بی ضرر بودن تحولات جهان عرب برای آمريكا
گفتوگوی سایت مرکز مطالعات خاورمیانه با دکتر شهریار نیازی؛
بیش از پنج ماه است تحولات در خاورمیانه و شمال آفریقا روی داده و هر روز شاهد گسترده شدن دامنه آنها هستیم. این تحولات بسیاری از معادلات سیاسی منطقهای و بینالمللی را دستخوش تغییرات كرده است. بدون شك مهمترین و موثرترین عامل و بازیگر این تحولات ملتهای منطقه هستند. ملتهایی كه با توجه به ساختار اجتماعی، فرهنگی و تاریخیشان و نیز ساختار سنتی و غیردموكراتیك كشورهایشان كمتر كسی انتظار تحرك سیاسی اجتماعی از آنها داشت.
با بروز تحولات منطقه دومینویی از تغییرات و جابجاییهای سیاسی و اجتماعی در بین بازیگران اصلی (دولتها) و گروههای مختلف موثر و پر نفوذ فعال و غیر فعال روی داده است كه هر روز ابعاد این تغییرات و تاثیر مثبت و منفی آنها بر كشورهایی دیگر منطقه بیشتر خود را نشان میدهد.
سایت مرکز مطالعات خاورمیانه با یكی از كارشناسان و پژوهشگران ارشد این مرکز درباره تحولات خاورمیانه با تاكید بر مساله فلسطین، مصر، سوریه و ... گفتوگو كرده است.
نیازی در گفتوگو با سایت مرکز درباره تاثیر تحولات منطقه بر صلح خاورمیانه به ویژه مصر به عنوان حامی اسراییل گفت: مصر به عنوان متحد اسراییل و پایبند به تعهدات كمپ دیوید و سرزمین حائل (صحرای سینا) رژیماش دستخوش تغییرات شده است و سوریه كه مهد نیروهای مبارز فلسطین بود نیز دستخوش تحولاتی شده است.در حال حاضر نیروهای مبارز فلسطینی (حماس، فتح و ...) دیگر به آینده سوریه امیدوار نیستند و نیروهای فلسطینی در حال مهاجرت به مصر هستند و متوجه شدند كه دیگر نمیتوان بر روی سوریه حساب كرد و باید كشور مادر دیگری را برای تحقق آرمانهای فلسطین انتخاب كنند. به نظر میآید حماس و جهاد اسلامی در حال مهاجرت به مصر هستند.
وی در پاسخ به این پرسش كه به نظر این گروهها به لحاظ تشكیلاتی برای مهاجرت آماده شدهاند با تایید این مطلب گفت: علاوه بر تاثیر شرایط و تحولات منطقه، گروههای فلسطینی به لحاظ تشكیلاتی برای این جابجایی آماده شدند، همچنین آنها با احساس خطر از شرایط منطقه و خاورمیانه نوعی آشتی ملی را از سر گرفتند، زیرا حماس ناگزیر است برای استقرار در مصر با سازمان آزادیبخش توافق داشته باشد تا بتواند پشتوانه خوبی برای غزه از سوی مصر ایجاد كند.
این پژوهشگر ارشد مركز مطالعات استراتژیك خاورمیانه گفت: مشكل فلسطین مربوط به جغرافیای امنیتی و ژئواستراتژیك است.
وی با بیان اینكه دولتی غاصب در محدودهای بسیار كوچك در خاورمیانه مثلث امنیتی بین حیفا، تلآویو و قدس ایجاد كرده كه در آن تمدنی یهودی قرار گرفته است، گفت: این دولت برای بقایش به امنیت نیاز دارد و امنیت از نگاه اسرائیلیها سختافزاری و در سرزمین تعریف میشود. اطراف این مثلث دایرهای 60 كیلومتری تعریف شده است و مثلث داخل آن همواره باید امنیتاش برقرار باشد. یعنی اگر ارتش عربی از مرزهای شمالی، شرقی و جنوب حركت كند اسرائیل 24 ساعت برای بسیج نیروهای نظامیاش زمان نیاز دارد، بنابراین مناطق مذكور به عنوان عمق امنیتی اسرائیل محسوب میشوند.
