روابط رو به گسترش چین و ترکیه در پرتو سیاست خارجی (حزب عدالت و توسعه) / رحمن قهرمانپور

انگيزه‌هاى ترکيه براى نزديک شدن به چين

انگيزه‌هاى ترکيه براى نزديک شدن به چين را مى‌توان ذيل چند نکته بررسى کرد. نکته اول بروز تنش در روابط ميان ترکيه و اسرائيل بعد از حمله اسرائيل به کاروان کشتى آزادى است. دليل ديگر تمايل ترکيه براى نزديک شدن به چين، ترکيه از 1999 به اين طرف يعنى از اوايل قرن بيست و يکم نوعى نگاه سياست به شرق داشته و سناريوى گسترش به شرق را پيگيرى مى‌کرده است.

اما اين شرق در نگاه ترکيه تعريف خاصى دارد يعنى وقتى در ترکيه صحبت از شرق مى‌کنيم منظور مرزهاى شرقى ترکيه از ايران تا چين را در بر مى‌گيرد. طرفداران سناريوى نگاه به شرق که حتى در ارتش ترکيه هم حضور داشتند،‌ معتقد بودند که ترکيه بايد با کشورهاى کليدى شرقى و به طور مشخص ايران و روسيه و چين روابط خود را گسترش دهد. گسترش روابط با ايران و روسيه در چند سال گذشته اتفاق افتاده است و يک روند رو به رشد و صعودى داشته است. روسيه با ترکيه هم قرارداد احداث نيروگاه هسته‌اى امضا کرده است.

اما به نظر مى‌رسد که روابط ترکيه با چين به همين اندازه رشد نکرده است. يکى از دلايل اين مسئله، اين بود که خود چينى‌ها انگيزه چندانى براى گسترش روابط با ترکيه نداشتند و از طرف ديگر در داخل ترکيه بحث‌هايى مطرح بود مبنى بر اين که چين ترک‌هاى استان سين کيانگ را سرکوب مى‌کند و بنابر اين ترکيه نبايد به چين نزديک شود. در چند ساله گذشته اين تفکر تلطيف شده و بنابر اين ترکيه احساس مى‌کند بايد موازى با گسترش روابط با ايران و روسيه بايستى روابطش را با چين را هم گسترش دهد. البته سال گذشته عبدالله گل از هند و بنگلادش هم ديدار کرد و روابط ترکيه با اين کشورها هم رو به گسترش است. اما از نظر استرات‍يک اين سه کشور براى ترکيه اهميت ويژه‌اى دارد.

انگيزه‌هاى چين براى گسترش رابطه با ترکيه

در مورد چين به نظر مى‌رسد که چينى‌ها هم بى‌ميل نيستند روابطشان را با ترکيه گسترش دهند. چينى‌ها در خاورميانه نگاه به ايران داشتند به دليل نيازى که به واردات نفت داشتند، توجه به مصر دارند به دليل ارتباط با جهان عرب و در ده سال گذشته هم روابطشان را با اسرائيل گسترش داده‌اند به دليل استفاده از فناورى‌هاى نظامى‌ اين کشور.

تقويت موقعيت ترکيه در جهان عرب،‌ منطقه و به طور کلى در نظام بين المللى انگيزه چين را براى گسترش روابط با ترکيه بيشتر کرده است. از طرف ديگر در اتفاقات اخير سين کيانگ چينى‌ها احساس کردند که ترکيه مى‌تواند نقش آفرينى کند. لذا به نظر مى‌رسد که تمايل چين براى گسترش روابط با ترکيه تا حدى تلاشى است براى کنترل مسئله سين کيانگ.

