تحليلي بر خاورمیانه پژوهی در ايران
چندي پيش همايشي با عنوان"مطالعات خاورمیانه در ایران" با همكاري پژوهشکده مطالعات استراژیک خاورمیانه و انجمن علوم سیاسی ایران و با حضور پژوهشگران و دانشجویان در تالار همایش های مرکز مطالعات خاورمیانه برگزار شد. اساتيد علوم سياسي و روابط بين الملل همچون دکتر سید کاظم سجادپور، دکتر ابراهیم متقی، دکتر کیهان برزگر، دکتر امیرمحمد حاجییوسفی، دکتر علیرضا سلطانی، دکتر قدیر نصری، دکتر حسين سلیمی، دکتر عبدالامير نبوی، آقای جابری انصاری و دکتر احمدوند سخنرانان این همایش بودند. پرسش اصلی در این همایش اين بود كه مشكل اصلی خاورمیانه پژوهی در ايران چيست و چه راه حلي براي برون رفت از آن وجود دارد؟ سخنرانان و نقدکنندگان ضمن بيان نقطه نظرات خود، مشكلاتي را در اين زمينه بيان و راهكارهايي را مطرح كردند. بعضی از این مشكلات و راهكارها عبارتند از:
نخست، خاورمیانه پژوهی در روابط بين الملل: یکی از مشكلات خاورمیانه پژوهی كه منشا آن مباحث رشته روابط بينالملل است و منحصر به ايران نميباشد و تقريبا اكثر پژوهشگران خاورميانه در جهان با آن در گيرند اين است كه در روابط بين الملل توجه بیشتری به سطح تحليل كلان يعني نظام بینالملل نسبت به منطقه گرایی شده است. با توجه به نقاط عطف اصلي روابط بين الملل بعد از جنگ جهاني دوم يعني جنگ سرد و فروپاشی شوروی و یازده سپتامبر، دو مورد اول، مطالعات روابط بين الملل را به سوي كلي نگري نظام بين الملل سوق داد ولي حوادث يازده سپتامبر باعث توجه بیشتر به مناطق به ویژه خاورمیانه شد. اما خاورمیانه پژوهی هنوز با مطالبات پژوهشي سازگار نشده است كه این امر نيازمند كارهاي پژوهشي بيشتر در مورد خاورميانه و تاكيد بيشتر به مبحث منطقه در روابط بين الملل ميباشد. مشكل ديگر در همین ارتباط ارائه پژوهشها و تحليل هاي تك بعدي در مطالعات خاورميانه است. يعني مطالعات عموما به يك بعد از ابعاد خاورميانه همچون روانشناسي سياسي، فرهنگ سياسي، اقتصاد سياسي و غيره ميپردازد كه اين نيازمند الگوی جديد در خاورميانه پژوهشي است كه ديدي جامع تر به موضوعات اين منطقه داشته باشد.
دوم، مشكلات روشي خاورمیانه پژوهی در ايران: انتخاب روش درست پژوهش منجر به دستيابي به نتايج مطلوب تر در مطالعات ميشود. مشكلات روشي مانعی جدي در روند دستيابي به نتيجه مطلوب در خاورمیانه پژوهی در ايران ميباشد كه يكي از مهم ترين آن ها عدم توجه کافی به روشهاي گردآوری مطالب و دادهها به غیر از روش ثانويه يا کتابخانهای است. روشهایي همچون روش ميداني و مصاحبهاي در كنار روش ثانويه يا کتابخانهای ميتواند به شناخت بهتر و در نتيجه تحقق اهداف پژوهشي كمك زيادي كند . براي مثال كتاب هایی مانند "مصاحبه با تاریخ" كه حاصل مصاحبههاي اوریانا فالاچی با اشخاصي همچون امام خميني، سرهنگ قذافي، آريل شارون، محمد رضا پهلوي است به محقق کمک می کند تا ديد بازتري نسبت به برخي وقايع پيدا كند و حاصل پژوهش ها از اصالت بيشتري برخوردار شود.