وی ادامه داد: از طرف صحرای سینا اسراییلیها هیچ مشكلی ندارند و اسراییل برای مقابله در برابر هرگونه حمله از این منطقه فرصت تجهیز و مقابله دارد. البته اسراییلیها با مصر توافق كردند که صحرای سینا منطقه عاری از سلاح باشد، مصریها حق حمل سلاح و استقرار نیروی نظامی در صحرای سینا را ندارند و این مساله در آینده هم به همین شكل باقی خواهد ماند. منطقه شرمالشیخ هم ویژگی عاری از سلاح بودن را دارد و برای اسرائیل استراتژیك محسوب میشود.
این استاد دانشگاه درباره منطقه استراتژیك بلندیهای جولان گفت: در منطقه جولان كه اسراییل بخشی از خاك سوریه را اشغال كرده است، بر روی قلههای آن نیروهای اسرائیلی مستقرند و هر نوع تحرك نظامی از سوی سوریه در برد سلاحهای اسراییلی است. در شرق هم تپهها و جبل قدس اهمیت استراتژیك دارند و اسرائیل حاضر نیست این منطقه را به لحاظ استراتژیك ترك كند.وی اظهار داشت: به لحاظ دینی اسراییل با قدس مشكلی ندارد. و در حال حاضر ادیان مختلف در این منطقه حضور دارند.
وی با اشاره به مخالفت اسراییل با تقسیم قدس تصریح كرد: اگر نیروی نظامی متخاصم در تپههای قدس علیه اسراییل قرار گیرد تلآویو، حیفا و بخش یهودینشین قدس در معرض خطر قرار خواهند داشت، از این رو اسراییلیها با تقسیم قدس موافقت نمیكنند، همچنین با در اختیار داشتن سلاح از سوی فلسطینیها مخالفت میكنند.
نیازی تصریح كرد: از لحظه شكلگیری، دولت اسراییل نگران بقا و امنیتش بوده است؛ این خصوصیت و شكل از وضعیت امنیتی كمك میكند مثلث امنیتی اسرائیل حفظ شود.
وی گفت: تنها امكانی كه اسراییلیها را متزلزل میكند، نیروی زمینی است. عمق سرزمینهای اشغالی بسیار كم است به همین دلیل این منطقه نسبت به سلاحهای بالستیك حساسیت دارد. باید مساله فلسطین را تابع زور نیروی نظامی زمینی ببینیم، بنابراین مذاكرات صلح و یا راهحل دیگر برای به دست آوردن و یا آزادسازی سرزمینهای اشغالی امكانپذیر نیست.
این پژوهشگر ارشد مركز مطالعات استراتژیك خاورمیانه در ادامه با بیان اینكه اسراییل از شكلگیری یك دولت عربی یا وحدت سرزمینی در كنار خود وحشت دارد، اظهار كرد: اسراییل بر این نظر است كه سرزمین فلسطینیها باید مثل یك پنیر سوراخ شده باشد یا تعدادی جزیره كه ارتباطشان از طریق اسرائیل صورت گیرد. فلسطینیها سعی داشتند از طریق شهركنشینی با این مساله مقابله كنند و در مسیر كار خود شروع به خانهسازی كردند و همان جا مستقر شدند، اما اسراییل در مقابل از طریق شهركسازی این ارتباطات و پیوستگی سرزمینی را قطع كرد.
نیازی تصریح كرد: بنابراین شهركسازی اسراییل در واكنش به شهركسازی فلسطینیها بوده است. ممكن است هیچكس در شهركها زندگی نكند، هدف قطع ارتباط بین شهرهای فلسطینی است، چون پیوستگی، قدرت ایجاد میكند.
وی با اشاره به مساله استراتژیك بلندیهای جولان میان سوریه و اسراییل گفت: معتقدم هیچ وقت اسراییل حاضر به مذاكره بر سر جولان نخواهد بود. از سویی سوریه هم به دلیل ناامنی كه از سوی اسراییل بر روی بلندیهای جولان احساس میكند حاضر نیست دست از آن بكشد. سوریها برای اینكه ناامنی اسراییل را بیشتر كنند به حمایت از حزبالله لبنان، گروههای دهگانه فلسطینی علیه اسراییل دست زدهاند. اما در حال حاضر سوریها با بحران داخلی مواجه شدند و دیگر نگران جولان نیستند، بلكه نگران نظام حاكم خود هستند.
وی با اشاره به مذاكرات سوریه و اسراییل و احتمال نگرانی حماس و فتح از سوریه در تعامل با اسراییل اظهار كرد: هیچ معاملهای بین اسراییل و سوریه صورت نمیگیرد. حیات استراتژیك دو طرف به جولان بستگی دارد و هر كس بر سر جولان معامله كند در واقع خودكشی كرده است. آن مذاكرات را آمریكاییها هدایت میكردند و سعی داشتند خط حایلی میان سوریه و اسرائیل ایجاد كنند و در اصل نوعی میانجیگری از سوی آمریكا بود. سوریها این مساله را پذیرفتند، اما اسرائیلیها نه!
این پژوهشگر ارشد مركز مطالعات استراتژیك خاورمیانه درباره آنچه اخیر به عنوان توافق حماس و فتح خوانده میشود، گفت: برای حماس كه در غزه مستقر است، مهاجرت به مصر و آزاد شدن امكان تردد در مزرهای مصر به غزه فرصتی طلایی است، اما با وجود باز شدن مرز رفح، فشارهای اسراییل مانع از آن شد تا ترددها شكل عمیقتری به خود بگیرد. حمایت از فلسطینیها اکنون در مصر وجود دارد و این حمایت بیش از هر كس شامل حال اهالی غزه میشود، اما بیش از حدود کمک انسان دوستانه و تحرك اقتصادی، این حمایت وارد فاز سیاسی و نظامی نخواهد شد.
وی درباره حمایت ایران و حزبالله لبنان از گروههای فلسطینی گفت: حزبالله از مسائل و درگیریهای داخلی سوریه آسیب میبیند. تضعیف سوریه و در بدترین وضعیت یعنی روی كار آمدن دولت سنی در سوریه قاعدتا جریانهای اهل سنت لبنان را تقویت خواهد كرد. سوریه كمك میكند تا دولتی در لبنان باشد كه مورد توافق حزبالله است، اما اگر اقتدار دولت سوریه شكسته شود، اقتدار دولت لبنان هم شكسته میشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به وضعیت جغرافیایی لبنان تصریح كرد: بیروت برای بقاء و ثباتش باید با یكی از همسایگان قدرتمند منطقهایاش یعنی سوریه و اسراییل بسازد؛ با اسراییل كه در وضعیت جنگ سرد است، بنابراین تنها سوریه باقی میماند.
وی در پاسخ به این پرسش كه چنانچه در لبنان تغییر سیاسی صورت گیرد بر سوریه اثرگذار خواهد بود، اظهار كرد: سوریها در ارتباط با لبنان یك قدرت فرامنطقهای محسوب میشوند و یك نیروی فعال و مداخلهگرند و به طور تاریخی لبنان را جزو سرزمین خود میدانند. تا یك سال پیش سوریه در لبنان سفارت نداشت و بیش از 30 هزار نیروی نظامی سوری تا چند سال پیش در این کشور مستقر بودند. البته عقبنشینی نیروهای نظامی سوریه از لبنان فضای این كشور را تغییر داد و موجب روی كار آمدن جریان سعد حریری شد، اما الان وضعیت متفاوت است و دولت مطلوب سوریه در لبنان بر سر كار است.
وی ادامه داد: این مساله درباره ایران هم صادق است. تا زمانی كه در سوریه دولت علوی بر سر كار باشد به لحاظ استراتژیك به سود ایران و حزبالله خواهد بود، اما اگر شرایط در سوریه تغییر كند، این مساله بر لبنان، اردن، عراق و ایران تاثیرگذار خواهد بود.
این استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: اگر دولت سنی در سوریه بر سر كار آید با تركیه متحد استراتژیك خواهد بود، بنابراین سرنوشت منطقه به نوعی به سرنوشت سوریه گره خورده است.
وی در پاسخ به این پرسش كه در صورت استقرار دولت سنی در دمشق این دولت از گروههای فلسطینی و مقاومت حمایت خواهد كرد با اشاره به جریانهای اهل سنت در جهان عرب تصریح كرد: روابط كشورهایی مثل ایران با جریانهای فلسطینی مبارزاتی بوده است، نه ایدئولوژیكی. حماس جنبش سلفی است و این جنبش به لحاظ تاكتیكی با ایران یا سوریه همكاری میكند، اما ذاتا جنبشی سلفی و سنی است.
این پژوهشگر ارشد مركز مطالعات استراتژیك خاورمیانه با اشاره به نگرانی گروههای مقاومت (حماس و فتح) از تغییرات در سوریه گفت: سوریها تا به حال از جنبشهای مذكور به خاطر مصالح و منافعشان حمایت كردهاند. اما اینكه در صورت حضور دولت سنی در قدرت، دمشق از گروههای فلسطینی حمایت میكنند یا نه مشخص نیست.
وی گفت: جریانهای اهل سنت نوعی اسلام سیاسی سلفی را ترویج میكنند كه در آن نفوذ القاعده و بعث سنی و جنبش اخوانالمسلمین را میتواند در زمانها و مكانهای مختلف تقویت كند.
این پژوهشگر خاطرنشان كرد: مصر پشتیبان قدرتمندی برای حماس و فتح است به شرطی كه دولت آینده مصر متحد اسراییل نباشد یا مصالح جهان عرب را فدای منافع خودش در ارتباط با اسراییل نكند. اگر در مصر انتخابات شود، اخوانیها در پارلمان بیش از 50 درصد آراء را كسب میكنند، در این صورت دولت آینده مصر شبیه الگوی تركیه خواهد بود و مواضعاش درباره اسراییل هم به همان شكل خواهد بود.
این استاد دانشگاه درباره جایگاه و رویكرد اخوانالمسلمین به تحولات منطقه و خاورمیانه تصریح كرد: شرایط فعلی مصر به سود اخوانالمسلمین است و شاهد هستیم كه مسایل را سازماندهی میكند. اما این وضعیت در صورتی كه انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری مصر برای یك سال به تاخیر افتد پایدار نخواهد ماند. جناح مقابل اخوان المسلمین (نیروهایی كه جنبش دموكراتیك را هدایت میكنند) در این مدت شخصیتهایی را برای ریاست جمهوری و یا پارلمان معرفی میكنند كه در آن صورت معادلات بر هم میخورد. پیشبینی این كه مصر چگونه دولتی خواهد داشت و نسبتاش با اسراییل چه خواهد بود مشخص نیست. مصر فعلا نمیتواند در مسایل بیرونی فعال باشد و در پی این نیست كه افزایش تشنج در مرزهای خود با اسراییل داشته باشند.
این پژوهشگر ارشد مركز مطالعات استراتژیك خاورمیانه درباره روی كار آمدن احتمالی اخوانالمسلمین در مصر و احتمال بروز مشكلات ایدئولوژیك و مذهبی با دولتهای شیعی منطقه تصریح كرد: دولت سوریه، بعثی و به لحاظ ایدئولوژیك متفاوت با ایران است و همزمان دولت عراق هم بعثی و دارای ایدئولوژی متفاوت از ایران بود، اما ایران با یكی اتحاد استراتژیك داشت و با دیگری دشمنی. آن چه برای سیاست خارجی ما تعیین كننده است خصومت با آمریكا و اسراییل ستیزی است. همان طور كه این ویژگی دولتهایی مثل ونزوئلا، كوبا و ... را بدون اینكه سنخیتی با ایدئولوژی و مذهب ایران داشته باشند نزدیك كرده است. این مساله نكتهای است كه در ارتباط با الگوی تركی وجود ندارد، تركیه خود را در منظومه غرب تعریف میكند ولو این كه مسلمان است.
وی درباره آینده اخوانالمسلمین در منطقه تصریح كرد: در جریان اهل سنت جریانهای اسلامی تابع جریان القاعده (رادیكال)، اخوانالمسلمین (معتدل) و جریانی سلفی وهابی هستند كه در رقابت با یكدیگرند. در پاكستان و افعانستان الگوی القاعده و طالبان فعالیت میكند و در تركیه الگوی اخوانی دولت سازی كرد و عربستان هم الگوی سلفی خود را در برخی كشورهای حاشیه خلیجفارس و كشورهایی خارج از این منطقه و خاورمیانه ترویج كرده است. اخوانیها همیشه در اشكال مختلف خود را به عنوان رقیب سعودیها بازتولید كردهاند، اما معتدل و عقلایی. این الگو وقتی در تركیه به موفقیت میرسد، همزمان هم به كشورهای جهان عرب (فلسطین، مصر، عراق و ...) نزدیك میشود، بنابراین الگویی برای پیاده كردن در اختیار دارد و خواستار تشكیل حكومت نیز است. سعودیها در حال حاضر در ضعف هستند و قادر به فعالیت برای ترویج الگوی خود نیستند و به شكلی توسط شبكه الجزیره اهدافشان را پیگیری میكنند.
وی گفت: جریان اهل سنتی كه به ایران نزدیك بوده، خیلی قدرتمند نبوده و اغلب از جریانهای مغلوب بوده است، مثل "جهاد اسلامی". تصمیم استراتژیك ایران این است كه یكی از این جریانها را به لحاظ اسلامی حمایت كند، البته ممكن است این اتفاق نیفتد، اما در حوزه منافع فضا كاملا متفاوت است.
وی درباره وحدت بین گروههای حماس و فتح به عنوان مهمترین عامل تاثیرگذار در حل مساله فلسطین گفت: معتقدم هر دو گروه فتح و حماس با توجه به دركی كه از موازنه قدرت دارند میدانند در شرایط فعلی بدون یك قدرت عرب منطقهای قادر به اعمال زور در ارتباط با اسراییل نیستند، از این رو به حداقلهای استراتژیك رضایت میدهند، یعنی یك دولت فلسطینی در همان مرزهای 1967 و یا كمتر، اما این دولت به لحاظ بینالمللی به رسمیت شناخته میشود، ولو اینكه به لحاظ سرزمینی ساختارش جزیرهای باشد. با این حال تاكنون اسراییلیها با این مساله موافقت نكردهاند.
این استاد دانشگاه با اشاره به مطلب بالا تصریح كرد: اسراییل بر مبنای بحث توازن قوا وقتی دشمنش را در موقعیتی نمیبیند كه اعمال قدرت كند، طبیعی است تن به مذاكرات و امتیازدهی ندهد. جنگهای 33 و 22 روزه گرچه به لحاظ مقاومت نوعی پیروزی بوده است، اما بهای مبارزات نظامی جبهه مقاومت با اسراییل را سنگین میكند. وقتی در لبنان هزاران خانه ویران و مردم كشته میشوند و مشكلات اقتصادی بروز میكند، مردم محاسبه میكنند كه درگیری دوباره فایده دارد یا نه.
این پژوهشگر ارشد مركز مطالعات استراتژیك خاورمیانه با تاكید بر اینكه اساس تحولات منطقه در مصر است، گفت: حضور مصر به عنوان یك قدرت بزرگ منطقهای تاثیرگذار است. اگر مصر تاثیرات خود را در مذاكرات فلسطینی ـ اسراییلی وارد كند، طبیعی است اسراییلیها این بار فقط فلسطینیها را نمیبینند، بلكه یك دولت عربی بزرگ را میبینند.
وی افزود: مصر بدون مبارك دوران گذار را میگذراند. در این دوران تصمیمگیری قاطع دشوار است و تا زمانی كه پارلمان جدید تشكیل نشده و دولت شكل نگیرد نمیتوان درباره مصر سخن گفت.
این پژوهشگر ارشد مركز مطالعات استراتژیك خاورمیانه درباره نقش آمریكا درباره تحولات حال و آینده منطقه گفت: آمریكا قانع شده است كه تحولات در جهان عرب به ضررش نیست؛ چرا كه تفكرات سنتی از منطقه در حال دور شدن است و با نسل جدیدی از جوانان روبرو هستیم كه در امپراطوری "فیسبوك" زندگی میكنند.
