تحلیلی بر انتخابات میان دوره ای 2010
انتخابات میان دوره ای در آمریكا نتایجی را رقم زد كه از 1946 تاكنون بی سابقه بوده است این انتخابات از آن روی توجه برانگیز است كه از نقطه نظر جابجایی نمایندگان احزاب یك تحول بوده است. حزب دموكرات در انتخابات سال 2010 در تمامی سطوح حكومتی متحمل در هم فروریزی و شكست شد. در سطح فدرال دموكراتها 6 كرسی در سنا را از دست دادند كه با وجود حفظ اكثریت باید برای آنان یك عقب نشینی محرز به حساب آید.اهمیت موضوع در آن است که از سال 11950 تاكنون یعنی درطول شش دهه جمهوریخواهان تنها در دو انتخابات بیش از شش كرسی به دست آورده اند، که اولین آن در سال 1980 بر روی موج پیروزی رونالد ریگان و در بطن یك جامعه كاملا بحران زده و دیگری در سال 1994 به خاطر موج ضد دموكراتی شکل گرفت و جمهوریخواهان بیش از شش كرسی سنا را تصاحب كردند. این به معنای آن است كه این امر در ایالات كلیدی مخصوصا ایالات كوهستانی و در غرب میانه لطمه شدید به دموکرات ها بوده است. اینها ایالاتی هستند بالاخص در غرب میانه كه ایالات تعیین كننده در انتخابات ریاست جمهوری محسوب می شوند. در سطح ایالات هم دموكرات ها متحمل شكستهای سنگینی شدند. به نحوی که باید گفت تاثیرگذارترین اتفاق در این سطح صورت گرفته است. چرا كه اثرات آن بلندمدت تر و بنیادی تر است. اهمیت حیاتی قوای مقننه ایالات متحده در پیامدهای آن برای حكومت كردن در سطح فدرال باید در نظر گرفته شود. زیرا در سی و چهار ایالت وظیفه مشخص نمودن حوزه های انتخابی برای تعیین نمایندگان مجلس كنگره در اختیار قوای مقننه ایالتی است. این بدان معناست كه آنان تعیین می كنند كه مرزهای هر حوزه انتخابیه به چه شكل باید ترسیم شود. اگر جمهوریخواهان از اكثریت در قوه مقننه ایالتی برخوردار باشند طوری حوزه های انتخابیه در هر ایالت را ترسیم می كنند كه مطمئن شوند تركیب جمعیتی مستقر در هر حوزه به گونه ای باشد كه میل و علاقه بیشتری به سوی انتخاب یك كاندیدای حزب جمهوریخواه باشد. این اقدام كه هر ده سال یك بار انجام می گیرد در سال 2011 باید انجام شود و آنها تلاش می کنند تا در انتخابات سال 2012 شكل جدید حوزه های انتخابیه معیار انتخابات نمایندگان مجلس نمایندگان كنگره آمریكا باشد. البته باید در نظر گرفت كه فرماندار هر ایالت نیز باید در نهایت با نقشه ترسیم شده بوسیله اعضای قوه مقننه موافقت كند. پس پر واضح است كه به دنبال پایان انتخابات میان دوره ای سال 2010 جمهوریخواهان از این فرصت در مقام مقایسه با دموكرات ها برخوردار هستند كه جغرافیای حوزه های انتخابیه به گونه ای ترسیم شوند كه از نظر ساختاری اوضاع برای كاندیدای جمهوریخواه برای رفتن به كنگره مساعدتر باشد.
اهمیت دیگر پیروزی در قوای مقننه ایالات این است كه یك كشتزار وسیع از نمایندگان و کاندیداهای سیاسی بوجود می آورد كه از بین آنان اعضای كنگره و فرمانداران انتخاب خواهند شد. از این روی برای یكی دو دهه آینده تعداد بیشتری از كاندیداها در اختیار حزب جمهوریخواه هستند تا برای كرسی های كنگره آمریكا تلاش كنند. در هفت ایالت یك كمیسیون مسئول ترسیم نقشه حوزه انتخابیه است و فقط یك حوزه انتخابیه وجود دارد. اما آنچه واضح است انتخابات میان دوره ای 2010 در سطح فدرال بود كه فزونترین توجه را به خود جلب كرد چرا كه در كمتر از چهار سال دموكراتها اكثریت در مجلس نمایندگان را در یک شکست انتخاباتی از دست دادند. در مجلس یكصد و یازدهم، جمهوریخواهان با داشتن 179 نماینده در اقلیت مطلق بودند و دموكراتها با بیش از 250 نماینده اكثریت مطلق را در اختیار داشتند. جمهوریخواهان در انتخابات میان دوره ای سال 1994 بود كه با به دست آوردن پنجاه و چهار كرسی در مجلس نمایندگان توانستند برای اولین بار بعد از چهل سال اكثریت را با 230 كرسی در اختیار بگیرند.در آن سال جمهوریخواهان به رهبری نوت گینگریج و با اعلان یك مجموعه از برنامه ها تحت عنوان «قرار داد با آمریكا» در عین ناباوری دموكراتها و حتی خودشان ، به پیروزی دست یافتند.
بیل كلینتون رییس جمهور دموكرات را در شرایط متفاوتی قرار دادند كه او سرانجام تغییر سیاست داد و اعلام كرد كه «عصر دولت بزرگ پایان یافته است». امسال دموكراتها انتظار این را داشتند كه در انتخابات مجلس بازنده شوند اما در انتخابات سنا با وجود از دست دادن تعدادی از کرسی ها همچنان اكثریت آرا را در سنا حفظ کنند و در همین حال می دانستند که باید مقام سخنگوی مجلس را به جمهوریخواهان واگذار کنند. آنچه برای آنان كاملا مشخص نبود تعداد كرسی های از دست داده و عمق عقب نشینی و شكست بود. پس این بار با برنامه ریزی جلو رفتند و غافلگیر نشدند و سعی فراوان كردند كه رقبای خود را در بدترین شكل ترسیم كنند. اما آنچه اتفاق افتاد بدترین شكل سناریو در رابطه با مجلس نمایندگان و سناریوی قابل قبول در سنا بود. دموكرات ها بیشترین كرسی را در مجلس نمایندگان آمریكا در طول هفتاد سال اخیر از دست دادند و در مجلس یكصد و دوازدهم شاهد حضور بیش از 240 نماینده جمهوریخواه یعنی بیش از 60 چهره جدید خواهند بود. دموكراتها انتظار این تعداد را نداشتند. بسیاری از دموكراتها كه از حوزه های انتخابیه «مطمئن» بودند برخلاف انتظار رهبری حزب شكست را متحمل شدند. جمهوریخواهان در جنوب، غرب میانه، مناطق كوهستانی و حتی در شمال شرقی توانستند در یك برنامه ریزی منسجم به پیروزی برسند. در انتخابات سال 1994 آنها 54 كرسی بدست آوردند و بیل كلینتون را مجبور به تغییر سیاست نمودند. امسال آنان بیش از 60 كرسی بدست آورده اند كه محققا سعی خواهند كرد كه باراك اوباما را مجبور به تغییر جهت بنمایند. این انتخابات از آن روی با اهمیت بود كه زمینه مبارزات انتخاباتی سال 2012در بطن آن شكل خواهد گرفت.
نویسنده
حسین دهشیار (ناظر علمی)
حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.