افق مذاكرات شرم الشيخ

اجلاس شرم الشيخ با حضور رؤساي تشكيلات خودگردان فلسطين و رژيم صهيونيستي و ميانجيگري ايالات متحده امريكا برگزار شده است. آخرين گزارشها از روند مذاكرات نمايندگان دو طرف حكايت از اين دارد كه دو طرف پس از چند دور مذاكره توافق كردند كه موضوع ساخت شهركهاي يهودي‌نشين اراضي اشغالي 1967 در كرانه باختري و در قدس اشغالي در صدر اولويت مذاكرات قرار گيرد و طي سه ماه مذاكره بر سر مرزهاي نهايي كشور فلسطين و رژيم صهيونيستي به نتيجه قطعي و در نهايت به توافق برسند. بدين ترتيب مذاكرات نمايندگان رسمي فلسطين و رژيم صهيونيستي طي سه ماه آينده حول برنامه‌اي دور خواهد زد كه به لحاظ بنيادي از پيامدهاي دوره اشغالگري رژيم صهيونيستي است. مفهوم ضمني اين روند آن است كه ماهيت بحران فلسطين به حاشيه رانده شده و دو طرف به مذاكره بر سر نتايج و پيامدهاي ساختگي اشغالگري قناعت كردند. از ديرباز آشكار بود كه رژيم صهيونيستي با ايجاد واقعيتهاي جديد در قلمرو اراضي اشغالي از قبيل ساخت آباديهاي يهودي‌نشين و مصادره اراضي فلسطينيها و راه‌اندازي موج تازه‌اي از آواره‌سازي خانواده‌هاي فلسطيني و نيز يهودي‌سازي بخش شرقي قدس اشغالي، مطالبات اصلي طرف فلسطيني را به سمت پيامدهاي ساختگي بحران معطوف مي‌كند. اين استراتژي رژيم صهيونيستي از چشم تيزبين ناظران و مسئولان كشورهاي اسلامي بويژه جمهوري اسلامي ايران پنهان نيست، آنچه پنهان به نظر مي‌رسد آن است كه نمايندگان ديرفهم تشكيلات خودگردان فلسطين با وجود برخورداري از سابقة طولاني از مذاكرات بيهوده با رژيم صهيونيستي حداقل از دوره اوسلو در آغاز دهه نود ميلادي قرن پيشين بدين‌سو، هنوز نتوانسته‌اند رفتار مذاكراتي حريف صهيونيستي و استراتژي پله‌اي آن را درك كنند. 
 

من حتي نسبت به نتايج مورد انتظار نمايندگان تشكيلات خودگردان فلسطين بدبين هستم. اين بدبيني پيش از آنكه به باورها و انتظارات جمهوري اسلامي ايران درباره بحران ريشه‌دار خاورميانه بازگردد، به مجموعه‌اي از يافته‌هاي نسبتاً دقيق از استراتژي رژيم صهيونيستي براي سوق دادن طرف فلسطيني به سمت و سوي دلخواه خود معطوف مي‌شود. شما ملاحظه كنيد كه پيش از شروع اجلاس صلح در واشنگتن، موضع رسمي تشكيلات خودگردان فلسطين اين بود كه براي از سرگيري مذاكرات صلح ضرورت دارد، اسرائيل عملاً و به طور هميشگي شهرك‌سازي يهودي‌نشين را در اراضي اشغالي متوقف كند. در مقابل، جناح افراطي حاكم بر تل‌آويو اين خواست بديهي را به بهانه آنكه مذاكرات نبايد با پيش‌شرط هايي همراه باشد، آن را مورد نكوهش قرار داد و فلسطيني‌ها را فاقد اراده صلح به شمار آورد. طرف فلسطيني (چنانكه اشاره كردم) بي‌آنكه به پيشينه اين استراتژي رژيم صهيونيستي توجه كند، با اخذ موافقت وزراي خارجه غالب كشورهاي عربي و براي زدودن اتهام عدم تمايل به صلح به دعوت رئيس جمهور امريكا پاسخ مثبت داد و بي‌آنكه رخداد اميدوار كننده در حوزه شهرك‌سازي يهودي‌نشين به وقوع بپيوندد به دور جديدي از مذاكره با رژيم صهيونيستي آنهم با شرايط رژيم صهيونيستي تن داد. رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين در توجيه اين اقدام خود به نامه‌اي اشاره مي‌كند كه مقامات رسمي امريكا براي تشكيلات خودگردان فلسطين ارسال كردند. محتواي اين نامه آنطور كه رئيس تشكيلات خودگردان مي‌گويد حاوي تضمين‌هاي لازم و ضروري نيست، بلكه حاوي مجموعه‌اي از آرزوها و سياستهاي ترجيحي واشنگتن در مورد فرمول دو دولت در يك سرزمين است. نكته جالب اينكه تشكيلات خودگردان فلسطين با پذيرش از سرگيري مذاكرات صلح با رژيم صهيونيستي مدعي شد كه توانسته بهانه‌گيريهاي پيوسته دولت افراطي بنيامين نتانياهو را براي فرار از اجراي مذاكرات جدي از ميان بردارد، غافل از اينكه حريف صهيونيستي كه فلسطيني ها را به وضع پيش‌شرط هايي براي از سرگيري مذاكرات صلح متهم مي‌كرد، در همان آغاز مذاكرات واشنگتن از فلسطيني ها خواست در گام اول «يهودي بودن» كشور اسرائيل را به رسميت بشناسند. اين پيش شرط به روشني آشكار مي‌كند كه رژيم صهيونيستي فرسنگها با پديده صلح بيگانه است.رژيم صهيونيستي از اوسلو بدين‌سو گام به گام از فلسطيني ها امتيازهايي از قبيل حذف استراتژي جنگ مسلحانه از مرامنامه سازمان آزاديبخش فلسطين و به رسميت شناختن موجوديت اسرائيل و مبارزه بي‌امان با جناحها و گرايشهاي طرفدار مقاومت از طريق هماهنگي هاي مشترك امنيتي با رژيم صهيونيستي گرفته بي‌آنكه امتيازهايي به حجم امتيازهاي دريافتي ارائه كند. 
 

