اتحادیه خلیج فارس و چشم انداز فرارو
بحث اتحاد میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به موضوعی اساسی برای بسیاری از تصمیمگیران سیاسی در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تبدیل شده و عربستان سعودی به بحرین و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس پیشنهاد تشکیل اتحادیه یا کنفدراسیون داده است. در این بین برای بررسی بیشتر نگاه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و چالش های فراروی تشکیل این اتحادیه به گفتگو با دکتر اشرف اشرف پور کارشناس مسائل خاورمیانه نشسته ایم:
با توجه به نقش فعال کویت در ایجاد شورای همکاری خلیج فارس آیا کویت به اتحادیه خلیج فارس خواهد پیوست؟
همانطور که می دانید، طرح ایجاد شورای همکاری خلیج فارس در سال 1976 میلادی توسط کویت جهت حفظ امنیت و ثبات منطقه در مقابل تهدیدات داخلی و خارجی پیشنهاد شد، اما در آن زمان پاسخ مناسبی از کشورهای منطقه دریافت نشد. در سال 1981 بعلت تحولات متعدد منطقه ای، از جمله وقوع انقلاب اسلامی در ایران، حمله شوروی به افغانستان و جنگ عراق علیه ایران با طرح کویت پس از اصلاحاتی من جمله محدود کردن اعضای شورا به کشورهای عرب حاشیه جنوبی خلیج فارس موافقت شد و یک دیپلمات با سابقه کویتی به عنوان اولین دبیر کل این شورا انتخاب شد. نقش فعال کویت در تشکیل این شورا با هدف ایجاد ارتباط عمیقتر با همسایگان محافظه کار عرب خود در منطقه بود.
من در مورد پیوستن کویت به اتحادیه تردید دارم. اولا، این واقعیت را که کویت نسبت به سایر کشورهای عرب منطقه از نظامی دموکراتیک و آزادیهای حزبی و سیاسی بیشتری برخوردار است را نباید نادیده گرفت. اسلامگرایان کویت به اتحاد بیشتر با عربستان سعودی در چهارچوب یک کنفدراسیون تمایل دارند که علت آن ایران هراسی و وحشت از نفوذ روزافزون جمهوری اسلامی ایران در افکار عمومی منطقه، بالاخص پس از خروج آمریکا از عراق، میباشد. در حالیکه شیعیان که حدود 30% جمعیت این کشور را تشکیل می دهند بطور قاطع با پیوستن به اتحادیه مخالفند. علت این مخالفت، رفتار رژیم عربستان سعودی با شیعیان و وحشت از رفتار مشابه در کویت است.
ثانیا، علاوه بر روابط جغرافیایی و سیاسی ایران و کویت، بالاخص پس از حمله عراق به کویت و موضع ایران در قبال این تهاجم، روابط و همکاری های فرهنگی، سیاسی و بازرگانی میان دو کشور گسترش قابل توجهی یافته و با توجه به سیاست های تنش زدایی جمهوری اسلامی ایران، ما شاهد بهبود روزافزون مناسبات این دو کشور هستیم. از طرف دیگربا توجه به سیاست های رژیم عراق در نزدیکی به کویت، این کشور دیگر هراسی از دو همسایه قدرتمند خود نداشته و حاضر به امتیاز دهی به عربستان در قبال چتر حمایتی این کشور ندارد. نهایتا، اعلام نظرهای صریح مقامات کویتی به عدم تمایل این کشور در پیوستن به اتحادیه اشاره دارد. به عنوان مثال، رییس مجلس کویت در گفتگویی با یکی از خبرگزاری ها گفته است:" کشورهای حاشیه خلیج فارس باید پیش از ایجاد اتحاد به دنبال ایجاد دموکراسی در کشورهای خود باشند و باید در زمینه های مختلف از جمله دموکراسی، حقوق بشر و مشارکت سیاسی مردم با یکدیگر هماهنگ باشند. لذا با توجه به مسائل یاد شده احتمال پیوستن کویت به این اتحادیه را بسیار ضعیف میدانم.
وزیر اطلاع رسانی بحرین اعلام کرده است بحرین موافقت کرده با عربستان سعودی در چهار محور امنیت، دفاع، اقتصاد، و امور خارجی متحد شود. آیا این رویکرد بحرین به نوعی مخالفت با سیار کشورها در پیوستن به اتحادیه خلیج فارس است؟
با توجه به بحران داخلی بحرین، این رژیم مشروعیت خود را در داخل از دست داده است. همانگونه که مطلع هستید رژیم آل خلیفه از نیروهای امنیتی شورای همکاری خلیج فارس (و در واقع عربستان) برای سرکوب مخالفین خود کمک می گیرد و همه روزه شاهد جنایات این رژیم علیه مردم این کشور هستیم. مشخصا رژیم بحرین به علت مشکلات عدیده داخلی به کمک های همه جانبه آل سعود نیاز دارد و بهترین گزینه برای جلب حمایت بیشتر آل سعود، پیوستن بحرین به این اتحادیه میباشد. از طرف دیگر، هراس از نفوذ و تاثیر گذاری ایران اسلامی، با توجه به سوابق تاریخی و اینکه در سال های نه خیلی دور این کشور جزئی از خاک ایران بوده است، تمایل بحرین را به پیوستن به اتحادیه ای که بتواند این رژیم را در مقابل تهدیدات داخلی و خارجی بالفعل و بالقوه حمایت کند، تقویت می کند.
به نظر من اعلام موافقت بحرین، نمی تواند به مخالفت با سایر کشورهای منطقه تعبیر شود. در واقع بحرین در موقعیتی قرار ندارد که بتواند با کشوری مخالفت کند، بلکه تصمیم به پیوستن به اتحادیه خلیج فارس فقط در راستای سیاست های داخلی و خارجی این رژیم در خصوص جلب حمایت آل سعود و تقویت بنیه نظامی و دفاعی و امنیتی خود می باشد.
با توجه به اعلام های رسمی و غیر رسمی به نظر می رسد بیشتر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با تشکیل اتحادیه خلیج فارس موافق نیستند. در این بین علل نگرانیها و مخالفت این کشورها چیست؟
به عقیده من، علت این نگرش به عملکرد شورا باز می گردد. این شورا در دستیابی به اهداف و مقاصد تعریف شده ناتوان بوده است. به عنوان مثال یکی از اهداف تعریف شده، پول واحد به نام خلیجی بود که قرار بود تا سال 2010 معرفی گردد که تا به امروز این پول واحد ایجاد نشده است. عدم حل و فصل اختلافات مرزی بین کشورهای عضو تا به امروز و ناتوانی شورا در قبال حمله عراق به کویت در سال 1990، از دیگر نشانه های ضعف شورا می باشند. از طرف دیگر طرح تشکیل اتحادیه خلیج فارس، یک الگو برداری ضعیف از اتحادیه اروپا می باشد. بحران پیش آمده در اتحادیه اروپا، باعث بروز تردید در سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برای تبدیل این شورا به اتحادیه شده است. آنها دریافته اند که در صورت بروز هرگونه بحران در کشورهای ضعیفتر، تمامی کشورهای عضو اتحادیه تحت تاثیر قرار خواهند گرفت. از آنجا که کشورهای شورای همکاری از نظر اقتصادی، سیاسی و نظامی در سطوح مختلفی قرار دارند، قطعا خطر گسترش بحران بیشتر خواهد بود. با توجه به وضعیت پیش آمده در اروپا و ورشکستگی یونان و اسپانیا که دیگر کشورهای عضو اتحادیه را وادار به کمک به این کشورها کرده است، در صورت پیش آمدن شرایط مشابه، دیگر کشورها مجبور به کمک به کشورهای بحران زده خواهند بود و به نظر من با در نظر گرفتن تفاوت های فرهنگی شدید اینکه آیا آنان حاضر به این ازخود گذشتگی هستند یا خیر جای تامل دارد.
