خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق: فرصت یا تهدید؟
مسئله خروج نیروهای آمریکایی از عراق که طبق برنامه اعلامی قرار است تا پایان سال جاری میلادی صورت گیرد مي تواند براي جمهوری اسلامی ايران هم فرصت باشد و هم تهديد. البته مشخص نیست تا چه حد این برنامه واقعی است. این احتمال وجود دارد که دولت آمریکا با هدف تحت فشار قراردادن دولت عراق برای کسب امتیاز یا برای تاثیرگذاشتن بر افکار عمومی آمریکا این خبر را اعلام کرده باشد و مدتی دیگر خواست دولت عراق را بهانهای برای تداوم حضور اعلام کند. با این وجود با واقعی تلقی کردن این خبر میبایست آن را همچون سایر رویدادهای سیاسی دارای ابعاد و سطوح مختلف و همچنین تهدیدات و فرصتهای امنیتی برای ایران ارزیابی نمود.
در این راستا، بسیاری خروج آمریکا از عراق را رویدادی کاملاً مثبت و در راستای منافع امنیتی و سیاسی جمهوری اسلامی ارزیابی میکنند. به باور این افراد، اصولاً خروج آمریکا از عراق و هر کشور دیگری در خاورمیانه، مطابق با سیاست کلان جمهوری اسلامی ایران مبنی بر خروج ابرقدرتها از منطقه است. ضمن اینکه خروج آمریکا از عراق عمدتاً شیعه به معنای گسترش نقش و نفوذ جمهوری اسلامی در این کشور و قدمی دیگر برای ایجاد نظم دلخواه جمهوری اسلامی به جای نظم آمریکایی در کل خاورمیانه خواهد بود. همچنین خروج نیروهای آمریکایی از عراق باعث دورشدن آنها از مرزهای غربی و در نتیجه افزایش امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران میشود.
علیرغم این فرصتها و ابعاد مثبت، به نظر میرسد خروج نیروهای آمریکایی از عراق میتواند در ابعاد دیگری امنیت جمهوری اسلامی ایران را با تهدیداتی جدی مواجه سازد. این رویداد میتواند باعث کاهش دغدغههای آمریکا در خاورمیانه، دورشدن سربازان آمریکایی از عوامل تهدید، افزایش تمرکز آمریکا بر جمهوری اسلامی ایران، کاهش هزینههای مادی و غیرمادی حضور آمریکا در خاورمیانه و تغییر در شرایط امنیتی عراق(هدف قرار گرفتن دولت عراق به جای نظامیان آمریکایی) شود که این موارد کموبیش در راستای منافع جمهوری اسلامی ایران قرار ندارد.
اول اینکه مسئله وجود سربازان آمریکایی در عراق در چارچوب رقابت و خصومت کلان بین ایران و آمریکا، یکی از نقاط ضعف ایالات متحده آمریکا محسوب میشود. آمریکاییها به خوبی میدانند که هرگونه تهدید و یا عملیاتی علیه جمهوری اسلامی ایران، پیامدهای گستردهای برای آنها به ویژه در عراق خواهد داشت. این در شرایطی است که در چارچوب خصومت دوجانبه، خروج نیروهای آمریکایی از عراق، باعث از بین رفتن این نقطه ضعف آمریکا در یکی از کشورهای پهناور منطقه و در مرزهای غربی جمهوری اسلامی ایران میشود.
دوم اینکه با خروج نیروهای آمریکایی از عراق و در نتیجه کاهش تمرکز آمریکا از این کشور، عملاً شرایط برای تمرکز بر ایران، به خصوص در شرایطی که اتهامات واهی جدیدی علیه این کشور از سوی مقامات آمریکایی وارد شده است مهیا میگردد. واقعیت آنست که تاکنون بخش مهمی از توجه دولت و به خصوص دستگاه سیاستگذاری آمریکا بر عراق متمرکز بوده است. خروج نیرویهای آمریکایی از این کشور عربی، باعث کاهش بار اضافی دولت آمریکا و در نتیجه افزایش تمرکز بر جمهوری اسلامی ایران میشود.
این افزایش فشار را باید در کنار پرونده ای مورد تجزیه و تحلیل قرار داد که پیش از این دولت آمریکا برای افزایش فشار بر جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده است. مسئله برنامه هستهای از جمله این پروندها محسوب میشود. آمریکاییها طی چند روز گذشته با بهرهبرداری از جو ایجاد شده ناشی از طرح اتهامات واهی، به دنبال تشدید فشارها بر جمهوری اسلامی به خصوص در پرونده هستهای و تضعیف موضع روسیه و چین در شورای امنیت بودهاند. به هر حال، خروج آمریکا از عراق شرایط را برای اعمال فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی مهیا میکند.
