چرا تحولات سوریه را باید به گونه ای دیگر تحلیل کرد؟ / رحمن قهرمان پور
آثار تحولات در سوریه را باید تا حدی متفاوت از سایر کشورهای عربی تحلیل کرد . سوریه در سی سال گذشته یکی از با ثبات ترین کشورهای عربی در منطقه و جهان عرب بوده است . اقدامات قاطع حافظ اسد در برخورد با مخالفان در دهه 1980 ، صرفاَ ناشی از اراده شخصی وی نبود بلکه همراهی نیروهای نظامی و امنیتی نیز نقش تعیین کننده ای در سرکوب شورش اخوان المسلمین در این دهه داشت . مشهور است که حافظ اسد با وجود قتل چندین هزار نفر همواره یک رهبر محبوب در جهان عرب بود . سوریه در سالهای اخیر به ندرت در برابر فشارهای خارجی کوتاه آمده و برای مقابله با فشارهای خارجی حضور خود در صحنه مقاومت و فلسطین را تقویت کرده و خود را خط مقدم مقاومت در جهان عرب نشان داده است . حضور در خط مقدم جبهه مقاومت عربی در برابر اسرائیل مشروعیت حزب بعث و حکومت سوریه را در میان اعراب افزایش داده است . در نتیجه حکومت سوریه با وجود ضعف زیرساختی در حوزه خدمات و توسعه ، توانسته با قدرت به کار خود ادامه دهد . افزون بر این شکل دهی به نوعی ناسیونالیسم سوری پیرامون ایده شام بزرگ نیز موجب جلب رضایت ناسیونالیست های سنی شده است . با وجود اینکه هسته اصلی قدرت در سوریه در اختیار علوی هاست ، سنی های زیادی در ساختار قدرت سهیم شده اند و این نیز باعث تقویت پایگاه مردمی حکومت بشار اسد گردیده است . عامل دیگری که قدرت حکومت سوریه را در برخورد با مخالفان افزایش داده وجود منافع مشترک میان ارتش ، نیروهای امنیتی و سیاسیون است . بر خلاف مصر و تونس که ساخت سیاسی و نظامی - امنیتی قدرت تا حدی مجزا از یکدیگر بودند ، در سوریه میان این سه پیوستگی و انسجام زیادی وجود دارد ، زیرا رفتن بشار اسد همراه خواهد شد با رفتن همه نیروهای امنیتی و نظامی . به همین دلیل در برخورد حکومت سوریه با مخالفان دو دستگی یا چند دستگی جدی مشاهده نمی شود و تعداد زیادی از نیروهای نظامی به مردم نپیوسته اند .
ماهیت سکولار حکومت سوریه منجر به ظهور نوعی شیوه همزیستی مسالمت آمیز میان گرایش های مختلف شده و به همین دلیل اقلیت مسیحی که حدود 13 درصد جمعیت سوریه را تشکیل می دهند و نیز سکولارهای سنی و دروزی ها تمایل چندانی برای پیوستن به مخالفان سنی مذهب ندارند . آنها از این بیم دارند که تشکیل یک حکومت سلفی در سوریه منجر به آزار و اذیت آنها شود . به این ترتیب جمعیت طیف ناظر و بی طرف در سوریه بیشتر از برخی کشورهای عربی دیگر است و همین امر مدیریت بحران را برای بشار اسد راحت تر می کند .
تعجبی ندارد که چرا برخی ناظران مسایل خاورمیانه معتقد بودند دامنه اعتراضات عربی به سوریه کشیده نخواهد شد . با این حال نباید از یاد برد که دولت در سوریه هم مانند اغلب کشورهای عربی دولتی ضعیف از نظر ظرفیت استخراج منابع می باشد و از این رو ادامه اعتراض ها می تواند مدیریت آنها را دشوارتر کند . بشار اسد همانند مرحوم پدرش مهارت زیادی در بکارگیری تکنیک های بقای سیاسی دارد لکن در شرایط فعلی و پیش رو نمی توان روی کارآمدی این تکنیک ها حساب زیادی باز کرد. اگر بشار اسد و نخبگان پیرامون وی نتوانند در بلند مدت تغییرات لازم را انجام دهند ، در آنصورت باید منتظر اعتراضات دیگری باشند ، به ویژه اگر این اعتراض ها در لیبی و یمن منجر به برکناری معمر قذاقی و علی عبدالله صالح شود . پایگاه مردمی و روابط منطقه ای بشار اسد باید در خدمت انجام تغییرات قرار گیرد ، به نحوی که این تغییرات پایگاه مردمی را هم در عمق و هم در سطح تقویت کند .
پژوهشگر ارشد مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه