اهداف ائتلاف غربی– عربی از افزایش فشارها بر سوریه
ایجاد تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه هدف اصلی ائتلاف غربی – عربی از افزایش فشارها بر سوریه است. هرچند کشورهای غربی و عربی دلیل این امر را خودکامکی رژیم اسد، عدم رعایت حقوق بشر و کشتار مخالفان می دانند ، اما شواهد حاکی از آن است که با توجه به تغییر ژئوپلیتیک منطقه در نتیجه بهار عربی، کشورهای غربی به همراه متحدان منطقه ای آنها در تلاش برای تغییراتی در ژئوپلیتیک منطقه هستند که منافع آنها را برآورده کند و فشار بر سوریه نیز در این راستا صورت می گیرد.
تا پیش از بهار عربی، منطقه آوردگاه دو محور ژئوپلیتیک یعنی محور غرب، اسرائیل و هم-پیمانان عربش و محور ایران، سوریه، حزب الله و حماس بود. اما اکنون با پیروزی اسلامگرایان در تونس و خروج این کشور از محور هم پیمانان غرب، روی کار آمدن اسلام گرایان در لیبی و سقوط مبارک در مصر و موج اسلامخواهی در این کشور و همچنین وضعیت یمن و بحرین، با تغییر در ژئوپلیتیک منطقه، محور ایران، سوریه، حزب الله و حماس که به محور مقاومت مشهور است قدرت بیشتری یافته است.
بدیهی است با قدرت گرفتن این محور تحولات منطقه رویه جدیدی به خود خواهد گرفت و فشارها بر ایران، سوریه و حزب الله کمتر خواهد شد. از سویی با منزوی شدن اسرائیل و تغییر روند تحولات منطقه به نفع گروههای فلسطینی، مسأله فلسطین وارد مرحله جدیدی خواهد شد.همچنین نقش و جایگاه کشور عربستان به عنوان کشوری که با فروپاشی نظام سیاسی حاکم بر مصر به تنهایی داعیه رهبری بر جهان اسلام و عرب را دارد، افول خواهد کرد. بنابراین افول جایگاه و نقش غرب و عربستان در منطقه، آنها را به متحدانی برای مدیریت بهار عربی برای احیای موقعیت از دست رفته خود تبدیل ساخته است.
اما علاوه بر آنها دو کشور دیگر در منطقه نیز تلاش های گسترده ای برای تأثیرگذاری بر تحولات منطقه انجام می دهند. کشور قطر که در پی یافتن جایگاهی برای خود در منطقه است و ترکیه که تلاش های ناکام این کشور برای عضویت در اتحادیه اروپا، سیاست خارجی این کشور را به سوی نقش آفرینی در تحولات خاورمیانه، برای یافتن جایگاهی مناسب در منطقه سوق داده است.حال سوریه نقطه اشتراک این ائتلاف غربی- عربی – ترکی است، جایی که موفقیت در آن منافع همه شرکت کنندگان در ائتلاف را برآورده خواهد کرد.
سوریه اکنون با اعتراضات مردمی در چندین شهر خود روبرو است. گروهی از منتقدین داخلی، فعالین در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و گروه هایی نظیر سلفی ها، اخوان المسلمین، کردها و گروه های چپ گرا این اعتراضات را مدیریت می کنند که گروهی از آنها در خارج از این کشور و عمدتاَ در کشورهای غربی و ترکیه مشغول ساماندهی و تلاش برای تشدید اعتراضات در داخل و فشار خارجی بر سوریه از سوی کشورهای غربی و عربی هستند گروه مذکور با هدف سرنگونی رژیم حاکم بر سوریه فعالیت های گسترده ای از جمله عملیات مسلحانه را در بخش هایی از سوریه انجام داده است و علاوه بر جلب نظر کشورهای عربی و غربی برای فشار بر اسد، بخشی از نیروهای ارتش را به خود جذب کرده است.
گذشته از ریشه های داخلی این اعتراضات، حمایت همه جانبه ائتلافی غربی- عربی از معترضان سوری و اپوزیسیون این کشور امری قابل تأمل است.حمایتی که از هیچ کدام از جنبش مردمی در کشورهایی نظیر مصر، تونس، بحرین و یمن صورت نگرفته است. با سرنگونی اسد، غرب یکی از کشورهای اصلی در محور مقاومت و حامی سرسخت حماس و حزب الله را از میان برمی دارد و از این طریق ضمن تضمین امنیت اسرائیل و هموار کردن راه را برای دیکته سیاست های خود در فلسطین و منطقه، دایره فشار بر ایران را تنگ تر می کند. عربستان سعودی با پیروزی در یک تقابل شیعی(علوی) – سنی نقش سابق و جایگاه از دست رفته خود را تا حدی باز می یابد.
