راه حل بينابيني دمشق
معاون نخستوزیر سوریه "قدری جمیل" در سفر اخیر خود به مسکو اعلام کرد که دولت سوریه حاضر به گفتوگو برای کنارهگیری «بشار اسد» در روند مذاکرات با مخالفان است. این مساله نقطه عطفی در سیاست دولت سوریه است. با افزایش دامنه زمان و ابعاد بحران سوریه اکنون مشخص است که حل این بحران با وجود خواستههای "حداکثری" هر یک از طرفهای درگیر در این بحران امکانپذیر نیست. همین امر ضرورت پذیرش یک راهحل «بینابینی» که در آن منافع تمامی طرفهای درگیر حفظ شود را اجتنابناپذیر میکند.
بحران سوریه سه سطح درگیری دارد. نخست؛ سطح داخلی که در آن نیروهای مخالف و موافق دولت برابر هم صفآرایی کردهاند. مخالفان، با بهرهبرداری از تحولات اخیر جهان عرب که در واقع مسایل داخلی کشورها همچون دموکراسی، آزادیهای سیاسی، حقوق بشر و غیره را در اولویت قرار داده سعی در بهرهبرداری از موج این تحولات و جلب افکار عمومی منطقهای و بینالمللی برای سرنگونی رژیم سوریه را دارند. در مقابل، موافقان دولت با بهرهبرداری از نیروهای امنیتی و ارتش همچنان صحنه میدانی مبارزه را به نفع خود در دست دارند و در بسیاری از موارد هم موفق شدهاند تا نیروهای معارض را از شهرهای مهم سوریه بیرون برانند.
دوم؛ سطح منطقهای بحران که در آن بازیگران مهم همچون ایران، عربستان و ترکیه در برابر هم صفآرایی کردهاند و هر کدام سیاست حداکثری برای تامین منافع خود را دارند. ایران ضمن اینکه منافع استراتژیک خود را دارد، به این بحران بیشتر از زاویه حفظ توازن قوای منطقهای و به تبع مهار تهدید آمریکا و اسراییل مینگرد. عربستان بحران سوریه را بیشتر از زاویه حفظ "امنیت" خود در نظر میگیرد. رژیم محافظهکار این کشور سعی در دور کردن موجهای بهار عربی از مرزهای خود و همچنین بحرین دارد و از این لحاظ تمرکز بر بحران سوریه و فشار به ایران، از زاویه مهار نقش آن در منطقه را در اولویت سیاستهای خود قرار داده است. ترکیه نیز از زاویه "رهبری منطقهای" و الگو قرار دادن قدرت نرم خود خواهان تغییر رژیم اسد است. البته بحران سوریه دولت اسلامگرای ترکیه را با چالش جدی از لحاظ بهرهبرداری فرصتطلبانه از تحولات منطقهای روبهرو کرده و اینکه در حال حاضر حزب عدالت و توسعه تحت شدیدترین فشارهای داخلی به دلیل اتخاذ سیاست نامناسب در این بحران قرار دارد.
سوم؛ در سطح فرامنطقهای هم صفآرایی اصلی بین روسیه و آمریکا است. روسیه خواهان مهار آمریکا در منطقه و همچنین حفظ متحد سنتی و استراتژیک خود یعنی رژیم بشار اسد است. همزمان به عنوان عضو دایمی شورای امنیت، روسیه مجبور است تا به مسایل مربوط به حفظ صلح و امنیت بینالمللی و حقوق بشر حساس باشد.
آمریکا نیز با یک سیاست حداکثری خواهان تغییر رژیم سوریه با کمترین هزینه و بهرهبرداری از پویاییهای سیاست داخلی سوریه و موج تحولات جهان عرب است. هرچند آمریکا در شعار و تئوری، به مسایل حقوق بشر و دموکراسی در سوریه تکیه میکند اما همچنان مساله و اولویت اصلی آمریکا تامین منافع خود در چارچوب حفظ امنیت رژیم اسراییل و مهار نقش ایران است.
بنابراین همه بازیگران در سطوح داخلی، منطقهای و بینالمللی سیاست حداکثری خود را دارند و به همین دلیل است که بحران سوریه همچنان تداوم یافته و میتواند تا ماهها هم ادامه یابد. به عبارت دیگر ویژگی بحران سوریه، یعنی ارتباط پیچیده مسایل داخلی آن با مسایل منطقهای، به گونهای که هیچکدام از این بازیگران منطقهای نمیتوانند به تنهایی به منافع حداکثری خود برسند.
در این شرایط سناریوی جابهجایی بشار اسد در یک روند انتقال سیاسی میتواند نقطه شروعی برای نزدیک کردن دیدگاههای مختلف طرفهای درگیر و شاید دسترسی به یک راهحل پایدار در سوریه باشد. کنار گذاشتن رژیم فعلی سوریه به طور کامل شاید برای معارضان حکومت سوریه در شرایط حمایت نظامی قدرتهای خارجی امکانپذیر باشد اما هزینههای زیادی نیز در پی خواهد داشت.
اما یک راهحل بینابینی احتمالا مورد قبول طرفها خواهد بود. ایران این تحول احتمالی را با محک اطمینان از وجود تعادل لازم و مناسب بین تغییرات داخلی رژیم فعلی سوریه و حفظ جریان مقاومت، سنجیده و اعلام موضع خواهد کرد. عربستان نیز خواهان حفظ امنیت خود است و با روند انتقال تدریجی سیاسی راضی خواهد شد. ترکیه نیز با وجود مشکلات داخلی فعلی خود، با حفظ رژیم فعلی سوریه بدون اسد موافقت خواهد کرد.
در سطح بینالمللی هم روسیه، آمریکا، چین و اتحادیه اروپا که از شیوع جنگ داخلی در سوریه و سرایت آن به منطقه، تقویت نیروهای خشونتگرا و "القاعده" و همچنین شیوع رقابتهای منطقهای نگران هستند با روند انتقال تدریجی سیاسی، هرچند به اجبار موافقت خواهند کرد.
در این شرایط، اعلام کنارهگیری اسد در یک روند انتقالی به نظر یک راه حل بینابینی است. موفقیت این امر البته بستگی به تضمین و تعهد تمامی بازیگران در سطوح فوقالذکر دارد که این هدف، برگزاری کنفرانسهای صلح را خواهد طلبید.
منبع: روزنامه شرق
نویسنده
کیهان برزگر
کیهان برزگر رئیس سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانشیار روابط بینالملل در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی میباشد. حوزه مطالعاتی دکتر برزگر مطالعات سیاست خارجی، مسائل خاورمیانه و خلیج فارس، روابط ایران و آمریکا، و مسائل هستهای ایران است.