تغيير چهره محافظه كاران

صحنه داخلي سياست ،‌ در ايالات متحده آمريكا به دنبال به قدرت رسيدن باراك اوباما در رابطه با موضوعات مورد مباحثه و مجادله سمت و سوي بسيار متمايزی يافته است . آنچه امروز در قلمرو داخلي نقش تعيين كننده يافته است بسيار متفاوت با موضوعات مطرح در اوايل قرن بیست و يكم و يا اواخر قرن بيستم مي باشد . امروزه كمتر صحبت از موضوعات اخلاقي و مقوله هاي مذهبي است و تاكيد بر روی مسائل مالي و دخل و خرج معطوف شده است، اين تحول در سمت و سوی تاكيد و اولويت سبب ساز تحولات درون حزبي و ماهيت احزاب شده است . مهمترين تغيير در این رابطه را می توان در حزب جمهوريخواه مشاهده کرد و از انتخابات سال 1980 به بعد يعني نزديك به 25 سال و به عبارت دیگر در طول يك نسل كليدي ترين گروه و جناح حزبي كه نقش اساسي در بسيج توده ها و پيروزيهاي حزبي داشت تشكيلات و گروههاي اخلاقي – مذهبي بودند . به همين دليل واژه راست – مذهبي وارد واژگان سياسي شد و از اهميت تحليلي فراوان براي تشريح چارچوبهاي انتخاباتي برخوردار گردید. جناح مذهبي حزب و به عبارتي اخلاق گرايان مذهبي در مقام جهت دادن به موضوعات قرار گرفتند و حرکتهای حزبي كاملاً رنگ و بوي اخلاقي يافت . افزايش قدرت جناح مذهبي منجر به كاهش نقش جناح هاي اقتصادي و آزادي مسلك گشت . حاكميت يافتن موضوعات اخلاقي – مذهبي پي آمد بسيار مهمي در تغيير جايگاه قدرت از نظر جغرافيايي داشت . 

پايگاه جغرافيايي حزب قبل از انتخاب ريچارد نيكستون سواحل غربي ، غرب ميانه و بخش هايي از مناطق صنعتي شمال و غرب بود . اما به تدريج اين جغرافيا در معاملات حزبي به کمرنگی دچارشد. انتخاب رونالد ريگان، ايالات جنوب را در صندلي رهبري حزبي قرار داد و جنوب به پايگاه اصلي حزب تبديل شد . حزب جمهوريخواه شكل جنوبي يافت . محافظه كاران جنوبي كه دغدغه اصلي آنان مسائل اخلاقي – مذهبي است كنترل حزب را بدست گرفتند و سياست هاي مورد نظر خود را ديكته كردند . بدست گرفتن كنترل مجلس نمايندگان كه بعد از بيش از چهار دهه حاصل شد در سال 1994 رهبري جنوبي حزب را كاملاً نهادينه ساخت . اخلاق گرايي آن چنان قدرتمند شد كه حتي بيل كلينتون رهبر حزب دموكرات هم به آن در عملكرد خود در مقوله سياست گذاري توجه نمود . رونالد ريگان ، ‌جورج بوش و جورج دبليو بوش 20 سال يعني نزديك به يك نسل حاكميت دركاخ سفيد را به جهت اولويت ارزش هاي مذهبي و اعتبار جنوب در حزب جمهوريخواه در اختيار داشتند . ورود باراك اوباما كه بر شانه دغدغه هاي اقتصادي – مالي حيات يافت به يكباره معادلات حزبي را براي محافظه كاران بر هم زند . باراك اوباما در ايالاتي پيروز شد كه تمايل بيشتري در طول دهه ها براي راي دادن به جمهوريخواهان نشان داده بودند هرچند كه در شرايطي نيز به كانديدهاي رياست جمهوري دموكرات هم راي مي دادند . پيروزي باراك اوباما جمهوريخواهان را متوجه ساخت كه در شرايط كنوني ماهيت جنوبي حزب سبب خواهد شد كه آنان به يك حزب منطقه اي تبديل شوند و دستيابي به كاخ سفيد را براي طولاني مدت از دست بدهند . نمايش قوي باراك اوباما در ايالات غربي ، غرب ميانه وحزب كوهستاني رنگ خطر را براي نخبگان حزب جمهوريخوه به صدا در آورد . این حزب به يكباره شاهد كاهش نفوذ جناح مذهبي و قدرت يافتن جناح اقتصادي و جناح آزادي مسلك در حزب شد . حزب به فعاليت شديدتري در مناطق غربي و كمربند صنعتي و شمال شرق دست زد و كانديدهاي حزبي از اين مناطق را كه كمتر رنگ و وبي مذهبي دارند به صحنه آورد . انتخابات ميان دوره اي كه با پيروزي وسيع محافظه كاران همراه بود و شكست سختي را براي حزب رئيس جمهور رقم زد به دليل اولويت يافتن مسائل اقتصادي – مالي دركشور و به تبع آن حاكميت جناح هاي غير مذهبي در حزب جمهوريخواه محسوب می شود . امروزه حزب كاملاً چهره اي متفاوت با گذشته نه چندان دور يافته است . اينك رهبران حزبي اكثراً از مناطق غرب ميانه و غرب صنعتي هستند و موضوعاتی كه حزب به آنها توجه مي كند و اولويت را به آنها در حيطه سياستگذاري داده است مسائل اقتصادي هستند. 
 

جمهوريخواهان كه در مجلس نمايندگان اكثريت را بدست آوردند رهبر خود و سخنگوي كنگره را از منطقه غرب انتخاب كرده اند. جان بيز سمبل ارتقاء جايگاه جغرافياي غربي در بدنه حزب جمهوريخواه در قوه مقننه است . در كنار او بايد از پل رايان رئيس كميته قدرتمند در مجلس سنا كه از ايالت ويكانس در شمال غرب است نام برد . " پراي باس" كه رئيس كميته حزب جمهوريخواه است نيز از ويكانسين مي باشد . در كنار اينان تاكيد فرمانداران نيز به مسائل اقتصادي است و حزب را در قلمرو اجرایي عملاً كساني هدايت مي كنند و جهت مي دهند كه از ايالات غرب و شمال غربي هستند . امروزه اسكات و اكر فرماندار ويسكانسين اتحاديه هاي كارگران در ايلات خود را مورد هدف قرار داده است و سعي دركاهش قدرت اتحاديه کارگران بخش دولتي دارد . انها كه مهمترين حامیان حزب دموكرات هستند تحت حمله قرار گرفته اند . امروزه حزب جمهوريخوه در شرايطي خارج کردن كاخ سفيد از دست دموكرات ها را هدف قرار داده است كه مسائل اقتصادي را بهترين سلاح براي تحقق هدف خود يافته . جناح اقتصادي حزب كه اكثراً از غرب و غرب ميانه هستند به همين روي نقش رهبري را دراختيار گرفته اند . چهره جنوبي حزب شكل غربي يافته و ضرورتا موضوعات هم هويت اقتصادي پيدا كرده است .


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.