مذاکرات استانبول گامی جدی برای اعتمادسازی است
گفتگوی دكتر كيهان برزگر معاون امور بينالملل مركز مطالعات خاورميانه با سامانه خبری تحلیلی ایران یار در خصوص نشست هسته ای پیش رو در استانبول.
ایران یار: ارزیابی شما از نشست استانبول که از فردا اول بهمن ماه ۱۳۸۹ شروع می شود چیست؟ آیا این نشست دوباره به حاشیه می رود یا می توانیم انتظار دست آوردی را داشته باشیم ؟
دکتر برزگر: به نظرم اجلاس استانبول نقطه عطفی برای "اعتمادسازی" است چون چالش اصلی در مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ این است که دو طرف بهم اعتماد ندارند. در حالی که ایران تاکید می کند که به دنبال انرژی صلح آمیز هسته ای است اما جریان غربی که جریان غالب در گروه ۱+۵ است مدعی است که احتمال اینکه برنامه هسته ای ایران به سمت تسلیحاتی شدن پیش رود وجود دارد. بنابراین مذاکرات باید به گونه ای تعادل میان دیدگاه ایران و گروه ۱+۵ ایجاد کند. به اعتقاد من این تعادل همان حرکت به سوی استراتژی برد-برد است؛ یعنی از یک طرف غنی سازی مستقل اورانیوم در خاک ایران پذیرفته شود و ازطرف دیگر ایران تضمین های لازم را مبنی بر اینکه برنامه هسته ای اش به سمت تسلیحاتی شدن نمی رود بدهد. در عین حال مذاکرات استانبول می تواند فرصت خوبی برای ایجاد این اعتماد سازی اولیه باشد.
نکته ای که در اینجا وجود دارد نقش مستقل اتحادیه اروپا و در راس آن خانم اشتون است چون اختلاف کوچکی هم میان دیدگاههای امریکا و اتحادیه اروپا وجود دارد. در حالی که امریکا خواهان ادامه تحریم های سخت بر ایران است ، اتحادیه اروپا تلاش دارد تا این مذاکرات را به جلو ببرد بنابراین در اینجا نقش اتحادیه اروپا می تواند بسیار مهم باشد. البته برای اینکه بگویم مذاکرات به توافقی پایدارمنجر می شود هنوز زود است اما می توانیم امیدوار باشیم زمینه های اعتماد سازی خوبی ایجاد شود.
ایران یار: با توجه به اینکه ایران همواره سعی در اعتماد سازی داشته است، برای مثال عضو NPT بوده و همواره مفاد آن را رعایت کرده است و در مجامع بین المللی هم بر صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای اش تاکید داشته است و شاید اوج این اعتماد سازی را بتوانیم اعلامیه تهران و تور بازدید از تاسیسات هسته ای اخیر بدانیم، چرا غرب و امریکا حاضر به پذیرش فعالیت های اعتماد سازی صورت گرفته توسط ایران نیستند؟
دکتر برزگر: درست است که ایران اعتمادسازی را انجام داده است، اما برای طرف مقابل همچنان سخت است که واقعیتها را بپذیرد. نخست، مدل هسته ای شدن ایران یعنی تداوم غنی سازی مستقل، نظم موجود را در ان.پی.تی به چالش می کشد. یا موفقیت ایران در سوآپ سوخت، انحصار خرید و فروش آن را از دست قدرت های بزرگ خارج کند. همچنین مدل ایران در بهره برداری گسترده از اتم برای توسعه پایدار یک رنسانس هسته ای برای کشورهای در حال توسعه و به خصوص منطقه خاورمیانه به حساب می آید که حتی می تواند روند رو به رشد استفاده از سوخت مستقل در فعالیت های هسته ای را تشویق کند. بنابراین دامنه وسیعی از چالش های تکنیکی، حقوقی و سیاسی در اینجا وجود دارد که در نهایت پذیرش آنهارا برای طرف اصلی یعنی غرب و به خصوص امریکا سخت می کند.دوم اینکه امریکا خود را یک ابرقدرت می داند که ابزارهای قدرتمند بسیاری همانند شورای امنیت، فشارهای اقتصادی، توانایی ائتلاف با سایر کشورها را در اختیار خود دارد و معتقد است که همچنان می تواند بر ایران فشارهای بیشتری اعمال کند و هنوز گزینه تحریم اثرگذار خواهد بود تا ایران را از سیاست هسته ای اش منصرف کند .
