تقابل نهضت و تمكين در مصر/ ابوالقاسم قاسمزاده
مردم مصر بار ديگر حركت اعتراضي را در اغلب شهرهاي اين كشور آغاز كردهاند. در قاهره موج جمعيت در ميدان التحرير (ميدان آزادي) مورد يورش نظاميان قرار گرفت. تاكنون خبر از كشته شدن پنج نفرو زخمي شدن بيش از هزار مصري در قاهره، اسكندريه، آسوان، سوئز و چندين شهر ديگر داده شده است. به گزارش خبرگزاريها، يكي از كشتهشدگان در شهر اسكندريه، شخصيت معروف و فعال سياسي به نام «بهاء السنوسي» از بنيانگذاران حزب «التيار» است كه با شليك مستقيم گلوله كشته شده است.
شعارهاي مرگ بر اسرائيل و مرگ بر آمريكا در اين حركتهاي اعتراضي و مواج مردم مصر محوريت داشت.
پايان و كنارهگيري حاكميت سران ارتش بر مصر خواست اصلي مردم و انتقال قدرت از طريق برگزاري انتخابات سالم و تعجيل در انجام آن درخواست عمومي امروز جامعه مصر است.
با سقوط دولت حسني مبارك، قيام و نهضت مردم مصر مرحله اول را با پيروزي سريع و قاطع طي كرد. شوراي نظاميان مركب از سران ارتش مصر، براي انتقال قدرت از طريق تصويب قانون اساسي جديد، سپس برگزاري انتخابات عمومي براي تشكيل مجلس ملي و از آن انتخاب رئيس جمهور و دولت جديد را بهعهده گرفت. محاكمه عادلانه و علني حسني مبارك و هيئت حاكمه دوران او از اصليترين شعار نهضت مردم مصر شد.
دو جريان بعد از سقوط مبارك در مصر شكل گرفته است. جرياني كه با نفوذ شديد آمريكا و شركاء اروپايي او در تلاشند تا نهضت را به تمكين مبدل سازند و شعار ميدهند كه مردم به خانههايشان بازگردند تا مديريت كلان در كشور شكل جديد پيدا كند تا آنها دو مشكل عمده و اصلي امروز مصر، اقتصاد و امنيت را حل و فصل نمايند.
اين جريان برخلاف شعارهاي اصلي نهضت مردم مصر بجاي تغييرات بنيادين، شعار «ترميم و تسكين» را ميدهد. در ذيل اين شعار، علاوه بر بهرهگيري از شخصيتهاي وابسته به نظام گذشته كه مردم مصر تجربه مديريت آنها را داشتهاند، حد روابط با آمريكا و اسرائيل را با ترميمهاي شكلي سياسي جستجو ميكند. همين جريان بحران مالي و اقتصادي مصر امروز را پژواك گسترده ميدهد. از اقتصاد در آستانه ورشكستگي و سقوط درآمدهاي ملي از كانال سوئز، فروش گاز ـ بخصوص به اسرائيل ـ همچنين تعطيلي صنعت توريسم كه بخش عمده از درآمدهاي كلان كشور را تامين ميكرد، ياد ميكنند. در بخش سياسي، محوريت شعار جريان تمكين، اولاً برقراري آرامش داخلي و حفظ امنيت عمومي است. ثانياً تنظيم روابط خارجي جديد مصر در همكاري با جامعه بينالمللي را شعار ميدهند.
آمريكاييها كه زماني طالبان، گروه القاعده و جريان اخوان المسلمين در مصر، اردن، سوريه، تونس و ديگر كشورهاي عربي را در يك مجموعه و در راستاي تعريف خود از تروريسم ارزيابي و نامگذاري ميكردند، حال از نزديك باسران اخوان مصر وارد مذاكره و گفتگوي مستقيم شدهاند و چون از نفوذ و مقبوليت اين گروه در جامعه مصر ارزيابي دارند، حضور و مشاركت آنها در شكلگيري هرم قدرت و مديريت كلان آينده مصر را مشروط به «تمكين» و دست كشيدن از تداوم نهضت و راديكاليزه شدن درخواستهاي مردم، پذيرا شدهاند.
دولت «اوباما» بعد از سقوط حسني مبارك، دامنه فعاليتهاي سياسي خود در مصر را شدت بخشيده است و براي تثبيت جريان تمكين، آمريكا و شركاء اروپايي او از كمكهاي مالي به مصر خبر ميدهند و دو بازوي مالي و نظامي را براي اجراي طرحهاي غرب در مصر هدايت و تشويق ميكنند.
