موانع کوتاه مدت و درازمدت فرایند صلح فلسطینی ـ اسراییلی

براساس توافق گفتگوهای واشنگتن در اوایل سپتامبر سال جاری (2010) میان محمود عباس رئیس دولت خودگردان فلسطینی و بنجامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل دور جدید مذاکرات فلسطینی ـ اسراییلی در روزهای 23 و 24 شهریور در شرم الشیخ از سرگرفته خواهد شد. در حالی که بسیاری امیداوار بودند بدلیل اصرار باراک اوباما و وزیر خارجة وی خانم هیلاری کلینتون مقامات دو طرف در گفتگو های واشنگتن که رهبران اردن و مصر نیز در بخشی از آن شرکت داشتند، به پیشرفتهایی در رابطه با آینده روابط دوجانبه دست پیدا کنند اما مذاکرات واشنگتن تنها بر محور آغاز گفتگوهای آنها برای روزهای 14 و 15 سپتامبر (23و 24 شهریور) دور زد  و نه چیزی بیشتر.

 

این گفتگو ها که پس از یک وقفه دو ساله دوباره به احتمال  قوی از سرگرفته خواهد شد، با چندان موفقیتی روبرو نخواهد شد و همانند گذشته دوباره شاهد وقفه ای بیشتر و از سرگیری مجدد آنها خواهیم بود. در واقع باید گفت که گفتگوی کنونی از مذاکرات پیشین میان دو طرف بسیار حساس تر و شکننده تر است. به عبارت دیگر علاوه بر موانع و مشکلات گذشته فرا روی طرفین در طی دو سال گذشته مسایلی رویداد است که چشم انداز مذاکرات و فرایند صلح را نیز تیره کرده است. یکی از عمده ترین این رویدادها، سیاست همیشگی دولت اسراییل در کارشکنی در فرایند صلح و دست زدن به اقداماتی است که برخلاف وعده های پیشین صورت می گیرد. در دور کنونی مذاکرات نیز دولت اسراییل با شکستن وعده پیشین خود برای توقف شهرک سازی در سرزمینهای اشغالی کرانه باختری، بلندیهای جولان و قدس شرقی به اسراییلی ها قول داده است که سیاست شهرک سازی را پس از 26 سپتامبر 2010 ادامه خواهد داد. این خلف وعده که خشم دولت اوباما را نیز برانگیخت بسیاری از تحلیلگران مسایل خاورمیانه را نسبت به آینده صلح میان فلسطینی ها و اسراییلی ها بدبین کرد.

 

در واقع تداوم سیاست شهرک سازی در سرزمینهای اشغالی فلسطینی و عربی یکی از موانع جدی کوتاه مدت فرایند صلح بوده است. در حالی که تعداد شهرک های اسراییلی در تمامی سرزمینهای اشغالی در سالهای نخستین دهه 1970 به 30 عدد می رسید، این تعداد در حال حاضر تنها در کرانه باختری و رود اردن به 121 شهرک رسیده است و یک جمعیت 300 هزار نفری اسراییلی را در قلب سرزمینهای فلسطینی جای داده است. گرچه دولت شارون در سال 2005 پس از عقب نشینی از نوار غزه هشت هزار نفر از ساکنان شهرک های اسراییلی را نیز از غزه بیرون برد، اما اعتراضات شدید راست گرایان اسراییل باعث شد تا سیاست شهرک سازی با سرعت بیشتری در سایر مناطق استراتژیک فلسطینی نظیر قدس شرقی و کرانه باختری تداوم یابد. در حال حاضر بیش از 193 هزار اسراییلی در قدس شرقی و 170 هزار نفر در بلندیهای جولان در شهرک ها زندگی می کنند. بنابر آمار رسمی اسراییل رشد جمعیت اسراییل در شهرک ها با 49 درصد سه برابر رشد جمعیت در سایر مناطق اسراییل (8/1 درصد) است. براساس تصمیمات دولت نتانیاهو پس از گذشت دوره موقت توقف ساخت شهرک (26 سپتامبر2010) علاوه بر ساخت 2500 واحدی که از پیش مجوز آن صادر شده بود 455 واحد دیگر نیز به آن اضافه خواهد شد. بدین ترتیب با آماده شدن این واحدها، دهها هزار اسراییلی به سوی کرانه باختری قدس شرقی و جولان سرازیر خواهند شد.

 

بدین ترتیب مسأله شهرک سازی به یکی از عمده ترین موانع تداوم فرایند صلح تبدیل شده است. گفته های محمود عباس رئیس دولت خودگردان فلسطینی در پایان گفتگوهای واشنگتن، مبنی بر اینکه در صورت عدم توقف شهرک سازی وی به گفتگو با اسراییل پایان خواهد داد خود نشانگر جدی بودن این مانع می باشد. اصرار اسراییل به ساخت واحدهای مسکونی در محله شیخ جراح در قدس شرقی خشم بسیاری از ساکنان منطقه را که به نابودی محل سکونت آنها منجر خواهد شد، برانگیخته است.

