گروه مطالعاتی ترکیه شناسی

بررسی مقایسه ای عملکرد حزب عدالت و توسعه در قبال تحولات منطقه ای (تونس، لیبی و سوریه )

روز شنبه 29 مهر ماه 1391 نشست گروه ترکیه شناسی در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، با موضوع "بررسی مقایسه ای عملکرد حزب عدالت و توسعه در قبال تحولات منطقه ای (تونس، لیبی و سوریه)" برگزار شد. این نشست که با حضور اعضای گروه و با مدیریت آقای رحمت حاجی‌ مینه پژوهشگر مهمان پژوهشکد تشکیل شد، آقای جواد عابدی از اعضای گروه ترکیه شناسی نکاتی را در خصوص موضوع نشست مطرح کرد.

ابتدا آقای حاجی مینه با اشاره به تحولات جهان عرب، این تحولات را نمونه ای آشکار از تغییر موازنه قدرت در منطقه خاورمیانه به لحاظ داخلی و منطقه ای دانست که باعث جابجایی قدرت در میان بازیگران و همچنین تغییر اتحادها و ائتلاف ها در سطح منطقه شده است. شرایطی که سیاست خارجی ترکیه را در منطقه با فرصت ها و تهدیدهایی روبه رو کرده است.

سپس آقای عابدی بعد از بیان مقدمه ای کوتاه در زمینه مفهوم قدرت و جایگاه آن در تئوری های روابط بین الملل مفهوم "قدرت منطقه ای" مفهومی خواند که پس از پایان نظام دو قطبی مطرح شد. وی در ادامه با اشاره به مکتب کپنهاگ اظهار داشت که در نظام سلسله مراتب جهانی، قدرت های منطقه ای بازیگرانی هستند که جایگاه و کارکردشان حائزاهمیت فراوان است.

در ادامه آقای عابدی به ماهیت و محورهای سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه پرداخت. بدین شرح که با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در سال 2002 سیاست خارجی این کشور از سیاستی غرب گرا و تک بعدی به سیاستی چند جانبه گرا و چند بعدی تبدیل شد. بر این اساس، اصول حاکم بر عرصه سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه بر حسب چند اصل اساسی بیان شده که عبارتند از:  "مبنای قدرت ترکیه، تاریخ و جغرافیای این کشور است. به عبارت دیگر اگر ترکیه در قرن بیست و یکم قصد دارد قدرت و جایگاه منطقه¬ای و جهانی خود را افزایش دهد باید به تاریخ و جغرافیای خود به عنوان منبع قدرت و نقطه شروع حرکت خود نگاه کند." دوم، "تئوری عمق استراتژیک بر خود اتکایی، اعتماد به نفس و خودداری از قرار گرفتن زیر چتر دیگر کشورها تأکید دارد." سوم، "ترکیه ضمن حفظ روابط خود با غرب، نگاه ویژه ای به شرق خواهد داشت. ترکیه افزایش روابط با آسیا و گسترش قدرت و نفوذ در این منطقه از جهان به عنوان پیش زمینه قدرت گیری در اروپا نگاه می کند." چهارم، "ترکیه در پی تحقق به حداقل و یا به صفر رساندن مشکلات با همسایگان است." وی در این چارچوب خاطر نشان کرد که کشور ترکیه به دلیل مسلمان بودن مردم و نیز همجواری با کشورهای جهان اسلام همواره درگیر مسائل این کشورها است و منافع بسیاری در گرو رابطه با این کشورها دارد. 

در ادامه، آقای عابدی به بررسی سیاست های ترکیه در قبال تحولات اخیر در خاورمیانه پرداخت. وی اظهار داشت که دولت ترکیه مثل سایر کشورها در قبال تونس دچار یک سردر گمی شده بود و در ابتدا سیاست منفعلانه ای اتخاذ کرد. اما بعد از سقوط رژیم بن علی در تونس، ترکیه موضع خود را تغییر داده و تونس را مدلی برای سایر کشورها برای پیگیری اصلاحات اعلام کرد. در مورد لیبی ترکیه سیاستی مرحله‌بندی شده ای را به اجرا گذاشت و به گونه ای محافظه کارانه ظاهر شد.

اما در مورد سیاست ترکیه در قبال تحولات سوریه، ترکیه در وهله اول مایل به آشفتگی محیط سیاسی در سوریه نبود، از این رو منافعش را در ثبات سیاسی ـ امنیتی سوریه تعریف می کرد. ولی زمانی که حفظ وضع موجود را سخت و فشارهایش را جهت اصلاحات سیاسی به نفع خویش بی‌ثمر دید، مواضعش را تغییر داد. بر این اساس سیاستش در قبال تحولات سوریه مبتنی بر دفاع از مخالفان و پناه دهی به آوارگان سوری در مرز های خود و پی گیری سیاست تغییر رژیم در این کشور شد. 

آقای عابدی در پایان اظهار داشت که ترکیه با استفاده از پتانسیل های خود، سعی دارد خود را یک بازیگر مهم منظقه ای نشان دهد. میانجیگری در تحولات منطقه ای نمونه ای از سیاست این کشور است. وضعیتی که این امکان را به ترکیه داد که به امریکا و اروپا نشان دهد، ظرفیت ترکیه در عرصه دیپلماسی تقویت شده و می‌تواندنقش مؤثرتری ایفا کند.اما در قبال سوریه مرتکب اشتباه بزرگی شد. 

در نهایت این نشست، با پرسش و پاسخ حاضرین خاتمه یافت.

گزارش:  سحر تقی پور، دبیر گروه ترکیه شناسی پژوهشکده و لیلا اسکندری