ملاحظات سیاسی داخلی و خروج نیروها از افغانستان
شرایط داخلی در آمریکا امروزه به گونه ای متجلی شده است که قدرت مانور در قلمرو خارجی را به شدت متأثر ساخته است. جامعه از نقطه نظر مالی و اقتصادی دورانی را تجربه می کند که مردم آمریکا را به شدت متوجه مشکلات و معضلات داخلی نموده است. دغدغه های اقتصادی به وسعتی هستند که دو قطب سیاسی در کشور و نخبگان حاکم، به آن اذعان کامل دارند هر چند که تجویزهای متفاوت را ارائه می کنند. در بستر این واقعیات داخلی است که باراک اوباما اعلام کرد که تا آخر سال 2012 یعنی در طول فرآیند انتخابات ریاست جمهوری آمریکا 33 هزار سرباز آمریکایی از افغانستان خارج خواهند شد. 10 هزار سرباز تا پایان سال جاری و 23 هزار سرباز نیز در سال آینده خارج خواهند شد. امروزه منابع نظامی آمریکا در لیبی، افغانستان، عراق، مناطق قبیله نشین پاکستان و در یمن درگیر جنگ هستند. این نخستین بار در تاریخ آمریکا است که در یک زمان واحد در این تعداد از مناطق مختلف جهان ، آمریکا به طور فعال در حال مبارزه است و این نخستین بار است که در عصر یک فعال لیبرال مخالف جنگ یک چنین گستره وسیعی از مناطق جغرافیایی تجربه گر آتش نظامیان آمریکایی است. در شرایطی که بیش از 14 تریلیون دلار بدهکاری گریبانگیر کشور را گرفته است و کسری بودجه نزدیک به یک و نیم تریلیون دلار می باشد نگاه منفی به شدت میان مردم رخنه کرده است. اینکه کمتر از دو سال آینده انتخابات برگزار می شود این حس ناامیدی را وزن فزاینده ای اعطا می کند. دولت باراک اوباما با اعلام خروج نیروهای آمریکایی این واقعیت را به صحنه آورده است که کاملاً متوجه ملاحظات سیاسی می باشد. تعدادی که او اعلام کرد کاملاً با مخالفت رهبران نظامی روبه رو شده است. ژنرال دیوید پترائس فرمانده نیروها در افغانستان، رابرت گیتس وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک ارتش آدمیرال، مک مولن اعلام کردند که هر چند موظف به اجرای نظرات رئیس جمهور می باشند اما این تعداد کاهش، بسیار "ریسکی" و "فعال" از نظر آنان جلوه می کند که می تواند در تحقق خواستهای اولیه مبنی بر جلوگیری از بازگشت طالبان به قدرت و جلوگیری از تبدیل افغانستان به محل اطراق اعضای القاعده مشکلاتی ایجاد کند . این همان نظری است که نومحافظه کاران ابراز می کنند و اعتقاد دارند تا برقراری دموکراسی و نابودی گروههای مخالف، آمریکا باید تداوم رزمی در افغانستان حفظ شود. اما لیبرالها خواهان خروج سریعتر و وسیع تر نیروها از افغانستان می باشند و جنگ در این کشور را بی حاصل قلمداد می کنند. از نظر آنان سیاست ملت سازی در این جامعه جواب نمی دهد و آمریکا فاقد ابزارهای ضروری و افغانها فاقد خواست ضروری برای تحقق این مهم می باشند. نو محافظه کاران این مطلب را که به تدریج بسیاری از نخبگان حزبی خواهان خروج سریعتر از افغانستان شده اند را نمی پذیرند و این اتهام را وارد می کنند که روحیه "انزوگرایی" در حزب در حال رونق گرفتن است.
جان مک کلین سناتور ایالت آریزونا و سناتور لیندسی گراهام از کارولینای جنوبی که جزو عقابهای حزب هستند به شدت به انتقاد از رهبران حزب جمهوریخواه که خستگی از جنگ را مطرح می کنند به عنوان انزواگرا پرداخته اند. باراک اوباما به دلیل عدم قطعیت سیاسی، عدم وجود اراده سیاسی و نیاز روانی فراوان به انتخاب مجدد ، راه میانه را انتخاب کرده است تا بتواند با کمترین هزینه نشان دهد که متوجه معضلات اقتصادی و خواست مردم می باشد و به همین روی به قول خودش به جای ملت سازی در افغانستان به "ملت سازی در خانه" باید پرداخت. این راه میانه که باراک اوباما انتخاب کرده است بیش از همه خشنودی طالبان را به همراه آورده است چرا که آنان را متوجه ساخته که استراتژی آمریکا در افغانستان بیش از آنکه ماهیت نظامی داشته باشد متأثر از ملاحظات سیاسی است.
باراک اوباما برای اینکه بتواند قدرت خود را حفظ کند و در انتخابات در برابر جمهوری خواهان پیروز شود نیازمند این است به مردم آمریکا القاء کند که او تمام توجه را معطوف به حل و فصل مشکلات عدیده داخلی نموده است که مهمترین آنها اقتصادی است. این به معنای آن است که نیروهای آمریکایی در صحنه عملیات افغانستان سیاست تدافعی و حفظ وضع موجود را دنبال خواهند کرد که خواست غایی طالبان می باشد. حفظ وضع موجود به معنای خستگی فزونتر مردم آمریکا و خستگی فزونتر نیروهای رزمی خواهد بود. این امر محیط عملیاتی را چه از نظر روانی و چه از نظر مادی به شدت " نرم " خواهد نمود.
اعلام خروج 33 هزار سرباز آمریکایی تا پایان سال 2012 که کاملاً بر اساس ملاحظات و معادلات سیاسی داخلی شکل گرفت فرآیند ناکامی برنامه ریزان پروژه افغانستان در عصر باراک اوباما را تسریع خواهد نمود و بیهودگی توجیه اولیه او برای افزایش نیروها از 30 هزار نفر به یکصد هزار نفر را نشان خواهد داد. او بر اساس دلایل سیاسی و استدلال های انتخاباتی سیاست افزایش نیروها را در سالهای 2007و 2008 مطرح نمود و به همان دلایل سیاسی و استدلال های انتخاباتی در سالهای بین 2011 و 2012 خروج نیروهای آمریکایی را به صحنه آورده است .
نویسنده
حسین دهشیار (ناظر علمی)
حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.