مذاكرات صلح چه سرنوشتي خواهد داشت؟

نوع مطلب: مقاله

سرانجام پس از مدتها رفت و آمد و كشمكش و رايزني هاي علني و غيرعلني، مذاكرات موسوم به «مذاكرات مستقيم» بين محمود عباس، رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين و بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي، در واشنگتن كليد خورد. همزمان با آغاز اين مذاكرات، موج بزرگي از سوي سازمان هاي مختلف فلسطيني و بسياري از نهادهاي مردمي در سرزمين هاي اشغالي و نيز در خارج از آن و در كشورهاي عربي و اسلامي عليه اين مذاكرات بپا خواست تا آنجا كه جنبش حماس و ديگر سازمان هاي مقاومت فلسطين عمليات مسلحانه عليه شهرك نشينان صهيونيست و نظاميان اشغالگر را از سر گرفتند. اكنون سؤال مهم و اصلي در همه محافل سياسي و رسانه اي اين است كه چه سرنوشتي در انتظار اين مذاكرات است و ايالات متحده امريكا كه با اصرار زياد اين مذاكرات را سرپرستي مي كند در پي تحقق چه هدف يا اهدافي است.
 

اغلب تحليل گران و صاحبنظران بر اين اعتقاد تأكيد دارند كه محال است اين مذاكرات به نتيجه اعلام شده يعني تشكيل دولت مستقل فلسطيني در اراضي اشغالي سال 1967 منجر شود. چرا كه موانع بسياري بر سر راه تحقق اين هدف وجود دارد كه رفع اين موانع غير ممكن است. دلايل اين تحليل گران و موانع موجود را مي توان بطور خلاصه چنين برشمرد:
 

1. بين سقف موضع اسرائيل و كف درخواست طرف فلسطيني فاصله بسيار زياد است. رفتار رژيم صهيونيستي در چهل و اندي سال كه از اشغال كرانه باختري رود اردن مي گذرد نشان داده كه اين رژيم كرانه را بخشي از سرزمين توراتي مي داند و در هيچ شرايطي آن را به صاحبان اصلي آن يعني فلسطيني ها واگذار نخواهد كرد. بنابر اين دولت آينده فلسطين بدون سرزمين و حاكميت خواهد بود و چنين موجودي شانسي براي تولد نخواهد داشت.
 

2. آنچه نكته فوق را ثابت مي كند، موج شهركسازي براي صهيونيست هاي مهاجر در كرانه باختري است. در چند ماه اخير نتانياهو زير فشار امريكا موافقت كرد كه موقتاً شهركسازي را متوقف كند تا شرط طرف فلسطيني براي ورود در مذاكرات برآورده شود. مهلتي كه نتانياهو تعيين كرده در 26 سپتامبر برابر 4 مهرماه پايان مي پذيرد و وي از هم اكنون اعلام كرده كه اين مهلت را تمديد نخواهد كرد و از تاريخ ياد شده به بعد شهركسازي را از سر خواهد گرفت. بديهي است كه در اين صورت طرف فلسطيني براي حفظ آبرو هم كه شده قادر به ادامه مذاكرات نخواهد بود. البته به رغم جنجال بزرگي كه پيرامون اين مانع به راه افتاده اين امكان وجود دارد كه دولت اوباما دخالت كرده و راهي براي خروج از اين بن بست باز كند، اما مسأله اصلي توقف يا ادامه شهركسازي نيست بلكه وجود شهرك هاي گسترده صهيونيست نشين در سرزميني است كه بايد دولت فلسطين در آن تشكيل شود.
 

3. اگر از آغاز دهه 90 ميلادي قرن گذشته تاكنون مذاكرات متعدد صلح بين ياسر عرفات و سپس محمود عباس با حكومت هاي مختلفي كه در اسرائيل روي كار آمده اند به جايي نرسيده، به چه دليل بايد اين مذاكرات در شرايط كنوني به نتيجه برسد؟ تجربه بيست سال مذاكره ثابت كرده است كه رژيم صهيونيستي هرگز در مذاكرات جدي نبوده و هيچ راه حلي را دنبال نمي كرده است بلكه پيوسته مذاكره براي مذاكره صورت گرفته يا به هدف پركردن خلاء سياسي در منطقه براي تحقق هدفهايي ديگر مثل خاموش كردن انتفاضه يا حمله به عراق. چه بسا كه هدف از آغاز مذاكرات كنوني نيز اين باشد که ايالات متحده و اسراییل در پي آنند كه زير پوشش اين مذاكرات دست به يك ماجراجويي جديد عليه نقطه يا نقاطي در محور مقاومت در منطقه بزنند. سخنان اخير خانم هيلاري كلينتون، وزير امور خارجه امريكا در روز جمعه (12/6/89) مؤيد همين نظر است. وي در مقابل موج فزاينده مخالفت فلسطيني ها با اين مذاكرات و آغاز عمليات مقاومت در كرانه باختري، در يك فرافكني آشكار جمهوري اسلامي ايران را بزرگترين مانع صلح در خاورميانه دانست و از دو طرف اسرائيلي و فلسطيني خواست كه بي توجه به «كارشكني هاي ايران» از اين «آخرين فرصت» براي رسيدن به صلح استفاده كنند. 
 