جريان دوم، جريان تداوم نهضت در مصر است. جريان گسترده مردمي با هدايت شخصيتهاي مستقل مبارز و جواناني كه بهخوبي گذشته مصر را ميشناسند و چشم به آينده جديد دارند، جريان نهضت تاكيد بر استقلال و آزادي مصر دارد و طرد همه عناصر وابسته به نظام گذشته را ميخواهد و دوران نزديك به سه دهه تفكر كمپ ديويدي را رد ميكند. قطع روابط با اسراييل، محدود سازي نفوذ آمريكا بر مصر درخواست اين جريان مردمي در مصر است.
تقابل نهضت و تمكين دو سويه است. از يكسو مردم مصر هستند كه همچنان پرچم قيام و اهداف آن را برافراشته نگهداشتهاند. در اين مرحله كنارهگيري حاكميت نظامي و حذف مديران از وابستگان به نظام گذشته بر كشور را طالب هستند.
در سوي ديگر، حاكميت موقت مركب از سران ارتش، سياستمداران كهنهكار و سرمايهداران بزرگ مصري قرار دارند كه ميخواهند طرح تمكين و تسكين را اجرا كنند. تمكين به آمريكا و شركاء اروپايي او، تسكين جامعه مصر با هدف جابجايي رفرم در برابر تغييرات بنيادين. مردم مصر دريافتهاند كه جريان جديدي در كشور اندك، اندك شكل و انسجام پيدا ميكند كه در پي تبديل قيام به سكون و سازش و تسكين به جاي تغيير است كه سرانجام اين مسير، تجديد ساختار نفوذ اسراييل و آمريكا بر مصر خواهد شد.
مردم مصر سالهاي سال است كه از حاكميت اين جريان فقرزدگي شديد را تجربه كردهاند و اكنون نه تنها مسير فقرزدگي تصحيح نشده است بلكه شدت وسيعتري پيدا كرده است. مردم مصر آگاهانه از پي تجربه اجتماعي از سلطه نظام گذشته كه با محوريت تمكين و سازش مديريت ميكرد، خواهان تحول بنيادين هستند و هرگونه نظامي كه آينده مصر را با رفرمهاي شكلي رقم بزند، طرد ميكنند. آنچه كه امروز جامعه مصر را بار ديگر ملتهب كرده است، تقابل ادامه نهضت براي تحول بنيادين با جريان تمكين و سازش است.
غربيها (آمريكا و شركاء اروپايي) او دمكراسي تعريف شدهاي را در راستاي منافع استراتژيكي خود در خاورميانه دنبال و حمايت ميكنند كه در آن اصل بر مصادره به مطلوب قيامهاي مردم است. سقوط رهبران ديكتاتور در كشورهاي خاورميانه را به پذيرش طرحهاي غرب براي آينده اين كشورها و تمكين در ادامه چرخش نفوذ غرب در خاورميانه و كنترل توازن جديد ميخواهند.
آمريكاييها به حساسيت و جايگاه مصر در خاورميانه واقفند. خيلي زود و فوري از حسني مبارك دست كشيدند و او را رها كردند. اما همچنان اوضاع داخلي مصر را رصد ميكنند و تا آنجا كه بتوانند هدايت ميكنند. ميخواهند آينده مصر بجاي مركزيت نهضت مردمي و ديني براي همه كشورهاي عربي منطقه به مسير تمكين و بقول خود به سازندگي سوق پيدا كند. در اين مسير سفره وامهاي مالي را باز كردهاند و همه قدرت رسانهاي، خبري و تبليغي را كه در مديريت سرمايهداران بزرگ صهيونيسم قرار دارند، به ميدان آوردهاند، تأييد يا تكذيب حركتها و قيامها در كشورهاي عربي در راستاي دمكراسي تعريف شده آنها قرار دارد.
مسير، مسير عبور از نهضت و قيام، به تسكين و در نهايت تمكين است. اين تقابل، تقابل «نهضت و تمكين» پيامي است كه امروز با حضور فعال مردم مصر در صحنه و در سراسر اين كشور و با فرياد اعتراض آنها به سراسر خاورميانه و كشورهاي عربي داده ميشود.
پژوهشگر مهمان در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه