پیش بینی روابط ایران و آمریکا در سال نود
ماههای پایانی سال 89 شرایطی را پیش روی تهران و واشنگتن قرار داده است که اهمیت نفوذ و نقش آفرینی هر یک را در تحولات منطقه ای به نوعی تعیین کننده کرده است و در این میانه جای تردیدی باقی نمی ماند که بررسی چشم اندازی از روابط ایران و امریکا در سال 90 بسیار ضروری است.
دکتر کیهان برزگر عضو هیات علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی و معاون بین الملل مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گفت و گوی با خبر آنلاین درباره روابط ایران و امریکا در دهه هشتاد و پیش بینی شان از روابط تهران و واشنگتن معتقد هستند «تعامل رقابتی» در روابط دو کشور در سال 90 افزایش خواهد یافت.
متن مصاحبه ایشان به شرح زیر می باشد:
با توجه به شرایط اخیر جهان عرب چه پیش بینی از تغییر روابط یا چالش های ایران و امریکا در بحث هسته ای و نقش منطقه ای ایران در سال 90 دارید؟
برزگر: به نظرم «تعامل رقابتی» در روابط دو کشور افزایش خواهد یافت. در بحث هسته ای مشکل اصلی این است که امریکا می خواهد موضوع را به صورت برد- باخت ببیند. برد را برای خود و باخت برای ایران. امریکایی ها ضرب المثلی دارند که می گوید: ما در حوزه های رقابت استراتژیک با قدرت هایی مقابل خود وارد معامله نمی شویم.
یکی از بزرگترین چالش های برنامه هسته ای ایران این است که امریکا برنامه هسته ای را با تم «تسلیحاتی» و «بازدارندگی» می بیند. این درست در مقابل رویکرد ایران با تم انرژی «صلح آمیز» هسته ای است. در اینجا واشنگتن به نوعی وارد بازی سیاه و سفید شده است. یعنی از زمانیکه با این تم برنامه هسته ای را تعریف کرده، به همان اندازه توقعات گفت و گو را در نزد افکار عمومی و کنگره امریکا بالا برده بطوریکه نمی تواند از آن برگردد.
معتقدم که اوباما درگیر بازی ایدئولوژیکی شده که نئومحافظه کاران ایجاد کردند و همه چیز را سیاه و سفید می بینند. برنامه هسته ای ایران هم همین طور است. به همین دلیل است که امریکایی ها این برنامه را در یک بازی برد - باخت تعریف کرده اند و اکنون نمی توانند از آن خارج شوند. طبیعی است که اگر قرار باشد برنامه هسته ای ایران به جایی برسد، امریکایی ها اول باید برداشت خود را تغییر دهند و به این نتیجه برسند که برنامه هسته ای ایران باید در چارچوب بازی برد- برد دنبال شود و به خواسته های مشروع ایران توجه شود.
در استراتژی برد - برد دو طرف به نوعی تعادل در تقاضاهای متقابل می رسند. این تعادل چنین است که اگر امریکا و جامعه بین المللی نگران آن هستند که برنامه هسته ای ایران تسلیحاتی نشود، می توانند مسئله نظارت های بین المللی را مطرح کنند. اما در کنار خواسته ایران یعنی غنی سازی اورانیوم در داخل به عنوان حق ایران در ان پی تی هم باید پذیرفته شود. تعادل میان این دو فاکتور را بازی برد - برد می نامند.
این راه حل مساله هسته ای ایران است و اعتقاد دارم که امریکایی ها مقاومت می کنند اما در نهایت مجبور می شوند که آن را بپذیرند چراکه برنامه هسته ای ایران منطق مشروعی دارد که امریکا نمی تواندآن را نادیده بگیرد. بر این اساس مساله اصلی در برنامه هسته ای ایران پذیرش این نقطه تعادل است.
به اعتقاد من در موضوع برنامه هسته ای از سال آینده ما شاهد یک نقطه عطف خواهیم بود. همان طور که چالش دو طرف پیش می رود و دو کشور واقعیت های گفت و گو با یکدیگر را می پذیرند، مساله تحریم ها علیه ایران هم مطرح است که به نوعی می تواند زمینه های ورود به گفتگو های مستقیم را فراهم کنند. یعنی اگر دامنه تحریم ها گسترده تر شوند می توانند به لحاظ اقتصادی تاثیراتی به جا گذارند. اما نتیجه بهرحال بستگی به تقویت انسجام ملی دارد و اینکه چه قدر در ایران گروه های سیاسی برنامه هسته ای را به عنوان یک موضوع استراتژیک و ملی در نظر گرفته و سعی کنند هزینه ها و فایده های را مد نظر قرار دهند.