نیازی در پاسخ به این پرسش كه تا چه اندازه آمریكا مطمئن است جوانان در فضای فیسبوك و اینترنت نتایج مورد نظر او را در واقعیت محقق میسازند، اظهار كرد: تا الان نشانهای مبنی بر اینكه آمریكاییها از حضور جوانان در فضای اینترنت و استفاده از آن برای پیشبرد اهدافشان نگرانند، دیده نمیشود. ممكن است اسراییل از این مساله نگران باشد، اما آمریكا نه.
وی اضافه كرد: از نظر اسراییل این جریان گذار میتواند به جریانهای رادیكال تبدیل شود، ولی آمریكاییها تجربه دولت تركیه برای الگوسازی در منطقه را مطلوب میدانند. تركها در حال حاضر اجازه یافتند در مسایل مختلف منطقه نقشآفرینی كنند و نقش كنترلگر دارند. تركها، آمریكاییها را قانع كردهاند كه اخوانالمسلمین مصر ضدآمریكایی نخواهد بود. لیبیاییها و فرد مخالف قذافی كه از اخوانالمسلمین است از سوی جامعه بینالمللی حمایت میشود. البته این به معنای اطمینان كامل آمریكا از تحولات منطقه نیست.
وی تصریح كرد: اینكه در آینده چه موجی در منطقه حاكم خواهد شد در اختیار هیچ یك از نیروها و كشورهای تاثیرگذار در منطقه مثل ایران یا فرامنطقهای مثل آمریكا نیست، بلكه آینده منطقه به میزان فعالیت بازیگران فعال در آن بستگی دارد. معتقدم مرحله گذار در كشورهای منطقه كه در آنها شاهد تحولات اساسی بودهایم ادامه خواهد داشت و این احتمال است كه موج تحولات به كشورهای حوزه آسیای مركزی و حاشیه خلیجفارس هم كشیده شود. این موج هنوز آرام نگرفته است؛ تا تكلیف لیبی، یمن، بحرین و عربستان مشخص نشود مرحله گذار تمام نمیشود.
این استاد دانشگاه گفت: در حال حاضر شرایط به گونهای است كه مرزها توسط مردم در حال شكستن است، مردم كشورهای مختلف به كشورهای همسایهشان در حال مهاجرتند، این اتفاقات مرزهای موجود جهان عرب را متزلزل ساخته است.
وی با اشاره به نقشآفرینی برخی كشورها در تحولات منطقه خاطرنشان كرد: تركیه الگوی اسلام تركی خود را بازاریابی میكند و آمریكاییها هم الگوهای دموكراتیكشان و ایرانی هم باید الگوی خود را بازاریابی كند كه به اعتقاد من الگوی ایران ضدآمریكایی و ضد اسراییلی است. برای ایران مهم است دولت مصر ضدآمریكایی و ضداسراییلی باشد.
شهریار نیازی در پاسخ به این پرسش كه تغییر رویكرد سیاست خارجی ایران از حالت تهاجمی به تنشزدایی و همكاری چه تاثیری در فضای منطقه خواهد داشت؟ گفت: ایران تغییرات خود را داده است و دوران گذارهای مختلف را پشت سر گذاشته و الان دولت فعال منطقه است. به نظر میرسد ایران انسجام و وحدت داخلیاش به مراتب نسبت به این كشورهایی كه در آنها تحولات در جریان است وضعیت بهتری دارد. ما به عنوان یك دولت فعال در تحولات منطقه شناخته میشویم. ایران پیش از هر چیز از اختلافات داخلی رنج میبرد و با انسجام نه تنها منفعل نمیشویم، بلكه تاثیرگذاری خوبی هم خواهیم داشت.
نویسنده
شهریار نیازی
شهریار نیازی پژوهشگر ارشد در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی استاد ادبیات در دانشگاه تهران می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر نیازی مسائل خاورمیانه و زبان و ادبیات عرب است.