سوم، مشكلات ماهوي خاورمیانه پژوهی در ايران: از مشكلات مهم خاورمیانه پژوهی در ايران ماهيت آن ميباشد. از جمله مشكلات ماهوي، کمبود پژوهشهای کاربردی و در مقابل تاكيد بيش از حد بر توصيف و تاريخ نگاري است كه همين امر منجر به عدم كاربرد پژوهشهای انجام شده در محيط عملياتي آن شده است براي مثال پژوهشهاي صورت گرفته در مورد سوريه بيشتر توصیفی است و كمتر تحليل كاربردي در مورد اين موضوع انجام شده است. مشكل ديگر، دولت محور بودن و تاكيد بر سیاست اعلی در تحقيقات و عدم پرداختن به مباحث مهم تاثير گذار بر سياست خارجي كشورها همچون مباحث نظامي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي است. براي مثال پژوهشهاي انجام شده در مورد اسرائيل بيشتر به مباحث دولتي و روابط خارجي این کشور پرداخته شده است. مشكل بعدي، عدم پرداختن به کلیه کشورهای خاورمیانه بر اساس نياز دستگاه سياست خارجي و تمرکز بر چند کشور خاص ميباشد. براي مثال در مورد كشورهاي حاشيه خليج فارس، عراق، يمن، اردن كه در سياست خارجي جمهوري اسلامي موثرند به جز چند كار محدود، کارهای پژوهشی زيادي در دسترس نيست. اين امر با توسعه مطالعات کاربردی، پرداختن به مباحث موثر بر سياست خارجي كشورها و گسترش مطالعات به كشورهایي كه كمتر مورد توجه قرار گرفتهاند، ميتواند راهگشاي مشكلات ماهوي خاورمیانه پژوهی در ايران باشد.
چهارم، مشكلات عمومي خاورمیانه پژوهی در ايران: يكي ديگر از مشكلات خاورمیانه پژوهی در ايران خط کشی نادرست بین رشته های علوم سیاسی و روابط بین الملل و مطالعات منطقهای است كه اين امر از همكاري علمي بين محققان اين رشتههاي همسو با هم جلوگيري ميكند. براي مثال در بررسي يك كشور خاورميانهاي همچون عربستان سعودي همكاري بين پژوهشگران روابط بين الملل براي تحليل سياست خارجي و پژوهشگران علوم سياسي براي تحليل اوضاع داخلي ضروري به نظر ميرسد. مشكل ديگر اتکا زیاد بر ترجمه توليدات خارجي، بازگويي تحليل خارجي به زبان فارسي و عدم توجه به مطالعات بومي ميباشد. براي مثال تحليلهاي پژوهشگران داخلي در موضوعاتی همچون تروريسم در خاورميانه به دليل شناخت منطقه به واقعيت نزديكتر بوده است تا تحليلهاي ترجمهاي. از ديگر مشكلات خاورمیانه پژوهی در ايران كمبود همکاری علمی پایدار بین مراکز علمی و دانشگاهی ایران با مراکز علمی و دانشگاهی کشورهای خاورمیانه ميباشد كه همين امر مانع از شناخت دقيق محققان كشورهاي خاورميانه از يكديگر شده است. براي مثال، ما شاهد كارهاي پژوهشي مشترك علمي چشم گيري بين دانشگاه هاي ايراني، عربي و تركي نيستيم. مشكل بعدي عدم اهتمام به فراگيري زبانهاي منطقه خاورميانه به خصوص عربي است كه اين امر باعث از دسترس خارج شدن منابع توليد شده در اين كشورها از مطالعه محققان ميشود. براي مثال پژوهشهاي خوبي در دانشگاههاي كشورهايي همچون مصر، لبنان و قطر به زبان عربي در جريان است. با همكاري بين رشتهاي، توجه به مطالعات بومي، همکاری علمی پایدار بين محققان كشورهاي خاورميانه و فراگيري زبانهاي منطقه خاورميانه ميتوان بخشي از مشكلات خاورمیانه پژوهی در ايران را كاهش داد.
پنجم، مشكلات امكاناتي و مادي خاورمیانه پژوهی در ايران: يكي از مشكلات عمده خاورمیانه پژوهی در ايران کمبود مراکز مطالعاتي، تحقیقاتی و كتابخانهاي تخصصي در مورد منطقه خاورمیانه ميباشد. براي مثال فقط يك مركز تحقيقاتي تخصصي در مورد خاورميانه با نام مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه وجود دارد و مابقي مراكز تحقيقاتي به صورت جنبي به اين موضوع ميپردازند. مراکز خاورمیانه شناسی در دانشگاه ها نيز وجود ندارند. این خود یک نقطه ضعف است که دانشگاهها در ايران بيشتر به وظيفه آموزشي خود عمل ميكنند تا به وظايف پژوهشي. در دسترس نبودن منابع و امکانات مراکز تحقیقاتی برای عموم پژوهشگران و همين طور عدم حمایت کافی مالي و پشتيباني از پژوهشهای علمی از مشکلات دیگر می باشند. مشكل بعدي توجه به پيشرفت کمی به جای توسعه کیفی و عمقی خاورمیانه پژوهی ميباشد. توسعه مراکز تخصصي و در دسترس قرار گرفتن آن ها براي عموم پژوهشگران و همين طور حمایت از پژوهشهای علمی در حوزه خاورمیانه پژوهی از جمله راهكارهاي ارائه شده در اين همايش براي كمك به حل مشكلات خاورمیانه پژوهی در ايران بود.
ششم، مشكلات پژوهشي و دانشگاهي خاورمیانه پژوهی در ايران: به علت اينكه حامي اصلي پژوهشهای دانشگاهي در حوزه مطالعات سياسي مسئولان دولتي اند، همکاری بیشتر بین پژوهشگران دانشگاهي و دولت مردان لازمه به سرانجام رسيدن كارهاي پژوهشي ميباشد. اما متاسفانه دولتمردان، پژوهشگران را به ارائه راه كارهاي غير عملياتي متهم ميكنند در حالي كه اين امكان را براي پژوهشگران ايجاد نكرده اند تا آنها در محيط عملياتي قرار گيرند. علاوه براین، انجام پژوهشها بيشتر جنبه تشريفاتي دارد و همين عدم وجود مطالعات علمي منجر به عدم نتيجه بخشي دلخواه اكثر سياستها در منطقه خاورميانه شده كه لزوم همكاري بين اين دو بخش را ضروري ميكند. در این ارتباط وزارت امور خارجه ميتواند قبل از هرگونه اتخاذ تصميمی با اعزام پژوهشگران به كشورهاي مقصد و تبيين وضعيت در ابعاد مختلف، آن ها را در ارائه پژوهشهاي مفيد ياري كند. براي مثال سفارتخانه آمريكا در عراق به گفته يكي از سخنرانان همایش پذيراي بيش از دو هزار محقق و پژوهشگر در رشتههاي مختلف بوده است تا مسئولان سياست خارجي اين كشور را در اتخاذ تصميمات ياري كنند.
هفتم- مشكلات صنفي خاورمیانه پژوهی در ايران: از مشكلات صنفي خاورمیانه پژوهی در ايران ميتوان به عدم ظرفیت تحمل آرا و نظرات مخالف اشاره كرد كه نتيجه آن متهم كردن يكديگر به عناوين مختلف ميباشد. هر اندازه نقد پذيري بين استادان و پژوهشگران بيشتر باشد تحمل آرا و سلايق يكديگر راحت تر خواهد بود. اين امر منجر به عدم مراجعه و مرجع دهی به مقالات و کتب يكديگر می شود. مشكل صنفي ديگر كه به نوعي گريبانگير علوم انساني در ايران است کمرنگ بودن اخلاق حرفهاي ميباشد كه براي مثال می توان از سرقت علمي و كپي ياد كرد. اخلاق حرفه ای به عنوان یکی از ویژگی های انسانی و معنوی هر صنفي است كه به نوعی تعهد اخلاقی و وجدان کاری نسبت به هر نوع کار پژوهشي ميباشد كه صداقت در رفتار، گفتار و نوشتار در هر صنف از احترام به اخلاق حرفه ای حكايت دارد. پرداختن به اخلاق حرفهای خاورمیانه پژوهی در ايران امر پسنديدهاي است ولی از آنجا که بحث در مورد اين موضوع مفصل است، کار علمی دقیقی توسط صاحبنظران متخصصان امر را میطلبد.
نویسنده
حسین آجورلو
حسین آجورلو پژوهشگر ارشد مهمان در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانش آموخته دکتری رشته روابط بین الملل و دیپلماسی در دانشگاه اسلامی لبنان می باشد. حوزه مطالعاتی آقای آجورلو مطالعات اعراب و اسراییل و مسائل خاورمیانه است.