به اعتقاد من برنامه هسته ای ایران یک موضوع کاملا استراتژیک است و باید به آن توجه خاص شود. بنابر این در مساله هسته ای ایران ضمن ادامه چالش ها در سال های آینده، ایران و امریکا وارد تعامل رقابتی می شوند و یکسری واقعیت ها را می پذیرند. معتقدم که اکنون امریکاییها به این نتیجه تقریبا رسیده اند که باید به گونه ای واقعیت غنی سازی در ایران را بپذیرد. به نظر می رسد که این مساله در داخل امریکا رفته رفته پذیرفته می شود اما آنها می خواهند به گونه ای نظر افکار عمومی و گروه های قدرت در امریکا را با این واقعیت سازگار کنند. از این مهمتر چگونگی مدیریت شکل جدیدی از پروتکل الحاقی است. پروتکل الحاقی فعلی از نظر امریکا مربوط به دهه 1990 و دورانی است که چندان آشنایی با نحوه بکارگیری آن نبود. یعنی کارشناسان متخصص وجود نداشت و اینکه بسیار کلی است که می توان از آن تفسیرهای متفاوت داشت. لذا آنها تاکید دارند که باید پروتکل الحاقی تعدیل شده تنظیم شود.
فکر می کنم چانه زنی برروی این مساله است و بر همین اساس تاکید اصلی بر "رقابت تعاملی" میان دو طرف و پذیرفتن واقعیت ها به صورت مرحله ای است.
شما چه تصویری از آینده روابط ایران و امریکا در سایه تحولات اخیر جهان عرب دارید؟
برزگر: نکته این است که فضای جدیدی در روابط ایران و جهان عرب بوجود خواهد آمد. در این فضای جدید اگر ایران نتواند روابط خود را با حکومت مصر پس از مبارک بازتعریف کند، جریان های امریکایی و اسرائیلی این توان را خواهند یافت که مسائل را تحت تاثیر قرار دهند.
از همین رو به لحاظ سیاسی و گرفتن فضای استراتژیک، ایران باید سریع عمل کرده و روابط خود را با حکومت جدید مصر بازتعریف کند. در یکسری از تم های منطقه ای مانند برنامه هسته ای ایران هم پتانسیل رقابت منطقه ای وجود دارد. در این مورد هم امریکایی ها بی کار نخواهند نشست. اگر یک حکومت ملی در مصر روی کار آید به گونه ای می تواند برای برنامه هسته ای ایران هم چالش برانگیز و هم مکمل و همکاری ساز باشد. در اینجا مصری ها به گونه ای همیشه سعی کرده ان ابتکار خلع سلاح منطقه ای را که ایران اولین بار در 1974 مطرح کرد به خود نسبت دهند. به طور کلی در موضوع خلع سلاح و روند صلح آمیز فعالیت های هسته ای، دیدگاه مصری ها به دیدگاه ایرانی ها بسیار نزدیک است. البته از آن رو که این برنامه توان هسته ای رژیم صهیونیستی را به چالش می کشد.
بنابراین تحولات اخیر جهان عرب بی تردید یک فرصت است. البته اگر جمهوری اسلامی ایران از این فرصت استفاده کرده و روابط خود را با حکومت های جدید در جهان عرب بازتعریف و مدیریت کند. در غیر این صورت نیروهای مخالف و دشمنان ایران در منطقه تمام تلاش خود را خواهند کرد که از افزایش نقش و نفوذ منطقه ای ایران در منطقه خاورمیانه ممانعت به عمل آورند. به این ترتیب ایران باید نگاه سریع استراتژیک به نوع برخورد با تحولات اخیر جهان عرب داشته باشد.
به این ترتیب تحولات منطقه تاثیر خاصی بر روابط ایران و امریکا خواهد گذاشت؟
برزگر: به اعتقاد من تعامل ایران و امریکا در حوزه های نقش و نفوذ بیشتر به سوی رقابت می رود. به عنوان مثال نقش و نفوذ هر یک در تحولات جهان عرب به رقابت کشیده می شود.
مساله هسته ای ایران در این میان چه جایگاهی دارد؟
برزگر: در حوزه برنامه هسته ای هم ایران بر موضع خود یعنی ادامه غنی سازی اورانیوم در خاک کشور تاکید می کند و امریکایی ها هم همچنان آماده پذیرش این مساله نیستند چراکه باور دارند تحریم ها علیه ایران جواب خواهد داد.
تا زمانیکه سرعت غنی سازی ایران بالا نیست بنابراین فعالیت های هسته ای ایران تهدید جدی امنیتی برای امریکا نیست. از دید امریکا، ایران تا سال 2014 به تسلیحات اتمی دست پیدا نمی کند. اگر تهدید فوری نباشد بی تردید واشنگتن خواهان ادامه تحریم های علیه ایران خواهد بود. مساله تحریم هم برای ایران چالش برانگیز خواهد بود.
معتقدم که برگ برنده ایران همچنان سرعت غنی سازی اورانیوم است. اگر آنها احساس کنند این روند در ایران متوقف شده است، طبیعتا تحریم ها را ادامه خواهند داد چون زمان به نفع آنها نیست. بهر حال دو کشور بروی خواسته های خود ایستادگی دارند و بر همین اساس نوعی تعامل رقابتی برای کنار زدن یکدیگر میان ایران و امریکا جریان دارد.
نویسنده
کیهان برزگر
کیهان برزگر رئیس سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانشیار روابط بینالملل در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی میباشد. حوزه مطالعاتی دکتر برزگر مطالعات سیاست خارجی، مسائل خاورمیانه و خلیج فارس، روابط ایران و آمریکا، و مسائل هستهای ایران است.