اجلاس استانبول در مورد افغانستان و موقعیت جغرافیایی - سیاسی ترکيه
اجلاس استانبول در مورد افغانستان یک نشست منطقه ای- بین المللی محسوب می شود که با هدف بحث و تبادل نظر پیرامون امنیت و همکاری های منطقه ای در قلب آسیا، پیش از واگذاری مسئولیت های امنیتی به نیروهای افغانی در افغانستان، برگزار شد. این اجلاس با حضور همسایگان افغانستان از جمله جمهوری اسلامی ایران، پاكستان، تركمنستان، تاجیكستان، ازبكستان و چین در کنار ترکیه، روسیه، عربستان، امارات متحده، قزاقستان و قرقیزستان و نیز كشورهای حاضر در افغانستان از جمله آلمان، فرانسه و آمریكا به همراه نمایندگانی از چند سازمان بین المللی من جمله ناتو و سازمان ملل در استانبول برگزار شد.
هر چند این اجلاس با موضوع امنیت و همکاری در قلب آسیا برگزار شد، اما هدف اصلی آن استفاده از توان منطقه ای برای حل مشكل افغانستان بود. این اجلاس می خواست برای پایان دادن به جنگ در افغانستان حمایت كشورهای همسایه پیرامون مذاكرات صلح را جلب کند. بنابراین، طبق گزارش پنتاگون درباره اوضاع افغانستان در سال 2011 که بیانگر درك واقع گرایانه آمریكایی ها از شرایط حاد افغانستان است، خلاصه تحلیل ژئوپلیتیکی از اجلاس استانبول این است که جریان ائتلافی در راه رسیدن به نتایج مطلوب در افغانستان به بن بست رسیده است و می خواهد با افزایش متحدین از ظرفیت مؤثر قدرت های منطقه ای استفاده کند.
پیش از این اجلاس، ترکیه از سال 2007 بارها میزبان نشست های سه جانبه بین ترکیه- افغانستان- پاکستان بوده است. دور اول این نشست ها در سال 2007 با موضوع گفتگو در آنکارا، دور دوم سال 2008 با موضوع همکاری های اقتصادی در استانبول، دور سوم سال 2009 با موضوع امنیت در آنکارا، و دور چهارم سال 2010 با موضوع آموزش در استانبول برگزار شد. همزمان با برگزاری این نشست های سه جانبه، آنکارا هیچ وقت از تقویت مناسبات خود با افغانستان و پاکستان غافل نبوده است. همچنین، در همین سال نشست دیگری با موضوع صلح و همکاری در قلب آسیا با حضور نمایندگان افغانستان، پاکستان، ایران، چین و تاجیکستان در استانبول برگزار شد.
مهمترین وجه تمایز اجلاس اخیر استانبول با اجلاس های قبلی در این است که این نشست با پیش فرض همکاری مشترک روند کاری اش را برای توافق بر سر دیدگاه های مشترک و یافتن راهکارهای جمعی و منطقه ای پیرامون مبارزه با تروریسم و تقویت همکاری های دراز مدت شروع کرد. هر چند، برخی از شرکت کنندگان مانند اجلاس های قبلی به موفقیت این اجلاس نیز چندان امیدوار نیستند، با این حال توافق شرکت کنندگان این نشست درباره یک برنامه مشخص پیرامون تأمین امنیت منطقه خودش به تنهایی یک موفقیت و گامی به جلو است. به -عنوان نمونه: تهمینه جنجوآ، سخنگوی وزارت خارجه پاکستان در مورد اجلاس استانبول چنین می گوید: ما از این نشست به عنوان سکویی برای نشان دادن روح همبستگی منطقه ای و حمایت از تلاش های افغانستان برای ایجاد صلح و ثبات استفاده می کنیم.
در این اجلاس، چالش ها و تهدیدهای بین المللی تروریسم مورد تأکید قرار گرفت و طبق توافقات این نشست قرار شد رویکرد جمعی و مشارکتی در پروسه مبارزه با تروریسم و برقراری امنیت بکار گرفته شود. بر این اساس، تعریف منطقه ای از مفهوم امنیت عمده ترین دست آورد و شاخصه این اجلاس محسوب می شود. در واقع اجلاس استانبول چرخش سیاست جهان نسبت به مراکز مبارزه با تروریسم را نشان می دهد. بدیهی است این رویکرد به لحاظ همپوشی بسیاری از علایق ژئوپلیتیکی بازیگران می تواند زمینه ساز نوعی همکاری مشترک برای حل بحران های بین المللی خصوصاً بحران های ژئوپلیتیکی که از پایداری بیشتری برخوردارند باشد.
در اجلاس استانبول موضوع دیگری که برای نخستین بار مطرح شد بحث استفاده از پتانسیل -ها و کشورهای بومی در برقراری ثبات منطقه ای در بستر ژئوپلیتیک همکاری است. این دیدگاه به رویکرد هم تکمیلی بازیگران جهت استفاده از تمام پتانسیل های ژئوپلیتیکی با هدف حفظ استقلال، تمامیت ارضی، ثبات ملی و تمام ارزش های حیاتی و هویتی کشورها اطلاق می شود؛ به عبارتی ژئوپلیتیک همکاری به نگرش ها، سیاست ها و رویکردهای مکمل کشورها در جهت مسامحه با یکدیگر اشاره می کند. این جابجایی در نوع نگرش به چالش های امنیتی، حاکی از این است که نگرش ها و دخالت های فرامنطقه ای کماکان در حل بحران های منطقه ای ناتوان هستند.
بنابراین، به لحاظ ژئوپلیتیک انتقادی اجلاس هایی مثل نشست استانبول با ماهیت مشارکتی می توانند علاوه بر پرده برداری از سیاست های پشت پرده ای بازیگران، با پایان دادن به سوء-ظن ها، صلح و منافع جمعی و منطقه ی را تثبیت کند. در واقع نبود اعتماد میان کشورها از جمله چالش های جدی سر راه تأمین ثبات در منطقه به حساب می آید. بسیاری از کشورها در تلاش اند تا از هر طریق ممکن به منافع ملی شان برسند. این کشورها بدون توجه به این که منافع ملی هر کشوری وابسته به تأمین منافع ملی دیگری است، علیه تروریسم وارد عمل می شوند.
اجلاس استانبول را از منظر دیگری نیز می توان مورد بررسی و تحلیل قرار داد. به اعتقاد برخی دیگر از کارشناسان این اجلاس نیز مانند سایر اجلاس های مشابه تنها یک هدف اصلی را دنبال می کند و آن مشروعیت بخشیدن به حضور نیروهای نظامی خارجی در افغانستان برای جلب حمایت بین المللی از طرح های آمریکایی در افغانستان و منطقه ترتیب داده شده است. اگر واقعاً هدف از برگزاری این اجلاس واگذاری مدیریت و تأمین ثبات و امنیت منطقه بویژه در افغانستان به دست کشورهای بومی است، پس حضور جریان ائتلافی حاضر در افغانستان در این اجلاس محلی از اعراب ندارد. در مقابل، حضور طالبان به عنوان یکی از طرفین صلح در اجلاس استانبول و نقش آفرینی فعال تر همسایگان اصلی افغانستان مانند جمهوری اسلامی ایران و پاکستان (بازیگران بومی) در ساختار برنامه ریزی و اجراء این اجلاس تا حدی می -توانست اجرای توافقات این نشست را تضمین نماید.
اما فلسفه دیپلماسی فعال آنکارا در برگزاری چنین اجلاسی با موضوع افغانستان چیست؟ برای ترک ها حضور مؤثر در ابعاد سیاسی- امنیتی و اقتصادی افغانستان و پاکستان بسیار مهم است. به نظر می رسد ترک ها سعی دارند با میانجی گری فعال در خصوص مذاکرات صلح در افغانستان اعتماد دولتمردان و مردم افغان را به سوی خود جلب کنند. ترکیه تاکنون سعی کرده است در برابر خواست امریکا مبنی بر افزایش نیروهایش در افغانستان مقاومت کند و عمدتا" در زمینه مقابله با تروریسم و آموزش به نیروهای پلیس افغانی به فعالیت بپردازد.
به علاوه از دید آنکارا تلاش دیپلماتیک ترکیه در روند حل اختلافات پاکستان و افغانستان می تواند مکمل نقش صلح محور ترکیه در خاورمیانه باشد. روی همین اصل، ترکیه سعی دارد با میانجی گری در حل مسائل منطقه ای به بازیگری فعال در صحنه معادلات منطقه ای و بین المللی تبدیل شود. یقینا دستیابی به این موقعیت موجب افزایش منزلت ژئوپلیتیکی ترکیه در بعد بین المللی خواهد بود. در عین حال، ترکیه در کنار تحقق اهداف سیاسی، چشم داشت های اقتصادی نیز دارد. به گونه ای که مذاکرات تجاری همیشه در حاشیه نشست های سه جانبه با پاکستان و افغانستان در دستور کار ترک ها بوده است. واقعیت این است که آنکارا به افغانستان و پاکستان به عنوان دهلیز استراتژیک ورود به بازار چند میلیاردی شرق و جنوب آسیا می نگرد.
از طرف دیگر، با توجه به مقبولیت ترکیه در نزد طرف های غربی، دولت افغانستان و گروههای متخاصم بهویژه طالبان، آنکارا با برخورداری از پیوندهای دیرپا و مستحکم با جهان غرب و اتخاذ سیاست های متوازن حزب عدالت و توسعه، توانسته است از جایگاه مناسبی در مقایسه با سایر بازیگران در صحنه معادلات پیچیده افغانستان برخوردار باشد که برگزاری اجلاس استانبول نمونه بارز آن به شمار می رود. آمریکایی ها معتقدند، به دلیل جمعیت مسلمان و تجربه موفق ترک ها در امر میانجی گری بین المللی در طول سال های اخیر، حضور ترکیه در منطقه کمک بزرگی برای واشنگتن محسوب می شود.
ترکیه به دلیل روابط خوب با غرب از ظرفیت های دیپلماتیک خوبی برخوردار است. ترکیه تنها کشور مسلمانی است که عضو ناتو است. طبق این دیدگاه، ترکیه پتانسیل آن را دارد که نقش مؤثری در برقراری امنیت و ثبات افغانستان ایفا کند. ترکیه به عنوان یک کشور مطرح مسلمان در منطقه قادر است با استفاده از توان دیپلماسی و منزلت ژئوپلیتیکی خود بسترهای همکاری های منطقه ای را بیش از پیش افزایش دهد. پتانسیل ترکیه برای بهبود روابط پاکستان و آمریکا می تواند تأثیر مستقیم بر تحولات افغانستان داشته باشد.
هر چند برخی از کارشناسان اجلاس استانبول را چندان موفق ارزیابی نمی کنند. اما با توجه به نقش، ظرفیت ها و توانایی های که برای ترکیه متصور است، می توان نتایج این اجلاس را در سطح محدود و به عنوان سرآغاز دور جدیدی از روند حل بحران افغانستان، بر حسب چالش ها و بی اعتمادی های حاکم در منطقه مثبت دانست.