فلسطین در راه اتحاد دوباره

سرانجام پس از چهار سال جدایی و اختلاف، دو جنبش حماس که کنترل نوار غزه را در اختیار دارد و جنبش فتح که بر کرانه باختری رود اردن حکومت می‌کند، توافق‌نامه‌ای را برای پایان این وضعیت در قاهره امضاء کردند. این توافق برای تقسیم قدرت و سپردن حکومت به دست تکنوکراتهای مستقل و بی‌طرف است تا زمانی که انتخابات عمومی در سال آینده در فلسطین برگزار شود. 

 

در حالی که کل جهان عرب و جهان اسلام از توافق به دست آمده خوشنود است، واکنش خشم‌آلود اسرائیل به این توافق به خوبی نشان می‌دهد که تا چه حد اسرائیل از وضعیتی که در طی چهار سال گذشته بر فلسطین حاکم بود و دودستگی موجود رضایت خاطر داشت. شاید مهمترین تأثیری که این توافق بر اسرائیل داشته باشد، محروم کردن آن از داشتن یک دشمن باشد، دشمنی که می‌توانست در صحنه داخلی اسرائیل که دچار شکاف و دودستگی شدید میان تندروها و میانه‌روها و دیگر شکافهای مذهبی است، به صورت یک عامل وحدت‌بخش عمل کند. در همین حال، تا کنون در طی چهار سال گذشته اسرائیل می‌توانست به بهانه اینکه یک شریک راستین صلح در طرف فلسطینی نمی‌توان یافت، از دادن امتیازات دردناک برای دستیابی به صلح خودداری ورزد، اما اینک با این توافق، دیگر این بهانه به تدریج از دست اسرائیل خارج خواهد شد.

 

نوع واکنش کاملاً متفاوت حکومت خودگردان فلسطین و حکومت حماس به خبر کشته شدن بن لادن به خوبی نشان می‌دهد که تا چه حد گروه حماس از قواعد حاکم بر نظام بین‌الملل موجود به دور است. در حالی که حکومت خودگردان با استفاده از این فرصت خواهان توجه بیشتر بین‌المللی به مسأله دستیابی به صلح میان اسرائیل و فلسطین شد، حکومت حماس با ستایش از بن لادن و” مجاهد عرب” نامیدن وی بیگانگی این گروه را نسبت به افکار عمومی جهانی و حتی افکار عمومی مسلمانان آشکار ساخت. زیرا بن لادن فردی بود که مسؤولیت ریختن خون هزاران انسان بی‌گناه شامل مسلمانان عراق، افغانستان و پاکستان را بر عهده داشت. همین نکته مورد دستاویز بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، قرار گرفت تا این توافق را یک پیروزی بزرگ برای تروریسم توصیف کند و اینکه او با نسخه فلسطینی القاعده مذاکره نخواهد کرد. بی‌تجربگی حماس در صحنه بین‌المللی مطمئناً با تسلیم شدن آن به حکومت یکپارچه فلسطینی از این پس دیگر پیامدهای منفی به بار نخواهد آورد.

 

شاید تجربه این چهار سال درسهای ارزشمندی برای فلسطینی‌ها به همراه داشته باشد که همواره باید در برابر دشمن مشترکشان، اتحاد خویش را به رغم اختلاف نظرهای موجود حفظ کنند، در غیر این صورت جز آب ریختن به آسیاب دشمن چیزی نصیبشان نخواهد شد. دقیقاً بر همین اساس، خالد مشعل، یکی از رهبران حماس، اعلام کرد که «جنگ ما با دشمن اسرائیلی است و نه با جناحهای فلسطینی.» بی‌گمان، این صدای متحد فلسطینی از این پس با آسانی بیشتری می‌تواند خواهان تشکیل دولت مستقل فلسطینی و پایان محاصره غزه گردد. مهمترین درس این چهار سال برای فلسطینی‌ها این خواهد بود که اختلافات میان خویش را از راههای صلح‌آمیز و به صورت دموکراتیک حل و فصل کنند و تکنیکهای سهیم شدن در قدرت را فراگیرند. 

 

 بهار عربی، اصطلاحی که برای توصیف خیزشهای مردمی در جهان عرب به کار می‌رود، تأثیر خود را بر مسأله فلسطین نیز گذارده است، به گونه‌ای که در طی این خیزشها جنبش فتح با استعفای مبارک یک پشتیبان نیرومند خود را از دست داد و از سوی دیگر، رهبری حماس که در دمشق در تبعید به سر می‌برد، با شورشهای فزاینده صورت گرفته علیه رژیم بعثی سوریه با سرنوشتی نامعلوم روبرو است و در همین حال، حماس خواهان بهبود روابطش با حکومت جدید مصر نیز می‌باشد. همین عوامل موجب شد که دو طرف با نرمش نشان دادن، از مواضع سرسختانه خود دوری کنند و به این توافق دست بیابند. 

 

 جدا از ابعاد گوناگون این توافق برای آینده فلسطین، این رویداد به نوعی نشانگر ظهور دوباره مصر در صحنه منطقه‌ای نیز می‌باشد. نقش میانجی‌گرانه مصر در این توافق نشان داد که این کشور یک سیاست خارجی مستقل‌تر را نسبت به دوره حسنی مبارک پیگیری خواهد کرد. در واقع، در طی دو ماه گذشته حکومت موقت مصر قول کنار گذاردن دو سیاست دیگر دوره مبارک را نیز داده است: نخست برقراری روابط گرم‌تر با ایران و دوم بازگشایی مرز رفح با غزه. بدین ترتیب، بهار عربی تا کنون این تأثیر را نیز داشته است که شرایط را برای فلسطینی‌ها بهتر و برای اسرائیلی‌ها سخت‌تر کرده است.

 

هم اینک راه بهانه‌گیری برای اسرائیلی‌ها جهت گریز از صلح و پایان محاصره غزه بسیار دشوارتر خواهد بود. به ویژه باید در نظر داشت که بر خلاف اسرائیل که حتی پیش از امضای توافق به حکومت خودگردان و شخص محمود عباس (ابومازن) هشدار داده بود که میان صلح با اسرائیل و توافق با حماس یکی را برگزیند و از دادن عواید مالیاتی فلسطینی در ماه آوریل که در حدود صد هزار دلار می‌باشد خودداری می‌ورزد، ایالات متحده، به عنوان پشتیبان اصلی اسرائیل، موضع محتاطانه‌تری در پیش گرفت و سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام داشت که نکته مهم تضمین اجرای این توافق به گونه‌ای است که موجب پیشبرد چشم‌انداز صلح شود و نه تضعیف آن. بدین ترتیب، مشخص می‌شود که حتی ایالات متحده نیز این توافق را به طور اصولی می‌پذیرد و تنها منتظر تشکیل حکومت آینده فلسطینی برآمده از این توافق است تا تصمیم نهایی را در خصوص تداوم کمکهای مالی به حکومت خودگردان فلسطین بگیرد. با توجه به وضعیت موجود، انزوای اسرائیل در سطح بین‌المللی که به خاطر سرسختی بیش از حد آن در خصوص دستیابی به صلح و توقف اقدامات غیرقانونی همچون شهرک‌سازی در سرزمینهای اشغالی است، بیش از پیش افزایش خواهد یافت و حکومت ائتلافی شکننده اسرائیل را بیش از پیش با مشکلات داخلی و خارجی روبرو خواهد ساخت.


نویسنده

محمد حسین حافظیان

محمد حسین حافظیان پژوهشگر ارشد در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر حافظیان مسائل خاورمیانه و مطالعات زنان است.