معتقدم که که امریکا در نهایت مشروعیت برنامه هسته ای ایران را خواهد پذیرفت اما از همین الان زمینه سازی می کند تا حداقل کنترل برنامه هسته ای ایران از دست آن خارج نشود. آمریکا با ابزارهایی مانند بازررسی های سخت، پروتکل های الحاقی، اصلاحیه های جدید و مسایلی از این قبیل سعی دارد به ایران فشار آورد. به نظر من آمریکایی ها از این به بعد به دنبال این پروسه خواهند بود. یعنی به صورت ضمنی برنامه هسته ای ایران را می پذیرند اما میخواهند چانه زنی خود را بالا ببرند.
ایران یار: خانم اشتون در خصوص محور مذاکرات، اخیرا اعلام کردند مذاکرات استانبول بايد بر سر برنامه اتمي ايران باشد، در صورتی که مقامات ایران اعلام کردند در مذاكرات استانبول تنها به موضوعات مهم جهاني خواهيم پرداخت و درباره برنامه اتمي خود صحبت نخواهیم كرد آیا در این مذاکرات موضوع هسته ای ایران مورد بحث قرار می گیرد؟
دکتر برزگر: طبیعی است که هر دو طرف علاقه مند هستند که قبل از مذاکرات، فضای رسانه ای را به نفع خود پر کنند تا دست بالا را در مذاکرات داشته باشند اما باید پذیرفت که به هرحال بهانه اصلی این مذاکرات بحث بر برنامه هسته ای ایران خواهد بود. به نظرم موضوع مذاکرات ترکیبی از هردو خواهد بود یعنی هم راجع به مسائل هسته ای بحث خواهد شد و هم راجع به مسائل دیگر منطقه ای. البته سیاست ایران در وصل کردن مسائل منطقه ای به مسله هسته ای چون به ایران اهمیت استراتژیک می دهد درست است
ایران یار: چین و روسیه در عین حال که بر راه حل مسالمت آمیز در خصوص موضوع هسته ای ایران تاکید دارند ولی نمایندگانشان رابه تور هسته ای که اخیرا انجام شد نفرستادند. اتخاذ این مواضع دوگانه را چگونه ارزیابی می کنید؟
دکتر برزگر: به نظرم برای اینکه به افکار عمومی جهان بگویند که به اصطلاح بازیگران مسئولیت پذیری در نظام بین المللی هستند. باید توجه کنیم که روسیه و چین جایگاه خاصی در ذهن ما ایرانی ها دارند. من همیشه گفته ام که آنها راه حل های کوتاه مدت هستند و باید در حد مشخصی از آنها انتظار داشت. البته دیدگاه های آنها در موضوع هسته ای با هم متفاوت است.روس ها در یک دوره تنش زدایی با غرب به سر می برند و به دنبال این هستند که خود را به عنوان یک بازیگر قدرتمند و مستقل و همچنین مسئولیت پذیر در دنیا نشان دهند. آنها یک سری منافع اقتصادی و سیاسی-استراتژِیک با ایران دارند همزمان هم با غرب. دغدغه اصلی روسها ایجاد تعادل در روابطشان با ایران و غرب است و اتفاقاً بسیار خوب و ماهرانه هم عمل می کنند، یعنی زمانی نفع ایران را تامین می کنند و نیروگاه اتمی بوشهر را راه می اندازند تا به دنیا اعلام کنند بازیگر قدرتمند مستقلی هستند و از طرف دیگر در قطعنامه ۱۹۲۹ طرف امریکا را می گیرند که همزمان بگویند بازیگر مسئولیت پذیری هم هستند. روس ها توانسته اند این تعادل را به خوبی در جهت حفظ منافعشان ایجاد کنند.
اما چین به هر حال با ایران در بخش نفت و گاز و انرژی، مصرف کالا و غیره منافع اقتصادی میلیاردی دارد. البته اینگونه هم نیست که به خاطر منافع اقتصادی مسئولیت های بین المللی خود را فراموش کند. پس سعی می کند میان روابط اش با ایران (علی الخصوص روابط اقتصادی) و مسئولیت های جهانی اش تعادل ایجاد کند. دیدگاه چین به ایران نزدیک تر است. اما خط قرمز هر دو بازیگر روسیه و چین ورود به جنگ با ایران است چون منافع هر دو را شدیدا به خطر می اندازد و آنها اهمیت خود را در موضوع هسته ای ایران از دست می دهند.
ایران یار: حضور نمایندگان آژانس در ایران و دستاوردهایی که در اراک رونمایی شد تا چه اندازه میزان چانه زنی جمهوری اسلامی ایران را تقویت می کند؟
دکتر برزگر: تور هسته ای حرکت خوبی بود اما اینکه در چانه زنی ایران تاثیر گذار باشد بحث دیگری است. البته ایران توانسته یک قدم دیگر در شفاف سازی و اعتماد سازی در افکار عمومی جهان بردارد. حضورنمایندگان کشورهای عضو جنبش عدم تعهد و کشورهای دیگر در تور هسته ای مهم است اما به هر حال طرف ایران کشورهای ۱+۵ هستند. هر حرکتی مبنی بر شفاف سازی بی تاثیر نخواهد بود اما در عین حال این حرکت خود چالشی برای گروه ۱+۵ ایجاد کرده است و آنها خود را کنار کشیدند و معتقدند ایران با این حرکت خود، در صدد خریدن زمان است.
ایران یار: درصورتی که مذاکرات در این مرحله به نتیجه دلخواه نرسد و تحریم ها علیه ایران تشدید شود چه باید کرد.مجلس چه موضعی باید بگیرد ؟
دکتر برزگر: طبیعی است که غربی ها علاقه مندند تا با کمترین هزینه ایران را قانع کنند تا از سیاست های هسته ای اش دست بردارد. برای مثال کرم استاکس نت را طراحی کردند تا پیشرفت برنامه هسته ای ایران را کند کنند. خودشان می گویند که این بازی به اسرائیل ها بوده تا دست از گزینه نظامی بردارند.
این خود دلیلی است که نشان می دهد غربی ها اساسا معتقدند با جنگ و حمله نظامی نمی توانند برنامه هسته ای ایران را مدیریت کنند و بنابراین به دنبال گزینه های دیگری برای اعمال فشار بر ایران ازجمله اعمال تحریم های سخت هستند. اینکه ایران چقدر بتواند در برابر تحریم ها مقاومت کند به انسجام ملی و وحدت میان گروه های سیاسی در ایران باز می گردد در اینجاست که نقش مجلس و سایر نهادها و مردم پر رنگ خواهد بود. اگر امریکایی ها ببینند شکاف هایی در داخل ایران وجود دارد طبیعی است که احساس کنند که تحریم ها در حال جواب دادن است و بر تداوم آن اصرار خواهند ورزید.
ایران یار: اخیرا افرادی مثل " ماتیو فورمن" و" تاد اسچر" در مقاله مشترک شان معتقدند با یک نگاه اجمالی بر تاریخچه هسته ای متوجه خواهیم شد که هیچ کشوری با تسلیحات هسته ای نمی تواند تهدید باشد. برای مثال قدرت هایی مانند روسیه و امریکا پس از دستیابی به تسلیحات هسته ای تهدید های بسیاری را صورت دادند ولی هیچکدام را هیچوقت عملی نکردند چه برسد بهایران، در این صورت نگرانی آمریکا از برنامه هسته ای ایران چیست؟
دکتر برزگر: دو دیدگاه در امریکا مطرح است: دیدگاه اول بر این منطق استوار است که اگر ایران یک کشور هسته ای شود یک بازی دومینو در منطقه خاورمیانه ایجاد می شود و سایر بازیگران منطقه از جمله عربستان سعودی ترکیه و مصر برای حفظ توازن قدرت در منطقه به سمت تسلیحاتی شدن خواهند رفت. اما اساس این بحث رد شده است و مثالی که زده می شود این است که در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ که اسرائیل به سمت تسلیحاتی شدن رفت کشورهایی مثل مصر و عربستان که در اوج جنگ و دشمنی با اسرائیل بودند به سمت تسلیحاتی شدن نرفتند. بنابراین با توجه به این شاهد تاریخی منطق دومینو در خاورمیانه رد می شود.