 

علاوه بر مسأله شهرک ها که هم اکنون به مانع اصلی در ادامه مذاکرات تبدیل شده است موانع بزرگتری نیز فرا راه گفتگو ها وجود دارد که دیدگاههای متفاوت دو طرف درباره آن چشم انداز فرایند صلح را بیشتر تیره ساخته است. از جمله این موانع می توان به مسأله قدس شرقی اشاره کرد که فلسطینی ها و اعراب آن را پایتخت آینده فلسطین می دانند، اما دولت اسراییل آن را بخش جدا نشدنی پایتخت خود قلمداد می کند. گرچه فلسطینی ها و اعراب در گذشته امتیازاتی را در رابطه با قدس به اسراییل داده و آنگونه که در طرح 1981 فهد و اعلامیه استقلال فلسطین در 1988 تاکید شده بود از کل شهر قدس به عنوان پایتخت فلسطین به بخش شرقی قدس طبق طرح صلح ملک عبدالله بسنده کرده اند اما اسراییل تاکنون آمادگی خود را برای امتیاز دادن به فلسطینی ها اعلام نکرده و بیش از 200 هزار یهودی را با انتقال به بخش شرقی و قدیمی شهر در آنجا اسکان داده اند.

 

مسأله پناهندگان فلسطینی نیز از مشکلات عمده مربوط به آینده هرگونه صلح میان دو طرف می باشد. در حالی که فلسطینی ها بر این اصرار دارند که پناهندگان فلسطینی ساکن کشورهای عربی که تعداد آنها حداقل به 5/4 میلیون نفر می رسد باید براساس هر توافق صلح به سرزمینهای خود برگردند اسراییلی ها به ساکن شدن همیشگی آنها و تبدیل آنها به شهروند همیشگی کشورهای عرب میزبان اصرار می ورزند. وضعیت دشوار و موقت این فلسطینی ها در کشورهای لبنان، سوریه و اردن که اکثراً در داخل اردوگاههای خاص خود زندگی می کنند، هم دولت خودگردان و هم سایر نخبگان فلسطینی را بر این داشته است تا مسأله بازگشت آوارگان را یکی از شرایط صلح پایدار با اسراییل عنوان کنند.

 

از سوی دیگر مسأله دولت فلسطینی همچنان موضوع  مورد اختلاف طرفین به شمار می رود. در حالی که جامعه جهانی بر شکل گیری دولت مستقل فلسطینی، دولت اسراییل همچنان بر استقرار یک شبه دولت ضعیف دارای اختیارات محلی محدود پافشاری می کند و به بهانه امنیت مرزها و چالشهای این دولت برای امنیت خود، حاضر نیست راه حلی را بپذیرد. در حالی که در آن سالها بسیاری از کشورهای جهان از جمله اعراب به شکل گیری یک دولت مستقل فلسطینی با توجه به پشتیبانی غرب از این راه حل امیدوار بودند، پس از گذشت بیش از هفت سال از طرح نقشه راه، امروزه به کشور مستقل فلسطینی به عنوان نوعی سراب و رویا نگریسته می شود.

 

مسایل و مشکلات دیگر چون کم آبی منطقه و اختلاف  میان اسراییلی ها و اعراب اردنی ها و فلسطینی ها بر سر تخصیص آب رودخانه اردن یا آبهای زیرزمینی کرانه باختر در مقایسه با موانع و مشکلات نامبرده جنبه فرعی پیدا می کند. گذشته از این اقدامات یک جانبه اسراییل در تخصیص این آبها به خود موضوع اختلاف بر سر آب را از سوی برخی از تحلیل گران منتفی ساخته است.

 

همین موانع و مشکلات سبب شده است تا اصولاً نه فلسطینی ها و نه اسراییلی ها در رابطه با پیروزی گفتگو ها صلح چندان خوشبین نباشند. آنچه که چشم انداز مذاکرات را تیزه ساخته و احتمال  بهبود دیدگاهها و ذهنیات دو طرف را نسبت به یکدیگر ضعیف کرده است با برپایی دیوار بزرگ بتونی موسوم به دیوار حایل میان سرزمینهای فلسطینی و محدوده های دولت اسراییل است. گرچه درگذشته با توجه به رفت و آمدهای گسترده اسراییلی ها و فلسطینی به مناطق یکدیگر از یک سو و گفتگو های مداوم میان سازمانهای غیردولتی و روشنفکران اسراییلی ـ فلسطینی از سوی دیگر برخی مسأله تغییر نگرش نسلی را در جامعه فلسطینی و اسراییل مطرح می کردند و براین اساس به احتمال صلح در آینده امیدوار بودند، اما برپایی این دیوار و قطع رفت و آمدها و برخوردهای طرفین، مسأله فاصله اجتماعی و شکل گیری تضادهای و ذهنی آنها را نسبت به یکدیگر افزایش داده است. دیوار حایل مانع رفت و آمد هزاران فلطسینی به شهرهای کوچک و بزرگ اسراییلی برای کار شده است و در عین حال به ورود روزانه صدها اسراییلی به کرانه باختری برای خریدهای مجهز شده است.

 

با توجه به این مسایل می توان پیش بینی کرد که گفتگو های تازه اسراییل ـ فلسطینی در شرم الشیخ یا هرمنطقه دیگر، که خود بخشی از طرح تدوام هر از چندگاه گفتگو ها است، با مشکل روبرو شده و خوشبینی  برخی از تحلیل گران را که بر آن هستند زمینه های مثبت تری برای آینده صلح وجود دارد، چندان توجیه پذیر نسازد. 


نویسنده

حمید احمدی (ناظر علمی)

حمید احمدی پژوهشگر ارشد در پژوهشکده و ناظر علمی گروه کشمکش و همکاری در خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر احمدی سياست خارجي‌ ايران‌، سياست‌ و حكومت‌ در خاورميانه، جامعه‌شناسی سياسی ايران‌ و نظريه‌های روابط بين‌الملل‌ است.