4. بنيامين نتانياهو همزمان با آغاز مذاكرات مستقيم تأكيد كرد كه فلسطيني ها بايد اسرائيل را به عنوان يك «دولت يهودي» بپذيرند و در غير اين صورت مذاكرات به نتيجه اي نخواهد رسيد. پذيرش اين امر براي فلسطيني ها غير ممكن است زيرا اين پذيرش نه فقط باعث خواهد شد كه بيش از 4 ميليون آواره فلسطيني در خارج از فلسطين حق بازگشت را از دست بدهند، بلكه حتي حدود يك ميليون و دويست هزار فلسطيني كه در اراضي سال 1948 به سر مي برند و شهروند اسرائيل محسوب مي شوند، با از دست دادن حق شهروندي، خانه و زندگي خود را نیز از دست بدهند و از فلسطين اخراج شوند و اين يك فاجعه جديد است. يادآوري مي شود كه فلسطيني هاي سال 48 با آنكه با آنها همچون شهروند درجه 2 رفتار مي شود، اما براي رژيم صهيونيستي كابوسي به شمار مي روند چه نرخ زاد و ولد بين آنها در مقايسه با يهوديان، بالاست و كارشناسان پيش بيني كرده اند كه در سالهاي 2025 تا 2030 آنها نيمي از جمعيت اسرائيل را تشكيل خواهند داد و در شرايط دمكراتيك قدرت را در دست خواهند گرفت يا در آن سهيم خواهند شد و اين به معناي نابودي اسرائيل خواهد بود. لذا رژيم صهيونيستي اينك با عنوان كردن «يهودي بودن دولت» سرگرم زمينه سازي براي رها شدن از اين جمعيت فلسطيني است. 
 

5. رژيم صهيونيستي پيوسته اعلام كرده و مي كند كه قدس پايتخت ابدي اسرائيل است و قابل مذاكره نيست. طرف فلسطيني نيز پيوسته اعلام مي كند كه خواستار يك دولت مستقل فلسطيني به پايتختي قدس است. تظاهرات گسترده در روز قدس امسال نشان داد كه جهان اسلام هرگز از قدس به عنوان نخستين قبله مسلمانان دست نمي كشد. در چنين شرايطي طرف فلسطيني به دليل ضعف مفرط قادر به پيش برد هدف خود در مذاكرات نيست در حاليكه رژيم صهيونيستي نيز به سياست يهودي سازي قدس شريف ادامه مي دهد و حاضر به دادن كوچكترين امتيازي در اين مورد نيست. بنابر اين همين يك بن بست مي تواند همه مذاكرات را بي نتيجه كند.
 

با همه اين احوال، و در شرايطي كه موفقيت اين مذاكرات محال به نظر مي رسد، اين احتمال وجود دارد كه امريكا با فريبكاري و دادن وعده هاي توخالي و يا با دادن يك رشته امتيازهاي شكلي و ظاهري به فلسطيني ها، امتيازهاي لازم را از طرف فلسطيني به سود اسرائيل بگيرد و با پاك كردن صورت مسأله در موارد حساس و اختلافي مذاكرات را به يك رشته توافق هاي غير واقعي و سراب گونه برساند. در حال حاضر، سلام فياض نخست وزير تشكيلات خودگردان كه بسيار به اسرائيل و امريكا نزديك است ضمن آنكه از نداشتن بودجه شكايت دارد، ابراز اطمينان مي كند كه دولت مستقل فلسطين در سال 2011 تشكيل خواهد شد. بنابر اين احتمال دارد كه در يكي دو ماه آينده امتيازاتي به فلسطيني ها داده شود مثل اينكه از تعداد پست هاي بازرسي در كرانه باختري كه رفت و آمد سكنه فلسطينی بين شهرها و روستاها را بسيار دشوار و طاقت فرسا كرده كاسته شود و در كنار آن يك رشته كمكهاي اقتصادي نيز در اختيار تشكيلات خودگردان قرار گيرد تا در مجموع وضعيت معيشتي مردم بهتر شود واين اميد را پديد آورد كه مذاكرات در جهت درست پيش مي رود و دارد نتيجه مي دهد.
 

چنين به نظر مي رسد كه در جبهه مخالف اين مذاكرات، احتمالات ياد شده بسيار جدي گرفته شده است و درست به همين دليل است كه در اين جبهه بيش از هر چيز ديگر روي اين نكته تأكيد مي شود كه محمود عباس مشروعيت لازم براي ورود در اين مذاكرات را ندارد و هرگونه توافقي كه بين وي و سران رژيم صهيونيستي صورت گيرد هيچ تعهدي براي ملت فلسطين به بار نخواهد آورد. و باز به همين دليل است كه سازمان هاي مقاومت، پس از چند سال رعايت آتش بس و توقف عمليات مقاومت، اينك اين عمليات را در كرانه باختري از سرگرفته اند و بعيد نيست كه در آينده اين عمليات به اشكال گوناگون از جمله در شكل شهادت طلبانه سراسر خاك فلسطيني اشغالي را در بر گيرد.
 

در هر حال، با توجه به آنچه گذشت مي توان گفت كه منطقه خاورميانه در ماه هاي آينده شاهد تحولاتي ژرف خواهد بود كه از جمله آن تشكيل يك محور متحد از رژيم صهيونيستي و تشكيلات خودگردان به اضافه چند كشور عربي از جمله مصر و اردن در برابر محور گسترده مقاومت در منطقه و رويارويي اين دو جبهه يا دو محور در ابعاد گوناگون است.


نویسنده

محمد علی مهتدی (ناظر علمی)

محمد علی مهتدی پژوهشگر ارشد , و ناظر علمی گروه جامعه و سیاست در لبنان در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. حوزه مطالعاتی آقای مهتدی مطالعات خاورمیانه و مسائل جهان عرب می باشد.