اما دیدگاه دوم که در حال ریشه گرفتن در امریکاست بر این اساس استوار است که اگر ما روزی نتوانستیم سیاست هسته ای ایران را کنترل کنیم جای نگرانی نیست چون قدرت "باز دارندگی" امریکا آنقدر زیاد است که ایران هیچوقت نمی تواند برای ما تهدیدی باشد. به اعتقاد من بر اساس منطق دوم آمریکائیها در حال آماده کردن جامعه و افکار عمومی آمریکا برای پذیرش ایران هسته ای هستند. بدین صورت که ما با یک امر اجتناب ناپذیر یعنی یک ایران هسته ای مواجه شدیم ان وقت هم جای نگرانی نیست. این سناریوی است که به آن اصطلاحا مقابله با "شرایط بعد از یک ایران هسته ای" ،"Post-nuclear state " ،می گویند. این تفکرات تفکراتی واقع گرایانه و استراتژیک دردرون آمریکاست که طرفداران زیادی هم دارد و بیانگر این نکته است که امریکا رفته رفته خود را برای پذیرش حق غنی سازی اورانیوم در خاک ایران آماده می کند.
ایران یار: موضوع تازه ایی که آمریکا بر آن تاکید دارد مسئله "تروریسم هسته" ای است. هدف این سیاست چیست؟ چه تاثیری بر ایران دارد.
دکتر برزگر: به نظرم امریکا تا حد زیادی دربحث تروریسم هسته ای اغراق می کند. به هر حال امریکا در هر دوره ای به دنبال تثبیت رهبری خود در دنیاست. در دوران جنگ سرد با شوروی و بعد اسلام سیاسی و القاعده و اکنون هم زمان مناسبی است تا خطر القاعده را با خطر جدی تر ی که دنیا به آن حساسیت دارد وصل کند و آن تروریسم هسته ای است و معتقد است القاعده و گروه های مقاومت که ضد امریکایی هستند می توانند به سلاح ها تسلیحاتی و بمب اتمی دست پیدا کنند و این امنیت دنیا را بهم می زند. این بسته بندی خوبی برای امریکایی ها ست تا امنیت جهان را به امنیت امریکا وصل کنند. بنظرم طرح مسئله به این شکل درست نیست. البته نمی توان انکار کرد که خطر تروریسم در جهان جدی نیست اما اینکه تا چه اندازه تروریست ها می توانند به سلاح های هسته ای دست پیدا کنند اغراق امیز است. یعنی یکی از اهداف این است که امریکا مسئله تروریسم هسته ای را به گونه ای برنامه ریزی کرده تا آن را به مسائل خاورمیانه وصل کند و متهم اصلی در خاورمیانه ایران است که به گفته غربی ها از یک طرف به دنبال تسلیحاتی کردن برنامه هسته ای خود است. و از طرفی دیگر با گروههای مقاومت مانند حزب الله و حماس، که آمریکایی ها آنها را تروریست می نامند، روابط نزدیک دارد. بدین ترتیب پای ایران به این موضوع کشیده می شود.
اما این مسئله به ایران ربطی ندارد زیرا برنامه هسته ای ایران مبتنی بر دستیابی به انرژی هسته ای است و زمینه بازدارندگی یا تسلیحاتی شدن را در درون خود ندارد. اما واقعیت این است که امریکای ها با مطرح کردن این مسئله می توانند فشار بیشتری بر ایران وارد کنند. به نظر آنها از این ابزار سوء استفاده می کنند و سعی دارند این موضوع را پیچیده و گنگ کنند و هرچقدر هم پیچیده تر جلوه دهند افکار عمومی جهان هم حساسیت بیشتری نشان خواهد داد.
