باراک اوباما در هیبت یک سیاستمدار معمولی
جورج هربرت و اکربوش با بیش از 53 درصد آرا پای به کاخ سفید گذاشت اما کمتر کسی انتظار داشت که او دورانی را رقم زند که در تاریخ روسای جمهور آمریکا به عنوان دورانی متمایز و یا متفاوت مطرح شود. با وجود اینکه او سالها در قوه مقننه، ریاست سیا و سفیر آمریکا در چین تجربه اندوخته بود. برهمگان آشکار بود که او یک تکنوکرات است اما فاقد ویژگیهای رهبری است. انتخاب او به مقام معاونت ریاست جمهوری بوسیله رونالد ریگان کاملاً مبتنی بر محاسبات انتخابتی و حزبی بود و کمترین ربطی به خلاقیت ها و برجستگی های سیاسی داشت. او به دلیل اینکه رونالد ریگان محبوبیت فراوانی در بین رای دهندگان داشت به مقام ریاست جمهوری دست یافت. باراک اوباما از جنسیتی کاملاً متفاوت ساخته شده است. او آرای کمتری از جورج هربرت واکر بوش به کاخ سفید یعنی 52.9 درصد آرا راه یافت. او با کمترین میزان تجربه در فضای سیاس واشنگتن به مقام ریاست جمهوری ارتقا یافت. اما آنچه باراک اوباما را از بسیاری از سیاستمداران متمایز می کند این واقعیت است که او با یک برنامه مشخص و معین و یک مجموعه از ارزشهای به شدت نهادینه شده در ذهن پای به قلمرو ریاست جمهوری آمریکا گذاشت. به عنوان یک سیاستمدار ارزشی او در تلاش بوده است که به جایگاه یک رهبر سیاسی دست یابد. آنچه یک رهبر سیاسی را متمایز از یک سیاستمدار می کند همانا توانایی در اقناع کردن و جهت دادن به چارچوب های فکری و سیاسی شهروندان می باشد. باراک اوباما از توانایی های ذهن، بنیانهای ارزشی مستحکم، قابلیت ارائه تفکرات و از همه مهمتر اراده برای تحقق الگوهای مورد نظر برخوردار است. برخلاف آنچه انتظار می رفت باراک اوباما در کمترین زمان ممکن نشان و اعتباری را که در دوران انتخاباتی به آن دست یافته بود. از دست داد و به یک سیاستمدار معمولی تبدیل شد.
او پای به صحنه واشنگتن گذاشت تا اینکه یک مجموعه از سیاست ها را در وهله اول تصویب و بعداً پیاده گرداند. مبانی ارزشی و روشنفکرانه وجاهت در بین پایگاه حزبی و بالاخص لیبرالهای حزب و گرایشهای مترقی در جامعه برخوردار بودند. آنچه او نیاز داشت که انجام داد این بود که شهروندان خارج از دایره حزب دمکرات را که اکثریت جامعه را تشکیل می دهند متقاعد کند که آنچه او در پی آن است منجر به ایجاد محیطی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطلوبتر خواهد شد. سیاستمداران برای تحقق خواستها به ترفندهای انتخاباتی خود فروشی سیاسی، و پشت پا زدن به الگوهای ارزشی متوسل می شوند. رهبران سیاسی در برابر با تکیه به مبانی اعتقادی منضبط نمودن افکار و اقناع به پیش بردن سیاست های در فرایند تصمیم گیری اقدام می کنند. باراک اوباما در طول روسای که در کاخ سفید بوده است محرز نموده است که کمترین ویژگیهای یک رهبر سیاسی را فاقد است و تفاوت چندانی با دیگر سیاستمداران ندارد. او برای اینکه سیاستهای مورد نظرش تصویب شوند. ماهیت قانونی بیابند متوسل به حربه های پارلمانی گشت لایحه بیمه درمان همگانی به تصویب سنا رسید چون سناتور ایالت نبراسکا و درکنار او سناتور ایالت لوئیزیانا «رشوه سیاسی» دریافت کردند. به جهت ناکامی در جلب نظر حتی یک سناتور جمهورخواه از بین 41 سناتور هاری رید رهبر اکثریت در سنا به رویه های قانونی که برای تصویب لوایح بودجه است متوسل شد تا بتوان لایحه بیمه درمان همگانی را تصویب کند. باراک اوباما برخلاف آنچه ابتکار داشت با مخالفتهای شدید در صحنه سیاسی و در صحنه اجتماعی در رابطه با سیاست هایش روبرو شد. او به مانند یک سیاستمدار معمولی رفتار کرد و بیان داشت که مخالفان او قادر به درک سیاستها نیستند و مخالفت آنها ناشی از ناآگاهی آنان به این است که چقدر این سیاستهاخوب هستند.
او همچنین هنگامی که با مخالفتها در محیط سیاسی روبرو شد به متهم کردن حزب مخالف و اعضای مخالف در حزب خود پرداخت. او به درک این مهم موفق نشد که برای رسیدن به جایگاه یک رهبر سیاسی ضرورت فراوان وجود دارد که محیط اجتماعی و روند فکری در سطج جامعه به درستی خوانده شود. او به درک این مهم نایل نشد که مخالفت در قلمرو سیاسی جرو مولفه های دائمی حاضر در فرایند تصمیم گیری هستند و مهمتر از همه او به درک این مهم نایل نشد که رهبری به این روی متفاوت از سیاستمداریاست که مبتنی بر کسب رضایت از طریق درک دغدغه های و ارزشهای دیگران و ارزش قایل شدن برای آنها است. باراک اوباما در تمامی این سطوح به شدت ناتوان نشان داد و به همین روی است که امید و انتظاری که از او می رفت برآورده نشد. او با وجود برخورداری از ظرفیت های فکری و ارزشی و بهره مند بودن از اراده بالا و از همه مهمتر استعداد فزاینده محیط تصمیم گیری در کنگره برای همراهی با او، در عمل به مانند یک سیاستمدار رفتار کرد و فرصت دستیابی به جایگاه یک رهبر فرهمند را در جامعه آمریکا از دست داد.
نویسنده
حسین دهشیار (ناظر علمی)
حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.