اگر به روابط خاندان ها حاکم در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بپردازیم زمینه تشکیل اتحادیه شورای همکاری خلیج فارس در بین خاندان های حاکم تا چه حدی آماده است؟
اختلافات قومی و مذهبی و منافع متضاد در میان خاندان های حاکم کشورهای شورا چشمگیر است. به جز حاکم عمان، اکثر این خاندان ها ریشه در عربستان دارند. به عنوان مثال، آل صباح کویت از نجد عربستان و آل ثانی قطر از حجاز عربستان می باشند. این طوائف از سال های دور با وهابی های عربستان و آل سعود مشکل دارند. همانطور که میدانید رژیم حاکم بر عربستان با تشکیل این اتحادیه به دنبال سلطه بیشتر بر کشورهای کوچکتر عضو شورا می باشد. با توجه به اختلافات ریشه ای خاندان های حاکم، بعید می دانم که آنان آماده پذیرش تشکیل اتحادیه ای با محوریت آل سعود باشند.
با توجه به توان اقتصادی امارات متحده عربی در شورای همکاری خلیج فارس اکنون امارات چه نگاهی به طرح اتحادیه خلیج فارس دارد؟
اگر چه در سال های اخیر توان اقتصادی امارات به خصوص با توجه به ورشکستگی دوبی، کاهش پیدا کرده است، اما هنوز به یُمن منابع عظیم نفتی ابوظبی این کشور یکی از قدرت های اقتصادی این شورا است. پیوستن به این اتحادیه، و پیوستن به عربستان که قدرت بلامنازع اقتصادی شورای همکاری خلیج فارس است در قالب اتحادیه، به تقویت بیشتر بنیه اقتصادی امارات منجر خواهد شد. در این حال اما نوع نگرش امارات به طرح تشکیل اتحادیه، صرفا اقتصادی نیست. با توجه به اختلاف امارات با جمهوری اسلامی ایران در مورد جزایر سه گانه و توان ضغیفتر نظامی امارات در مقابل ایران، این کشور به حمایت دیگر اعضای اتحادیه نیاز دارد. امروزه شاهد تلاش این کشور برای تقویت توان نظامی خود از طریق خریدهای کلان تسلیحاتی از غرب، به خصوص آمریکا هستیم. گذشته از این این نکته را باید در نظر داشته باشیم که امارات فقط با ایران مناقشات مرزی ندارد بلکه با کشور پیشنهاد دهنده ایجاد این اتحادیه، عربستان، بیش از سه دهه است که در مورد حوزه نفتی الشیبه اختلاف دارد و تاکنون موفق به حل این مناقشه مرزی نشده است.
جدا از بحرین کدام یک از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ممکن است به طرح اتحادیه با نگاهی مثبت تر نگاه کند؟
به اعتقاد من با توجه به ماهیت رژیم آل ثانی و ارتباط بسیار نزدیک قطر با آمریکا، که از حامیان تشکیل این اتحادیه است، این رژیم نسبت به ایجاد این اتحادیه نگاهی مثبتتر از سایر کشورهای عضو شورا دارد. احتمال موافقت کویت و امارات، همانطور که قبلا اشاره کردم، بسیار ضعیف است. اما در مورد عمان. با توجه به سیاستهای خارجی این کشور که بر مبنای تنش زدایی، همجواری مسالمت آمیز و گسترش مناسبات با کشورهای منطقه استوار است و بالاخص با در نظرگرفتن مناسبات دوستانه این کشور با جمهوری اسلامی ایران، بعید می دانم رژیم عمان تمایل و احساس نیاز به پیوستن به این اتحادیه که در واقع قرار گرفتن در زیر چتر حمایتی عربستان خواهد بود، داشته باشد.