ایران یار: و سوال آخر اینکه حضور ترکیه به عنوان میزبان نشست ایران و گروه ۱+۵ چگونه است آیا در مذاکرات حضور خواهد داشت یا خیر؟
دکتر برزگر: درباره اینکه ترکیه در این مذاکرات حضور پیدا خواهد کرد یا نه بر می گردد به گروه ۱+۵، اما به اعتقاد من آنها باید بپذیرند که ترکیه هم در مذاکرات حضور یابد. سیاست ایرا ن این است تا با ورود بازیگرانی که از لحاظ فکری و استراتژیک به او نزدیک هستند فضای اعتماد سازی جدیدی ایجاد کند و البته قدرت چانه زنی خود را در مذاکرات بالا برد. ترکیه و ایران در زمینه ی برنامه هسته ای دیدگاه های مشترکی دارند:نخست، هردو کشور معتقدند که باید از راه کار"دیپلماسی" برای دست یابی به راه حلی پایدار استفاده کرد. ترک ها به هیچ وجه اعتقادی به تحریم ها و به کار گیری ابزار نظامی ندارند. دوم، اینکه ایران و ترکیه هردو علاقه مند به پیشبرد "خلع سلاح عمومی هسته ای" در منطقه هستند. هر دو مخالف استانداردهای دوگانه غرب در برخورد با برنامه هسته ایی اسرائیل هستند و اینکه غربیها هیچ حساسیتی به این همه کلاهک هسته ای اسرائیل نشان نمی دهند. نقطه مشترک سوم همکاریهای هسته ای بین دو کشور و اینکه به هر حال ایران و ترکیه در آینده به یکدیگر نیاز دارند. ترکها برای توسعه پایدار به دنبال استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای هستند. در حال حاضر نفت و گاز ( انرژی) را ایران و منطقه وارد می کنند اما برای امنیت انرژی شان در آینده برنامه جدی برای بکارگیری اتم دارند. بنابراین این بسیار خوب است که ترکیه که تفکر و استراتزی اش شبیه ایران است وارد مذاکرات شود. اما تا به حال گروه ۱+۵ این موضوع را نپذیرفته اند و معتقدند موضوع هسته ای ایران به قدرت های بزرگ و شورای امنیت مربوط است. اما در عین حال قبول برگزاری مذا کرات در استانبول خود قابل توجه است .
به نظر من سیاست ایران در این مسیر منطق درستی دارد. ایران و ترکیه نه تنها دو بازیگر رقیب در منطقه نیستند بلکه حتی یکدیگر را از لحاظ ایفای نقش تکمیل می کنند. خیلی ها در غرب سعی دارند ایران و ترکیه را در برابر هم قرار دهند. اما به اعتقاد من ترکیه می تواند نقش بسیار مهمی در اعتماد سازی داشته باشد. برای مثال ایران به روسیه، اتحادیه اروپا و یا امریکا اعتماد ندارد اما می تواند به ترکیه که دیدگاه مشترکی با ایران درباره مسائل هسته ای دارد اعتماد کند. بنابراین حال که این مذاکرات در ترکیه اتفاق می افتد چه خوب است ترکیه هم برای اعتماد سازی در مذاکرات حضور یابد. اما حتی اگر گروه ۱+۵ هم ترکیه را به بازی نگیرد همین که این مذاکرات در استانبول اتفاق می افتد به نفع ایران و تقویت دیدگاه های مستقل مثل دیدگاه ایران، ترکیه، برزیل و گروه طرفدار ایران در جنبش عدم تعهد خواهد بود. به هرحال این اتفاق برای اولین بار در طول مذاکرات هسته ای ایران رخ می دهد که خود مثبت است. اگر به تمام مذاکرات قبلی بنگریم همیشه غربی ها خواهان این بودند که مذاکرات یا در ژنو یا در وین باشد.
نویسنده
کیهان برزگر
کیهان برزگر رئیس سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانشیار روابط بینالملل در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی میباشد. حوزه مطالعاتی دکتر برزگر مطالعات سیاست خارجی، مسائل خاورمیانه و خلیج فارس، روابط ایران و آمریکا، و مسائل هستهای ایران است.