کشورهای غربی با پناه دادن، ساماندهی و کمک به تغذیه مالی و تسلیحاتی گروههای مخالف و معارض سوری و پشتیبانی از آنها از طریق تشدید فشار بین المللی بر سوریه و ترغیب اتحادیه عرب به تعلیق عضویت سوریه نقش اساسی در تشدید ناآرامی ها در سوریه دارند. در این میان دو کشور ایالات متحده و فرانسه نقش بارزتری ایفا می کنند.
عربستان سعودی نیز علاوه بر حمایت مالی گسترده از مخالفات با نقش آفرینی در اتحادیه عرب سبب تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب شد.علاوه بر حمایت از گروه های سلفی و تروریستی، حمایت گسترده ی رسانه ای از مخالفان با رسانه هایی همچون شبکه تلوزیونی العربیه و روزنامه های الحيات و الشرق الاوسط نیز از سایر اقدامات عربستان بوده است. قطر نیز علاوه بر حمایت گسترده مالی و اطلاعاتی نقش مهمی در تعلیق عضویت این کشور در اتحادیه عرب داشت.
در این میان ترکیه نیز ضمن همراهی با غرب و تثبیت موقعیت خود به عنوان مدلی میانه رو و مترقی از کشوری اسلامی، خود را به عنوان بازیگری مهم در جهان اسلام و خاورمیانه مطرح خواهد کرد. از سویی دیگر با ادامه حمایت از فلسطین خود را به عنوان پرچمدار مقاومت در منطقه معرفی خواهد نمود. هرچند اختلافات این کشور بر سر حمایت های سابق سوریه از پ.ک.ک و اختلاف ارضی بر سر اسکندرون(هاتای) نیز در تصمیم ترکیه برای حمایت از مخالفان اسد بی تأثیر نیست.قطر نیز پی کسب وجهه در منطقه است و رژیم جویای نام حاکم بر این کشور همراهی با غرب به خصوص در مسأله سوریه را فرصتی مناسب به حساب می آورد.
ترکیه با پناه دادن مخالفان و انتقادات مکرر این کشور از رژیم بشار اسد و تلاش برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع در شمال این کشور که بتواند به مثابه پایگاهی برای سازماندهی مخالفان اسد و شروع حملات از این منطقه به داخل خاک سوریه عمل کند و در واقع نقشی همانند بنغازی در لیبی را داشته باشد، نقش زیادی در این پروژه دارد.
به طور کلی اعتراضات در سوریه امری قابل پیش بینی بود چرا که نظام حاکم بر این کشور با سرکوب مخالفان و سلب بسیاری از آزادی های افراد، بیش از 4 دهه به طور بلامنازع بر این کشور حکومت می کند. با توجه به در انحصار داشتن قدرت توسط اقلیتی علوی ودر پی آن نارضایتی سنی ها و سلفی ها و همچنین، عدم توجه به کردهای این کشور و سرانجام تحت تأثیر قرار گرفتن شهروندان این کشور از تحولات منطقه و بهار عربی زمینه ها برای اعتراضات مردمی در این کشور فراهم بود اما آنچه سبب تشدید و گسترش این اعتراضات و تبدیل شدن آنها به شورش ها و حرکات مسلحانه شده یقیناَ تحت تأثیر فعل و انفعلات انجام شده در خارج از این کشور و نتیجه تلاش غرب برای تغییر در ژئوپلیتیک منطقه بود.
غرب با مغتنم شمردن شرایط، برهه کنونی را فرصتی طلایی برای پیشبرد اهداف خود در منطقه و به دست آوردن نفوذ از دست رفته خود می داند. از این رو با همکاری شرکای راهبردی خود در منطقه درصدد است با فشار بر سوریه رژیم حاکم بر آن کشور را ساقط کند و جدای از آنکه یکی از چالش های اصلی خود در خاورمیانه را برطرف می سازد. با تغییرات ژئوپلیتیک، وزن ژئوپلیتیک خود و همپیمانانش را در منطقه افزایش دهد. امری که تأثیر گذاری آنها را در تحولات آتی منطقه نیز افزایش خواهد داد.
هرچند معارضین سوری در صددند تا با استفاده از فرصت پیش آمده ضمن تحریک مردم در داخل سوریه از عامل دخالت خارجی به مثابه یک کاتالیزور سیاسی استفاده کنند. اما به دلیل لاینحل باقی ماندن بسیاری از مسائل نظیر وضعیت جولان، اسکندرون، لبنان و فلسطین با به قدرت رسیدن این گروه ها نیز بعید است شاهد تغییر اساسی در جهت گیری خاورمیانه ای سوریه باشیم.همچنین حمله به سوریه ممکن است باعث گسترش ناامنی و رشد تروریسم و بنیادگرایی در منطقه شود.