ساختارهای مذهبی و تفاوت های دینی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس چه نقشی در روند تشکیل اتحادیه شورای همکاری خلیج فارس خواهد داشت؟
قطعا این ساختارها، همانطور که یکی از مهمترین دلائل ناموفق بودن شورای همکاری خلیج فارس برای رسیدن به اهداف تعیین شده بود، یکی از موانع تشکیل این اتحادیه خواهد بود. از آنجا که عربستان با تشکیل این اتحادیه قصد تسلط بیشتر بر کشورهای شورای همکاری را دارد و نیز با توجه به ساختار مذهبی آل سعود، فرقه های مذهبی در دیگر کشورها با این اتحادیه، یا بهتر است بگوییم یک الحاق غیر رسمی به رژیم آل سعود، به شدت مخالفت خواهند کرد. به عنوان مثال محمد المهری، یکی از رهبران ممتاز شیعه کویت، در مصاحبه ای با آژانس خبری اهل بیت به اصل اول قانون اساسی کویت اشاره کرده و گفته است که کویت یک کشور مستقل عرب است و این کشور به عنوان سرزمین دموکراسی، آزادی و قانون اساسی، نباید به این اتحادیه ملحق شود. او در ادامه به این که "اتباع با فرهنگ و فرهیخته کویت، با این که کویت در سایر کشورهای منطقه حل بشود به شدت مخالفند" اشاره نموده است. به علاوه نباید فراموش کرد که 35% اتباع کویت و 70% بحرینی ها شیعه هستند و 80% جمعیت عمان را اباضی ها تشکیل می دهند و این دو گروه مذهبی به هیچوجه تمایل به وحدت با آل سعود و وهابی ها را ندارند.
قرار است ایده اتحادیه در نشست بعدی شورای همکاری خلیج فارس بررسی شود. در این بین چه آینده ای را برای هر گونه تشکیل این اتحادیه میتوان مورد پیش بینی قرارداد؟
عوامل متعددی در تشکیل این اتحادیه تاثیرگذار هستند. برنامه صلح آمیزهسته ای جمهوری اسلامی ایران و سیاست تنش زدایی و تلاش این کشور در رفع ابهامات ایجادشده در زمینه برنامه های موشکی و هسته ای آن در قبال کشورهای منطقه، اشتراکات دینی و فرهنگی میان ایران و اکثر اعضا شورا که موجب گرایش روزافزون آنان برای گسترش مناسبات با تهران شده است، گرایشات قومی و مذهبی در این کشورها، ساختارهای ناهماهنگ حکومتی، ناراضیان بومی و غیربومی، شکست سیاستهای آمریکا در عراق و افغانستان و کاهش اعتماد اعضای شورا به این کشور در توان حمایت از آنان در مقابل تهدیدات داخلی و خارجی و به تبع آن عدم اعتماد به متحد بزرگ آمریکا(عربستان) از عمده عوامل تاثیرگذار در تشکیل یا عدم تشکیل این اتحادیه هستند.
موج بیداری اسلامی در منطقه را نیز باید یکی از مهمترین موانع تشکیل این اتحادیه دانست. سران رژیمهای منطقه دریافته اند که در صورت عدم مشارکت اتباع خود در تصمیم گیریهای اینچنین، به سرنوشت رژیمهای سابق یمن و مصر دچار خواهند شد. با توجه به مطالب عنوان شده در بالا، قطعا پاسخ مردم این کشورها در مورد پیوستن به این اتحادیه منفی خواهدبود.
در نهایت مایلم اضافه کنم که به نظر من نه تنها این کشورها موفق به تشکیل اتحادیه نخواهند شد بلکه حتی نسبت به ادامه موجودیت شورا نیز تردید وجود دارد. با توجه به تحولات اخیر منطقه پیش بینی می کنم که دیر یا زود باید منتظر اعلام انحلال شورا و یا حداقل محدود شدن آن به مسائل اقتصادی باشیم.
منبع: کردپرس