از زاويه ديگر چين در حال گسترش بازار‌هاى تجارى خود در کشورهاى مختلف است. ترکيه از جمله کشورهايى است که تاکنون چينى‌ها حضور چندانى در آن نداشتند. ترکيه تاکنون بيشتر نياز‌هاى خود را از طريق واردات از اروپا و امريکا تامين کرده است. لذا با توجه به بازار وسيعى که ترکيه صاحب آن است و وضعيت نسبتا خوب اقتصادى ترکيه که مثل چين تا حدى توانسته با بحران اقتصادى جهانى مقابله کند،‌ به نظر مى‌رسد از اين بابت هم چينى‌ها به دنبال افزايش حضور اقتصادى و تجارى خود در ترکيه هستند. ضمن اين که نيم نگاهى هم به گسترش روابط ترکيه با روسيه دارند. به اين معنا که وقتى که روسيه و ترکيه مجموعه‌اى از قرارداد‌ها را به ارزش 50 ميليارد دلار امضا مى‌کنند،‌ اين براى چين اغوا کننده است،‌ با توجه به اين که چين هم ظرفيت ساخت رآکتور و تاسيسات هسته‌اى را دارد.

به نظر مى‌رسد چينى‌ها هم به اين نتيجه رسيده‌اند که زمان گسترش روابط با ترکيه فرا رسيده و بايستى موانع گذشته گسترش روابط ميان دو کشور را کنار بگذارند.

نزديکى ترکيه به شرق به معناى دورى آن از غرب نيست

دو ديدگاه درباره گسترش روابط ترکيه با شرق وجود دارد. يک نگاه بيانگر اين است که گسترش روابط ترکيه با شرق بديل و جانشينى است براى رويکرد سنتى سياست خارجى ترکيه به اروپا و غرب. بنابراين، اين‌ها معتقدند که ترکيه در حال فاصله گرفتن از غرب و نزديک شدن به شرق است.

ديدگاه دوم معتقد است که رابطه ترکيه با شرق و غرب مخالف هم نيستند و موازى با هم حرکت مى‌کنند. يعنى افزايش روابط و مراودات ترکيه با کشورهاى شرقى به معناى کاهش مراودات با کشورهاى غربى نيست. به نظر مى‌رسد نگاه دوم قابل قبول‌تر باشد. چون به نظر مى‌رسد که در داخل ترکيه اين ديدگاه وجود ندارد که چين و روسيه و ايران مى‌توانند جانشينى براى امريکا و اروپا باشند. هر چند اين نکته ناقض اين نيست که در سال‌هاى گذشته روابط ترکيه با غرب مانند گذشته نبوده است. يعنى در اين نکته که روابط ترکيه با غرب کاهش پيدا کرده است اجماع وجود دارد. اما اين ميزان کاهش به اين معنا نيست که ترکيه از غرب و اروپا نا اميد شده است و تمايل دارد که به سمت شرق حرکت کند. به نظر مى‌رسد اين اقدامات ترکيه تلاشى است براى متقاعد کردن اتحاديه اروپا به پذيرش کامل و هر چه سريع‌تر ترکيه در اين اتحاديه.

بحث نظامى‌ از اين منظر مهم است که نظاميان در ترکيه آخرين پايگاه کماليست‌ها و طرفداران سرسخت دورى ترکيه از شرق بوده‌اند و اين که چنين همکارى نظامى ‌در حال اتفاق است نشان دهنده اين است که ارتش ترکيه هم در حال هماهنگ کردن خود با سياست خارجى اين کشور است. و آن مقاومت‌هايى که در گذشته در مقابل سياست‌هاى حزب عدالت و توسعه داشته است تا حدى در حال کم رنگ شدن است. البته از منظر مسائل داخلى ترکيه،‌ سرکار آمدن آقاى کوشنر و کنار رفتن آقاى باشبوق به عنوان رئيس ستاد کل نيروهاى مسلح هم در اين تغيير بى‌تاثير نبوده است چون باشبوق از جمله افرادى بود که خيلى بر استقلال عمل ارتش ترکيه در تصميم گيرى‌ها تاکيد داشت. اما به نظر مى‌رسد که رئيس جديد ستاد کل نيروهاى مسلح ترکيه همراهى بيشترى با سياست خارجى و سياستمداران ترکيه دارد.

مصاحبه رحمن قهرمان پور با دیپلماسی ایرانی