سوم آنکه خروج آمریکا از عراق باعث کاهش هزینههای حضور این کشور در ابعاد مادی و غیرمادی در منطقه خاورمیانه میشود. تاکنون هزینههای گسترده عملیاتهای نیروهای آمریکایی در عراق برای این کشور مشکلات مهمی در عرصه داخلی ایجاد کرده است. بدون تردید بخشی از مشکلات اقتصادی آمریکا ناشی از حضور نظامی گسترده این کشور در عراق و افغانستان است. اما منظور از کاهش هزینههای غیرمادی، کاهش فشار افکار عمومی منطقه و حتی خود آمریکا علیه اشغالگری این کشور در عراق است. بر این مبنا، خروج آمریکا از عراق میتواند وضعیت نهچندان مناسب این کشور نزد افکار عمومی خاورمیانه و همچنین افکار عمومی آمریکا را بهبود ببخشد. جالب اینکه خروج آمریکا از عراق کموبیش با پایان عملیات ناتو در لیبی همزمان شده است تا نشانگر نوعی موفقیت برای آمریکا در صحنه نظامی و سیاسی خاورمیانه باشد. این مسئله میتواند این احساس کاذب را در مردم و دستگاه سیاستگذاری آمریکا تقویت کند که ابزار نظامی همچنان ابزاری کارآمد در سیاست خارجی است.
چهارم اینکه خروج سربازان آمریکایی از عراق به معنای خروج آنها از منطقه خاورمیانه نیست. بسیاری از این نیروها قرار است در سایر کشورها منطقه، به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس به خدمت خود ادامه دهند. با توجه به این شرایط، خروج نیرویهای آمریکایی از عراق، فقط آنها را در برابر تهدیداتی که تاکنون با آن مواجه بودهاند ایمن میکند. در مقابل آنها همچنان در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران باقی خواهند ماند.
در نهایت اینکه خروج نیروهای آمریکایی از عراق باعث تغییر در شرایط امنیتی این کشور خواهد شد. از جمله اینکه انتظار میرود شکل و ماهیت اقدامات تروریستی در این کشور تغییر کند. تا پیش از این عملیاتهای تروریستی و بیثباتساز عمدتاً ماهیت ضداشغالگری و همچنین اهداف قومی، مذهبی و فرقهای داشت. با خروج نیروهای آمریکایی احتمالاً بر ابعاد قومی، مذهبی و فرقهای تاکید بیشتری خواهد شد و ماهیت این خشونتها بیشتر رنگ سیاسی خواهد گرفت. در نتیجه این امر دولت شیعی عراق با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد و بر شدت و حدت اختلافات بین اعراب سنی، اعراب شیعه و کردها افزوده میشود. این مسئله میتواند در بلندمدت عراق را از نظر یکپارچگی سیاسی با مشکلات جدی مواجه سازد و در نهایت این کشور را با مشکل خودمختاری بیش از حد بخشهای مختلف و در نهایت فروپاشی مواجه سازد. هرچند احتمال چنین رویدادی ظاهراً در سطح محدودی است، با این حال با توجه به سرعت تحولات سیاسی در خاورمیانه کنونی، تغییر امکانپذیرتر و شدنیتر از گذشته است. امکان چنین رویدادی به هیچ عنوان در راستای منافع ملی ایران و حتی ترکیه قرار ندارد.
با توجه به این شرایط، میبایست با توجه به فرصتها و تهدیدات موجود، ضمن حمایت از خروج نیروهای آمریکایی از عراق،ایران باید اقدامات و سیاستهایی را در دستور کار خود قرار دهد. از جمله حمایت از دولت عراق و وحدت ملی این کشور مهمترین اقدامی است که باید مورد توجه قرار گیرد. بعد از خروج آمریکاییها، عراق باثبات بهترین گزینه برای کشورهای منطقه و به خصوص جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. در نتیجه باید تا حد ممکن روابط همهجانبه با عراق را در اولویت قرار داد تا این کشور شرایط پس از اشغال را با مسائل و مشکلات کمتری طی کند. در غیر این صورت بیثباتی در عراق میتواند سایر کشورها را با همان مسائل و مشکلات مواجه سازد.