت. وی این نقش را هم مثبت و هم منفی ارزیابی کرد. مثبت از این جهت که اروپا همکاری زیادی با دولت ها و جامعه مدنی عرب برای تغییر و دموکراتیزاسیون داشته است. همچنین  اروپا برخلاف عدم روابط فرهنگی و سیاسی مناسب با کشورهای خلیج فارس، توانسته روابط و تبادلات فرهنگی مثبت زیادی با کشورهای شمال آفریقا داشته باشد. نفش منفی نیز از این لحاظ که اروپا با تأخیر زیاد به این تحولات واکنش نشان داد. یعنی کشورهای اروپایی تنها پس از به نتیجه رسیدن انقلاب های عربی سعی کردند نسبت به آن ها موضع گیری کنند. علاوه براین تلاش اروپا برای گسترش دموکراسی در منطقه، نوعی بدبینی در ملت های منطقه به وجود آورده است. در نهایت وی اظهار داشت که هر چند کشورهای منطقه دچار تحول و انقلاب شده اند اما این کشورهای انقلابی با چالش های داخلی و بین المللی بسیاری روبه رو هستند.

در ادامه نشست، دکتر کیهان برزگر با موضوع "ایران و تحولات عربی" نکاتی را مطرح کرد. وی در ابتدا اشاره کرد که  انقلاب های عربی نقطه عطفی در انتقال سیاسی خاورمیانه محسوب می شود. از این لحاظ  سیاست خارجی ایران در قبال این تحولات بر خلاف اروپا، به دلیل منافع ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی بسیار فعال و چند وجهی  بوده است. به عنوان مثال، ایران در قبال انقلاب مصر سعی کرد که تا علاوه بر تقویت روابط با مردم این کشور با دولت جدید مصر هم  ارتباط برقرار کند. در سوریه هم بر خلاف ترکیه و عربستان، به دنبال یافتن راه حل سیاسی و میانه برای حل بحران این کشور است.  در بحرین نیز علی رغم وجود فشار داخلی که خواهان مواضع محکم دولت ایران در برابر سرکوب جنبش بحرین است، ایران برای جلوگیری از پیچیدگی بحران به دنبال ایجاد اصلاحات سیاسی و اجتماعی در چارچوب ساختار حاکم دولت بحرین است.

رئیس پژوهشکده، در ادامه اشاره کرد که ایران تحولات عربی را با نگاه مثبت دنبال می کند. چون فرصت مناسبی برای تقویت ایده آل های انقلاب اسلامی ایران در منطقه است. همچنین ایران علاوه بر ملت های عربی فرصتی یافته تا با دولت های ملی- اسلامی برخاسته از این انقلاب ها روبط نزدیکی برقرار کند و در نهایت نقش منطقه ای خود را در روابط با همسایگان و قدرت های بزرگ افزایش دهد. البته این تحولات چالش هایی را هم در پی داشته که مهم ترین آن ها ایجاد فضا به سایر بازیگران منطقه ای یعنی ترکیه، عربستان و قطر و فرامنطقه ای یعنی آمریکا و اتحادیه اروپا برای پر کردن خلأ قدرت در منطقه می باشد که این خود  سبب محدود کردن نقش منطقه ای ایران می شود.

در خصوص نقش قدرت های منطقه ای به ویژه آمریکا در قبال بحران سوریه، دکتر برزگر اظهار داشت که سناریوی جنگ در سوریه به مانند بحران افعانستان یک اشتباه استراتژیک است؛ چرا که به عنوان یک واقعیت باید به شرایط اسفبار بعد از سقوط اسد و آثار منطقه ای آن نیز توجه کرد. همچنین سناریوی گفتگوی سیاسی با معارضین افراطی نیز اشتباهی استراتژیک خواهد بود؛ چون رشد افراط گرایی نتیجه ای جز بی ثباتی و تنش در منطقه نخواهد داشت. در حقیقت حرکت به سوی همکاری منطقه ای با حضور تمامی بازیگران منطقه به ویژه ایران و مصر می تواند راه حل بحران این کشور باشد. به طوری که تاکنون تمامی اجلاس هایی که برای حل بحران سوریه بدون حضور تمامی بازیگران منطقه ای برگزار شده است جز شکست، نتیجه ای به همراه نداشته است که مورد اخیر نشست دوحه بود. در واقع سیاست غرب در حذف یا به حداقل رساندن نقش ایران در بحران سوریه تنها بر تداوم بحران افزوده است. وی بر این نکته تأکید کرد که متأسفانه از سیاست های ایران در قبال بحران سوریه  برداشت درستی در غرب وجود ندارد. چون ایران خواهان انتقال سیاسی در سوریه بدون خشونت است.

در ادامه، حاضرین در نشست نکات و سؤالاتی را مطرح کردند:
 
دکتر حمید احمدی قائم مقام پژوهشکده سه نکته را در خصوص بحث سخنرانان نشست مطرح کرد. نخست، از نگاه وی بهترین واژه برای تعریف و تجزیه و تحلیل تحولات جهان عرب و آینده این تحولات واژه "بیداری عربی" Arab Awakening است و برای فهم دلایل و ریشه های تحولات جهان عرب بایستی این تحولات را از لحاظ تاریخی مورد بررسی قرار داد. وی افزود در تاریخ منطقه "بیداری عربی" سه موج داشته است که جورج آنتونیو نویسنده مشهور عرب در کتاب خود به نام "بیداری عربی" آنها را این گونه شرح داده است: موج اول به اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 باز می گردد که در آن زمان بیداری مردم عرب در قالب ناسیونالیسم قومی علیه هژمونی امپراطوری ترکیه بود. موج دوم به دهه 1950 باز می گردد که بیداری عربی در قالب پان عربیسم، سراسر خاورمیانه را از مصر، سوریه، ایران، لیبی، سودان و حتی الجزایر در برگرفت. موج سوم بیداری عربی نتیجه مستقیم موج دوم بود. مردم سراسر منطقه از انواع مبارزات ضد صهیونیستی به عنوان یک مفهوم تأثیر گرفتند. بنابراین، موج سوم بیداری عربی می تواند نوعی از بیداری برای دموکراسی خواهی، توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی و موارد دیگر در نظر گرفته شود.  نکته دوم مربوط به توازن قدرت داخلی است. به نظر من یک توازن قدرت داخلی در درون جوامع عربی میان نیروهای رقیب یعنی اسلام گرایان که در حال حاضر از همه قدرتمندترند از یک سو و طیفی از نیروهای اجتماعی، لیبرال ها، ملی گرایان عرب و یا سوسیالیست ها از سوی دیگر وجود دارد که "ائتلافی" را بر اساس سکولاریسم شکل داده اند. بنابراین، به نظر من مبارزه قدرت در آینده در درون جوامع عربی میان اسلام گرایان و سکولارها خواهد بود و ما نمی دانیم که آینده این تحولات چگونه خواهد شد. نکته سوم در خصوص میزان نفوذ مصر در آینده خاورمیانه است. به نظر من مصر توانایی تأثیرگذاری جدی در منطقه خاورمیانه را ندارد. اگر چه در حال حاضر اخوان المسلمین در منطقه نفوذ دارد، تنها نیروی اسلامی در خاورمیانه نیست و اسلام گراهای رادیکال و معتدل نیز در منطقه وجود دارند. اساسا نفوذ و تأثیرگذاری به قدرت عینی از جمله دارا بودن زمینه های مالی مربوط می شود که مصر فاقد آن است. من فکر می کنم که عربستان سعودی هنوز نفوذ بسیاری در منطقه دارد.    

فابریزیو تاسیناری از اعضای هیئت دانمارکی نیز در ادامه نشست نکاتی را مطرح کرد. وی با اشاره به اهمیت اقتصاد سیاسی و سیاست تطبیقی در نظام بین الملل و تقاضاهای طبقه متوسط برای هر دولتی، شرایط و  تقاضاهای طبقه متوسط در جهان عرب را مورد توجه قرار داد. این پژوهشگر دانمارکی با تأیید نظرات دکتر مالم ویگ، نقش اتحادیه اروپا در تحولات منطقه را به صورت نامرئی و غیر مستقیم دانست. وی یکی از دلایل این مسئله را در این موضوع دانست که اروپا در تلاش است تا کاری انجام شود و یا تلاش هایش به صورت حمایت از موضوعاتی است که به رشد طبقه متوسط در منطقه کمک می کند. به عنوان مثال، اتحادیه اروپا می تواند به مواردی چون ایجاد یک محیط کسب و کار و یا حاکمیت قانون کمک کند. بنابراین، اتحادیه اروپا به طور غیر مستقیم برای ایفای نقش در منطقه تلاش کرده است ولی  نتوانسته بسیار موفق باشد. نکته دیگر اینکه اتحادیه اروپا با توجه به بحران مالی که با آن مواجه است نمی تواند به اندازه کافی از طبقه متوسط جوامع عربی به ویژه کشورهای شمال آفریقا مانند تونس، مراکش و حتی لیبی که به لحاظ جغرافیایی و شاید به لحاظ تاریخی و فرهنگی بسیار نزدیک به اروپا هستند و شاهد بحران مالی اروپا، حمایت کند. با این حال اروپاییان به راهی فکر می کنند که بتواند سبب افزایش قدرت طبقه متوسط شود.

دکتر مالم ویگ و دکتر برزگر در پاسخ به سؤال "راه حل اتحادیه اروپا برای بحران سوریه" اظهار داشتند که تفاوت چندانی میان دیدگاه ایران و اروپا برای مسئله سوریه وجود ندارد. بدون تردید کشورهای غربی به ویژه اروپا تمایلی به راه حل نظامی ندارند و تأکیدشان بر راه حل سیاسی بحران سوریه و طرحی مانند طرح صلح کوفی عنان است که اولین قدم آن آتش بس میان نیروهای درگیر در سوریه می باشد. در این راستا برخی از کشورهای اروپایی بر این باورند که بخش هایی از رژیم فعلی و یا حتی شخص بشار اسد برای برقراری مصالحه می توانند در قدرت بمانند؛ اما مسئله مهم این است که ظاهرا گروه های داخلی سوریه تمایلی به سازش و مصالحه با رژیم اسد ندارند که این موضوع بحران سوریه را پیچیده کرده است. دکتر برزگر نیز با اشاره به اینکه سوریه، لیبی نیست، حضور بازیگران متعدد در این بحران را از دلایل اصلی تداوم بحران این کشور دانست و بر راه حل منطقه ای بحران سوریه  که مبتنی بر تأمین منافع کشورهای منطقه و نه قدرت های فرامنطقه ای است، تأکید کرد.

در خصوص سؤال "نقش اروپا در خاورمیانه" دکتر مالم ویگ پاسخ داد که اتحادیه اروپا به عنوان یک قدرت هنجاری طرح هایی را از دهه های گذشته برای این منطقه داشته است که از جمله آن می توان به ترویج دموکراسی، حاکمیت قانون در منطقه و موارد دیگر اشاره کرد که تحقق این موارد در بلند مدت بدون تردید سبب ثبات بیشتر جوامع منطقه خاورمیانه خواهد شد.
در نهایت این نشست با گرفتن عکس یادگاری خاتمه یافت.

 
    
گزارش: زهرا توکلی، پژوهشگر و دستیار امور پژوهشگران مهمان در پژوهشکده.