اهداف عربستان سعودی از اتخاذ رویکرد تهاجمی نسبت به سوریه/ کامران کرمی
رویکرد اصلی عربستان سعودی در خصوص تحولات منطقه، حفظ رژیم های سیاسی و ممانعت از تغییر آنها و به طور کلی حفظ سیاست وضع موجود می باشد. در خصوص تحولات خاورمیانه عربستان رویکرد دوگانه ای را اتخاذ نمود، در جاهایی مثل مصر و تونس شدیداً مخالف تغيير رژيم بود، در بحرین بازیگر اصلی بحران بود و در خصوص سوریه در رویکردي همگام با غرب در جهت تضعیف و تغییر دولت اسد تلاش می کند. عربستان در سوریه تلاش می کند رويكرد تغییر رژیم را به پيش ببرد که با توجه به ابعاد و اهميت منطقه ای و استراتژیک سوريه و نوع روابط دولت بشار اسد و به خصوص جايگاه آن در محور مقاومت قابل تحلیل است. می توان علت موضع تهاجمی عربستان در طرح براندازي سوريه را، شكست در طرح هاي دخالت جويانه رياض در لبنان دانست و عربستان براي جبران اين شكست، در طرح براندازي نظام بشار اسد، و حمله به بحرين مشارکت كرده است. پشتيباني مالي و اختصاص دلارهاي عربستان براي تهيه سلاح و قاچاق اسلحه به داخل سوريه و ارائه ی راهکارهاي عملياتي به افراد برجسته در ميان اعتراضكنندگان و مرتبط كردن آنها با رسانههاي بينالمللي و ايجاد فشار رسانهيي از طريق رسانههاي تحت مالکيت آن کشور مثل شبكه تلويزيوني العربيه، الحيات و الشرق الاوسط از اهداف این کشور می باشد. اسرائيل و آمريكا براي اجراي طرح هاي مبارزه با مقاومت نيازمند هم پيماناني در داخل منطقه بودند كه صدماتي جدي به بدنه مقاومت وارد كنند و دلارهاي عربستان و قطر و همچنين مصاحبه ها و اخبار منتشره توسط رسانه هاي اين دو كشور با مخالفان مي تواند كمك بزرگي براي غرب باشد. در اين بين از آنجايي كه سلفيهای سوریه نوعي وابستگي به وهابيهاي عربستان دارند، لذا بيشتر حلقه اتصالي بين وهابيون عربستان و سلفيهاي اردن و سوريه وجود دارد. از آنجا كه اخوانالمسلمين سوريه به عنوان ريشه دارترين و قديميترين جنبش مبارزاتي اسلامي بعد از اخوانالمسلمين مصر بهشمار ميرود، لذا سلفيها هم به موازات رشد اخوانالمسلمين در سوريه تشكيلات خودشان را سازماندهي كردهاند. عربستان سعودي از سال 1982 عملا سلفيهاي سوريه را تغذيه كرده است. اين رويكرد نه تنها در سوريه بلكه در اردن و يمن نيز اتفاق افتاد. چنانچه در يمن سلفيها با كمك ارتش علي عبدالله صالح به سركوب شيعيان الحوثي پرداختند. در سوريه عربستان كمك مالي فراواني در اختيار سلفيهاي سوريه قرار داده است و حتي از طريق گروه 14 مارس در لبنان به رهبري سعد حريري نيز سلاحهاي زيادي در اختيار گروههاي سلفي كه عمدتا در شهرهاي درعا، حمص و حماه و دير الزور مستقر شده اند، قرار داده است.
مبنای تحلیل عربستان از مسائل منطقه در قالب منازعه سني ـ شيعه تفسير ميشود و در این میان پيام ملک عبدالله براي دولت سوريه را بايد در حوزه رويكرد اين كشور به اختلافات شيعه و سني مورد بررسي قرار داد. عربستان از بر هم زدن موازنه قوا در منطقه پس از روي کار آمدن دولت شيعه در عراق به شدت ناخشنود است و رهبران آمريکا و اسرائیل نيز به ترس عربستان از شيعه و ايران دامن زدهاند. رياض بر مبناي اين تحليل تلاش دارد حتي الامکان توازن جديدي از قواي سياسي و مذهبي در منطقه ايجاد کند که بتواند مقابل محور شيعه و محور ايران که به اعتقاد عربستان پس از سقوط صدام به شدت تقويت شده است، ايستادگي كند. از سوي ديگر با توجه به اينکه سياست تضعيف حزبالله لبنان و تضعيف روابط ايران با سوريه از جمله خواستههاي اصلي مقامات اسرائیل و آمريکاست، اين احتمال جدي مطرح است که تلآويو و واشنگتن از اين اقدام دولت عربستان حمايت کردهاند و برخي امکانات خود را در اختيار آن کشور قرار دهند. بر اين اساس می توان گفت که عربستان تا زماني که تحولات بحرين و يمن به سرانجام نرسد و جايگاه نيروهاي طرفدار عربستان در حاکميت اين دو کشور تثبيت نشود، از دخالت و تحريک اعتراضات در سوريه دست بر نخواهد داشت، هر چند اين امر سابقه بدي در روابط دو کشور منطقه بر جاي بگذارد. در پایان می توان گفت که منافعي که عربستان از اين اقدام به دست ميآورد، در دو سطح داخلی و خارجی قابل ارزیابی است؛ در بعد داخلی، علاوه بر کسب حمايت آمريکا براي ادامه حکومت آل سعود، منحرف کردن توجههاي بينالمللي از اعتراضها در داخل آن کشور و صدور بحران داخلي خود به خارج از کشور است. در بعد خارجی، انحراف توجهها از دخالتهاي نظامي عربستان در یمن و ايجاد فضاي لازم براي ادامه حضور نيروهاي نظامي آن کشور در بحرين می باشد، از سوی دیگر، عربستان به نيروهاي سياسي طرفدار خود در لبنان روحيه و امکانات ميرساند، براي آنها چشمانداز رسيدن مجدد به قدرت پس از تضعيف حزبالله را نشان مي دهد و دولت سوريه را به دليل حمايت از حزبالله و تعامل با ايران تحت فشار قرار می دهد. این اقدامات عربستان بيشتر يک نياز تاکتيکي کوتاه مدت و احتمالا حمایت شده توسط آمريکاست، ولي با توجه به دامن زدن به بعد جديدي از مداخلهها و خصومتهاي بين عربي، براي آينده منافع و نقش عربستان در منطقه و روابط اعراب با يکديگر، تبعات دراز مدت و خطرناکي خواهد داشت.
کارشناس ارشد علوم سیاسی