مثلث آمریکا ، هندوستان و چین

نچه برای همگان آشكار است ظهور اجتناب ناپذيرمثلث نوین قدرت در روابط بین الملل می باشد . اجزای تشکیل دهنده این مثلث کشورهای ایالات متحده آمریکا ، هندوستان و چین می باشد . این درک بیان گر دو واقعیت همزمان می باشد . بیان شکل گیری مثلث به این معناست که مطرح ترین بازیگران در شکل دادن به واقعیات بین اللملی اين سه هستند هرچند که محققاً قطبی به نام اتحادیه اروپا و قدرت قاره ای به نام روسیه در حاشیه این مثلث به ایفای نقش و تاثیر گذاری خواهند پرداخت . روابط سه ضلع مثلث از پیچیدگی خاصی برخوردار خواهد بود . چین و هندوستان اختلافات ارضی را تجربه کرده اند ، به ضرورت این واقعیت که دو کشور در مجاورت یکدیگر می باشند ، جدا از نیت بازیگران و بدون توجه به حجم ظرفیت و به دلیل ماهیت هویتی متفاوت و عدم توازن توانمدیها ، تهدید بالقوه را به یک ذهنیت مداوم تبدیل می کند . دو کشور در چارچوب پذیرش واقعیت تهدید به شکل دادن روابط و حیات دادن به کیفیت مناسبات خواهند پرداخت . آمریکا در رابطه با دو کشور چین و هندوستان از در دو سطح تحلیلی متفاوت به طراحی سیاست ها خواهد پرداخت . با توجه به اینکه هندوستان تجربه استعمار مستقیم و بلند مدت به وسیله انگلستان برخوردار بوده است استعداد وسیع تری را برای پذیرش هنجارها ، ارزش ها و نهادهای غربی به صحنه آورده است . این کشور با وجود اینکه در بطن یک روابط استعماری به تجربه جنبه های متفاوت حیات غرب موفق شد ، اما به جهت رابطه ، تاثیر پذیری هویتی را لمس کرده است . در بطن روابط قدرت این بده و بستان هویتی شکل گرفت و به همین روی هندوستان چه آگاهانه و چه غیر آگاهانه به ارزیابی مثبت از استعمارگر و ویژگی های هویتی او که تجلی گر فرهنگ و تمدن غربی است پرداخت . در این چارجوب است که آمریکا و هندوستان به شکل دادن روابط خود اقدام می کنند . آمریکاییان با وجود اینکه هندوستان در حال تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادي است و با وجود اينكه مولفه هاي تبديل شدن به يك قدرت نظامی کاملاً براي آن فراهم هستند ، چندان دغدغه ای را به نمایش نمی گذارد . آمریکاییان متوجه هستند که هندوستان با وجود اینکه از فرهنگ و هویت متفاوت برخوردار است اما ماهیت آن در تعارض با جنبه های مشابه غربی نسیت . در عین حال به سبب حضور استعماری انگلستان ،کشور هندوستان استعداد زیادی را برای پذیرش فرهنگ ، نهاد و ساختارهای غرب دارا است .
 

حتی اگر این گزاره به سختی پذیرفته شود می توان به راحتی متوجه گشت که حداقل هندوستان هنجارهای خصمانه را در رابطه با آمریکا به صحنه نمی آورد . مهمتر از همه شاید این نکته باشد که هر دو کشور از دشمن بهره مند هستند که این همانا وجود افراط گرایی است . در رابطه با چین دولت آمریکا به جهت ویژگی های فرهنگی ، ظرفیت های نظامی و نیت رهبران چین این اعتقاد را دارد که رقابت با این کشور یک احتمال بسیار وسیع در چشم انداز نزدیک است . رهبران چین خواهان برقراری دوران اقتدار امپراطوری گذشته هستند . پر واضح است که یک چنین درکی به معنای بسط حوزه نفوذ و تاثیر گذاری فرهنگی چین به گونه ای است که نشان اندکی از پذیرش جنبه های هنجاری فرهنگی حیات غرب را به نمایش می گذارند . مولفه های حیات دهنده کشور چین به گونه ای هستند که تبدیل شدن این کشور را به یک قدرت بزرگ چه از نقطه نظر نظامی و چه از نظر اقتصادی اجتناب ناپذیرساخته است . در چارچوب این واقعیت است که دولتمردان آمریکایی رقابت با چین را یک واقعیت دور از ذهن تصور نمي كنند . اما این رقابت فاقد تهدید موجودیتی می باشد و تنها به دلیل حجم ظرفیت ها و اراده رهبران است که فرصت تجلی خواهد یافت . آنچه برای آمریکا در چارچوب این مثلث حیات یافته است این نکته می باشد که این کشور در موقعیتی است که می تواند به لحاظ تعارضات دوکشور چین و هندوستان از قدرت فراوان برخوردار باشد.


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.