بدين ترتيب موضوع مذاكره از مسائل كلان بحران خاورميانه به مسئله‌اي تحت عنوان «يهودي بودن اسرائيل» و ضرورت شناسايي آن از سوي تشكيلات خودگردان آنهم پيش از شروع مذاكره بر سر مسائل ماهوي تقليل يافته است. اينك اين پرسش را مطرح مي‌كنم كه تشكيلات خودگردان فلسطين كه از يك سو از بحران مشروعيت داخلي رنج مي‌برد و از ديگر سو با طرف خيره‌سري به نام رژيم اشغالگر روبروست با كدام اميد حتي اميد محدود به از سرگيري مذاكره دل بسته است؟ به راستي رهبران تشكيلات خودگردان فلسطين از 3 نه استراتژيك رژيم صهيونيستي بي‌خبرند؟ نه سازش بر سر قدس، نه سازش بر سر آبادي هاي يهودي‌نشين و نه سازش بر سر بازگشت آوارگان فلسطيني به خانه و كاشانه خود. در واقع رژيم صهيونيستي با كنار زدن موضوعات استراتژيك و حياتي سه‌گانه فوق (حداقل از ديدگاه رهبران تشكيلات خودگردان فلسطين) به مذاكرات واشنگتن و شرم‌الشيخ به مثابه چتري براي القاي فهم كاذب نسبت به ادامه روند صلح در ميان افكار عمومي خانواده بين‌المللي مي‌نگرد. نكته مهم اين است كه مطابق برآوردهاي قطعي، تمامي جناحهاي منظومة حكومتي رژيم صهيونيستي حول نه‌هاي سه‌گانه ياد شده اجماع دارند. 
 

آنچه باقي مي‌ماند يادآوري اين نكته است كه محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين پيش از عزيمت به واشنگتن براي از سرگيري مذاكرات صلح با بنيامين نتانياهو اعلام كرد رسماٌ و در برابر خبرنگاران گفت حتي اگر درصد احتمال موفقيت يك درصد باشد به واشنگتن خواهد رفت. 
 

من با مطالعه اين اظهارات به اين نتيجه رسيدم كه در دانش مذاكرات سياسي آنهم بر سر مسائل سرنوشت‌سازي مانند «كشور سازي» معادله‌اي به نام پذيرش يك درصد احتمال موفقيت وجود ندارد. از اين رو تنها نتيجه‌اي كه مي‌توان از اين معادله گرفت آن است كه طرف فلسطيني وابسته به تشكيلات خودگردان از قبل به طرف صهيونيستي خود پيام روشني مي‌دهد كه توقع و انتظار تشكيلات خودگردان فلسطين از دور تازة مذاكرات صلح از يك درصد فراتر نمي‌رود، زيرا كدام انسان هوشمندي به چيزي تن مي‌دهد كه از پيش به كف يك درصدي آن اذعان كرده است؟! 
 

به فلسطيني ها يادآور مي‌شوم كه رژيم صهيونيستي براي نجات سرباز پير خود حاضر است جنگ دامنه‌دار 31 روزه ويرانگري عليه لبنان در ژوئيه 2006 به راه اندازد و هزاران تن را به خاك و خون بكشد و براي نجات گلئاد شاليت سرباز به اسارت گرفته شده خود و توقف عمليات واحدهاي عزالدين قسام حاضر است جنگ خونين و بي‌سابقه همراه با كاربرد سلاحهاي ممنوعه نظير بمبهاي خوشه‌اي و فسفري را در ماه هاي دسامبر و ژانويه 2008 و 2009 عليه باريكه غزه به راه اندازد و هزاران بيگناه فلسطيني را به خاك و خون بكشد، اما همين رژيم حاضر نيست براي نجات ميليونها آواره فلسطيني و پايان دادن به طولاني‌ترين بحران تاريخ معاصر جهان و باز پس دادن حقوق پايمال شده ملت فلسطين، آنهم در سطح توقعات و انتظارات تشكيلات خودگردان فلسطين صلح كند.  


نویسنده

سید حسین موسوی (رئیس مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه)

سید حسین موسوی رئیس مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. حوزه مطالعاتی آقای موسوی مسائل خاورمیانه می باشد.