نشست صلح واشنگتن : زمينه ها و موانع
منازعه تاريخي اعراب و اسراييل منحني پر و پيچ و خمي را بر جاي گذارده است. اين منازعه شامل مبارزات نظامي، غيرنظامي و مدني ميشود كه در برهههاي متفاوت و به مقتضاي شرايط سياسي و اجتماعي تبلور يافته است.
پايان جنگ سرد دو مؤلفه عمده در منازعه اعراب و اسراييل را وارد نمود كه هر كدام بر تعيين خط مشيها و توانايي و ظرفيت بازيگران اثر نهاد. مؤلفه اول فروپاشي اتحاد جماهير شوروي بود كه نقطه اتكاء گروههاي مبارز فلسطيني از جمله ساف را به سمت و سوي صلح رهنمون ميساخت و نتيجه آن گفتگوها و مذاكرات صلح اسلو بود و هدف اعلاني آن توافق بر سر تشكيل دو دولت مستقل فلسطيني و اسراييلي ميگرديد.
مؤلفه دوم شكست گفتمان هاي قوميتي و نژادي بود. اين مؤلفه با توسعه بخشيدن به دامنه حمايتي جنبشهاي آزاديبخش و آزاديخواه فلسطيني از عروبت به اسلام و محوريت بخشيدن به قاطبه مردم در جريانات و حوادث بجاي نخبگان، قدرت ملت فلسطين را در معادلات و مذاكرات تعميق بخشيد. انتفاضه محصول اين مؤلفه در حيات سياسي فلسطين بود.
مذاكرات صلح واشنگتن كه در راستاي اقدامات و توافقات صورت گرفته در اسلو در سال 1993 برگزار شد تلاشي است براي تحقق و تشكيل دو دولت مستقل فلسطيني و اسراييلي. در اين مذاكرات كه بعد از تنشهاي طولاني و بينتيجه بودن مذاكرات قبلي، برگزار گرديد. محمود عباس رييس حكومت خودگردان فلسطين، بنيامين نتانياهو نخست وزير اسراييل، حسني مبارك رييس جمهور مصر و ملك عبدالله پادشاه اردن حضور داشتند.
اين نشست در سايه برجسته سازي تهديدات هسته اي ايران، تروريسم و نقش فزاينده گروههاي سياسي مخالف صلح، توسط اعضا شركت كننده و همينطور وزير خارجه امريكا خانم كلينتون به عنوان آخرين فرصت تاريخي رهبران دو كشور مطرح شد.
حال سؤال اصلي اين است كه آيا مشكل فلسطينيها و اسراييليها با برجسته سازي تهديدات و دامن زدن به مسائل حاشيهاي حل خواهد شد و افقهاي پيش رو نويد تحقق اهداف مطرح شده توسط رهبران شركتكننده در مذاكرات صلح را خواهد داد؟
پاسخ اكثر رسانهها و تحليلگران به سؤال مزبور منفي است. آنان با اشاره به اصرار اسراييل بر موضوع شهركسازي، وضعيت بيتالمقدس شرقي و بازگشت مهاجرين فلسطيني به سرزمينشان به عنوان موانع پيشرو براي صلح سخن ميرانند.
ميتوان افزود كه مشكلات پيش روي مذاكرات صلح واشنگتن كه قرار است دور دوم آن در شرمالشيخ برگزار شود (14 و 15 سپتامبر) بخاطر عوامل يادشده نيست. بلكه علت اصلي به بن بست رسيدن مذاكرات صلح فلسطيني – اسراييلي در مقطع فعلي را بايستي بخاطر بحران اقتدار (حاكميت) جستجو كرد. از يك طرف مجموعه منطقه خودمختار دوپاره شده و حدود نيمي از جمعيت نمايندگان حاضر در مذاكرات را سخنگوي واقعي خود نمي دانند و در اين ميان به عدم برگزاري انتخابات و زير پا گذاشته شدن قانون اساسي توسط محمود عباس اشاره مي كنند. از طرف ديگر ماهيت دولت هاي ائتلافي در اسراييل سبب شده تا كابينهها بخاطر ناتواني در كسب حمايت اكثريت توسط احزاب، بصورت ائتلافي شكل گيرد. در اين ائتلافها اصولاً طيفي از افراطگرايان كه عمدتاً ايدئولوژيك فكر ميكنند حضور دارند.
بهمين خاطر بعيد به نظر ميرسد كه محمود عباس بتواند حمايت كامل ملت فلسطين و نتانياهو نظر مساعد راستگرايان افراطي را حتي با وجود برگزاري رفراندوم كسب نمايد.
نویسنده
سید جواد صالحی (ناظر علمی)
سید جواد صالحی پژوهشگر ارشد وناظر علمی گروه خليج فارس و کشورهای همجوار در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر صالحی خاورمیانه و سیاست و حکومت آن و خاورمیانه و نظام بین الملل است.