توهم صلح در خاورمیانه

مطرح کردن سخنانی تازه توسط باراک اوباما که قرار بود نویدبخش سیاست خاورمیانه‌ای جدید آمریکا باشد، این تصور را پدید آورد که شاید این بار به راستی ایالات متحده قصد دارد انرژی و توجه بیشتری را به مسأله صلح خاورمیانه معطوف دارد. اما پس از مخالفت شدید بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، با سخنان اوباما و عقب‌نشینی شتابان وی از آنچه گفته بود، خیلی زود مشخص شد که این تصور بیشتر توهم بوده است تا تصوری درست. اوباما در سخنرانی خود اعلام داشت که مرزهای پیش از جنگ شش روزه ژوئن 1967 باید مبنای مذاکرات صلح و تعیین کننده مرزهای آینده دولت مستقل فلسطینی و اسرائیل قرار گیرد. حتی برای اینکه این پیشنهاد با مخالفت جدی از سوی اسرائیل و لابی قدرتمند طرفدار اسرائیل در آمریکا روبرو نشود، اوباما اعلام داشت که می‌توان برخی از مناطق در کرانه باختری رود اردن را که تراکم جمعیت شهرک‌نشینان یهودی در آن بسیار زیاد است، با برخی از سرزمینهای دیگری که به فلسطینی‌ها داده خواهد شد، معاوضه کرد. اما اسرائیلی‌ها و لابی طرفدار آن در ایالات متحده بدون توجه به این نکته شدیداً به این سیاست تازه آمریکا حمله کردند.     

 

 موشه یعالون، معاون نخست وزیر اسرائیل، که مایل است رهبر کل جریان راست‌گرای اسرائیل باشد، اخیراً اظهار داشته است که کشمکش فلسطین و اسرائیل را نمی‌توان حل کرد و از این رو این کشمکش صد سال دیگر نیز می‌تواند ادامه پیدا کند. مشاور امنیت ملی نتانیاهو نیز به سهم خویش اظهار داشت که مرزهای 1967 پذیرفتنی نیست، زیرا بسیاری از یهودیان را بیرون از اسرائیل نگه می‌دارد. اما جدا از این دو نفر، دروغ اصلی را نتانیاهو مطرح ساخت که این مرزها قابل دفاع نیستند و به همین خاطر با پیشنهاد اوباما برای پذیرش مرزهای 1967 به عنوان مبنایی برای مذاکرات صلح و تشکیل دولت مستقل فلسطینی مخالفت کرد. 

 

در طی چهار سال گذشته اسرائیل می‌توانست به خاطر دودستگی پدید آمده میان حماس و جنبش فتح به بهانه اینکه یک شریک راستین صلح در طرف فلسطینی نمی‌توان یافت، از دادن امتیازات دردناک برای دستیابی به صلح خودداری ورزد، اما اینک با توافق تقسیم قدرت و تشکیل حکومت وحدت ملی در فلسطین، دیگر این بهانه از دست اسرائیل خارج شد. به همین خاطر، نتانیاهو این بار قابل دفاع نبودن مرزهای 1967 را بهانه رد پیشنهادها و طرحهای مربوط به صلح قرار داده است. 

 

اما نکته اینجاست که جریان راست‌گرای اسرائیل به این نکته توجه نمی‌کند که عناصر معامله صلح اسرائیل و فلسطین سالها پیش از این وضع گردیده و به گونه‌ای ژرف در آگاهی اسرائیلی‌ها و آگاهی بین‌المللی جای گرفته است. این بدین معنی است که اسرائیل تنها دو گزینه پیش رو دارد: با میل خود نهایی بودن این وضعیت را به گونه‌ای که بر آن توافق شده، بپذیرد، و یا اینکه تنها پس از وادار شدن به همان نقطه کشانده شود، در حالی که کاملاً منزوی و منفور شده است. هم اکنون به نظر می‌رسد که حکومت راست‌گرای اسرائیل گزینه دوم را برگزیده است و به گونه‌ای فزاینده به انزوای اسرائیل در صحنه بین‌المللی یاری می‌رساند. وضعیت هم اکنون به گونه‌ای است که حتی در خصوص اتحاد استراتژیک و همیشگی اسرائیل و ایالات متحده نیز تردیدهایی جدی پدید آمده است و در واقع این دو کشور تیره‌ترین دوران روابط خود را در چند دهه اخیر سپری می‌کنند. 

 

بر پایه آنچه که معاون نخست وزیر اسرائیل بیان کرده است، مشخص می‌شود که اسرائیل به راستی خود را برای گزینه تداوم وضع موجود یعنی نه جنگ و نه صلح آماده کرده است. اما در خصوص اینکه آیا اجتماع بین‌المللی نیز آمادگی دارد وضع موجود را برای مدتی طولانی بپذیرد به طور جدی تردید وجود دارد. البته بر اساس آنچه که بر سر سیاست اعلام شده اوباما آمد، به این نتیجه‌گیری نیز می‌توان رسید که اجتماع بین‌المللی و از همه مهمتر ایالات متحده هم اکنون از ابزارهای کارامد برای زیر فشار قرار دادن اسرائیل برخوردار نیستند تا به یک معامله صلح مورد پذیرش طرفین با فلسطینی‌ها دست بیابد. بدین ترتیب، تا آینده قابل پیش‌بینی هیچ تحول خاصی را در روند صلح نمی‌توان شاهد بود، مگر اینکه تحولی در درون خود جامعه اسرائیل پدید بیاید و با تضعیف شدید جایگاه راست‌گرایان افراطی در درون اسرائیل، چپ‌گرایان طرفدار صلح به قدرت دست بیابند. با توجه به این موارد، احتمالاً اوباما تا رسیدن به مقام ریاست جمهوری برای بار دوم، تلاش جدی چندانی برای دستیابی به صلح انجام نخواهد داد. کناره‌گیری جورج میشل، نماینده ویژه اوباما برای صلح خاورمیانه، نیز خود به خوبی نومیدی موجود را در میان مقامات حکومت آمریکا از دستیابی به یک راه حل در این خصوص نشان می‌دهد. بدین ترتیب، همه طرفها صرفاً نظاره‌گر وضع موجود هستند تا ببینند تحولات خاورمیانه به ویژه در کشورهای همسایه همچون سوریه و مصر به چه صورتی فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آیا در این میان می‌توان به پیامدهای مثبت این تحولات بر روند صلح اعراب و اسرائیل نیز امید بست یا خیر.  


نویسنده

محمد حسین حافظیان

محمد حسین حافظیان پژوهشگر ارشد در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر حافظیان مسائل خاورمیانه و مطالعات زنان است.