آمریکا، چین و روسیه بازیگران همراه

کشورهای بزرگ، چین و روسیه نشان داده اند که درصدد چالش با قدرت هژمون جهان نمی باشند. در عین حال آمریکا نیز این را به وضوح مشخص کرده است که خطری از اینکه چین و یا روسیه با خواست ها و تصمیمات او مخالفت کنند احساس نمی کند. این باعث شده است که شرایط به غایت دشواری برای کشورهای متعارض با قدرتهای بزرگ و یا بعضی از این کشورها شکل بگیرد.
 

عدم تلاش کشورهایی از قبیل چین برای چالش با آمریکا و احساس آرامش این کشور در رابطه با سیاست های چین و یا روسیه بیانگر این واقعیت است که قدرت مانور فراوانی برای بازیگران مطرح برای تأمین منافع خود بدست آمده است بدون اینکه  ایجاد تنش فزاینده در بین آنان بوجود آید. زمانیکه دولت آمریکا با توجه به ملاحظات داخلی فشار بر شورای امنیت برای کسب مجوز اقدام نظامی را مطلوب یافت دولت های روسیه و چین که از حق وتو برخوردار هستند گامی برای جلوگیری از تصویب آن از سوی شورای امنیت برنداشتند.
 

دولت های روسیه و چین اجازه دادند که یک کشور مستقل و دارای حاکمیت بر اساس قوانین بین المللی مورد حمله کشورهایی قرار گیرد که سابقه استعمار در قاره سیاه را دارا بودند. چین و روسیه اجازه دادند که غرب در جنگ داخلی لیبی دخالت کند و با حمایت از یکی از طرفین منازعه نتیجه جنگ را به سود حامیان خود رقم بزند. از نظر اینان پیروزی غرب در سقوط معمر قذافی در تعارض با منافع آنها نبود هر چند که محققاً منافع فراوانی برای قدرتهای اروپایی فرانسه و انگلستان بوجود آورد.
 

در حوادث سوریه دولت های چین و روسیه به همراه برزیل، آفریقای جنوبی و هندوستان سیاستی را پیشه ساختند که در تعارض با خواست آمریکا بود.دولت های چین و روسیه با رأی مخالف خود در شورای امنیت این اجازه را به دولت آمریکا ندادند که به سیاست های مورد علاقه خود مشروعیت جهانی ببخشد.دولت های چین و روسیه در چارچوب ارزیابی های خود به این نتیجه رسیدند که باید از قدرت وتوی خود استفاده کنند. اما آنچه جالب است این نمی باشد که این دو کشور بر علیه کشورهای فرانسه، انگلستان بالاخص آمریکا عرض اندام کردند بلکه این نکته مهم می باشد که آمریکا به عنوان مطرح ترین بازیگر جهانی در منطقه خاورمیانه هیچگونه واکنش منفی جدی از خود بروز نداد. آمریکا در چارچوب ارزیابیهای خود به این نتیجه نرسید که عملکرد چین و روسیه اقدامی در جهت نقض منافع اش می باشد.
 

آمریکا رفتار دو کشور چین و روسیه را بدون هیچ واکنش تلافی جویانه در حیطه های اقتصادی، سیاسی و یا نظامی پذیرا شد. این نشان دهنده مطرح بوده عصر جدیدی در روابط بین قدرت های بزرگ است. این کشورها به این توافق ضمنی رسیده اند که منافع اشان در تعارض موجودیتی با یکدیگر نمی باشد و آنها دشمن یکدیگر نمی باشند بلکه با توجه به منافعی که دارند و نقشی که در صحنه جهانی به آنها محول شده است ممکن است از نظر تاکتیکی با هم در تعارض قرار گیرند. اما این تعارض ها پردامنه و جهانی نمی باشند و تنها دارای موقعیت منطقه ای هستند. هر زمان در کشوری که منطقه نفوذ هیچیک از آنان از نقطه نظر تاریخی نمی باشد و باعث ایجاد خطر برای منافع منطقه ای آنان نیست این کشورها می پذیرند که تعارض در خطی مشی ها و اولویت های متفاوت یک امر عادی تلقی شود.
 

دولت های چین و روسیه در رابطه با لیبی سدی در برابر آمریکا در شورای امنیت شکل ندادند چرا که آنان حضور غرب در لیبی در شکل نظامی ان را تضعیف کننده موقعیت خود و یا اقدامی در حیطه نفوذ خود نیافتند به همین روی سقوط معمر قذافی را مساوی با ضرری برای خود نیافتند. آمریکا نیز مخالفت چین و روسیه در مورد موضوع سوریه را خطری برای خود ندید و آن را به عنوان یک کانال برای حضور وسیع تر چین و روسیه در منطقه نیافت.

 

اقدام چین و روسیه در شورhی امنیت و رأی منفی آنان به خواست آمریکا و متحدین محرز ساخت که چین و روسیه از آن حجم ظرفیت برخوردار هستند که در راستای منافع خود اقدام کنند بدون اینکه خواهان صدمه زدن به منافع حیاتی آمریکا باشند. این بدان معناست که این سه کشور در عین اینکه در راستای تأمین منافع خود گام برمی دارند محرز ساخته اند که هیچگونه تعارض بنیادی را بین خود ملاحظه نمی نمایند و تقسیم غنائم و چپاول کشورهای غیر غربی را پرسودتر از آن تشخیص می دهند که بخواهند برای یکدیگر ایجاد خطر کنند.


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.