بحران لبنان و اهداف پنهان و آشكار رژيم صهيونيستی

نگاهي تاریخي به فراز و فرود بحرانهاي لبنان بعد از 1948 نشان‌دهنده نقش بسيار مهم و مؤثر متغيرهاي منطقه اي و فرامنطقه اي در حوادث لبنان است. طبيعتاً آن‌چيزي كه براي رژيم صهيونيستي بعد از تأسيس مهم مي نمود تحقق استراتژي دكترين پيراموني بخاطر فقدان عمق استراتژيك توسط اين كشور بود. از جمله مهمترين زمينه هايي كه رژيم صهيونيستي از آن نهايت استفاده را برده است عبارتند از : وجود شكافهاي قومي و مذهبي، تعارضات سياسي و كشاكش منافع سياسي بازيگران منطقه اي و بين المللي ظهور و تحكيم حزب الله به عنوان يك نيروي شبه نظامي و سياسي از دهه هشتاد مانعي عمده بر سر راه اهداف سلطه جويانه و زياده خواهانه رژيم صهيونيستي بود. نيرويي كه به بركت اعتقاد و انديشه توانست «اعتماد» و خود باوري را در ميان مردم لبنان افزايش داده و درسهاي عبرت آموزي به اين رژيم غاصب بدهد. حزب الله به واسطه استراتژي مقاومت در جامعه متشتت لبنان و در غياب ارتش نيرومند ملي و به رغم اختلافات داخلي نه تنها مناطق اشغال شده كشور را آزاد نمود بلكه روح اميد و خودباوري را در ميان همه گروهها و فرقه ها در لبنان و منطقه زنده كرد آخرين برگ زريني كه حزب الله لبنان در صفحه تاريخ به ثبت رساند جنگ 33 روزه بود كه در سايه آن ارتش كلاسيك و سرتاپا مسلح رژيم صهيونيستي را به زبوني كشاند. رژيم غاصب اسراييل بعد از جنگ 33 روزه به همراه متحد استراتژيك خود ايالات متحده آمريكا از طريق بحران سازي در لبنان سعي در تحقق اهداف آشكار و نهاني دارد كه مهمترين آنها را مي توان به شرح زير برشمرد:
 

1- ايجاد شكاف و تشتت در جامعه لبنان 

صلح و ثبات در لبنان موضوع خوشايندي براي رژيم صهيونيستي نيست. هر چه دامنه منازعات قومي و مذهبي در اين كشور بيشتر باشد منافع افزون تري را نصيب اسراييل خواهد نمود. به همين خاطر اصولاً اين رژيم از طريق حمايت هاي مستقيم و غيرمستقيم از بعضي از گروهها و دامن زدن بر اختلافات اقوام موجود سعي در حفظ وضع موجود و بحراني لبنان داشته و دارد و آخرين موردي كه در دامن زدن بر اين اختلافات تعقيب مي نمايد پيوند دادن ترور رفيق حريري به جريان حزب الله لبنان و شعله ور كردن اختلاف ميان شيعيان و اهل تسنن است. 
 

2- تضعيف نقش و جايگاه حزب الله در عرصه داخلي لبنان

محبوبيت و پايگاه اجتماعي بالاي حزب الله در آزاد سازي لبنان و اعاده نظم و امنيت بر منطقه جنوب لبنان سبب گرديد تا ملت لبنان حزب الله را نه به عنوان يك گروه قومي و مذهبي بلكه جرياني ملي در مقابل تجاوزات و تعرضات بيگانگان از جمله رژيم صهيونيستي تلقي نمايد. مقامات اسراييل با بهره گيري از لابي هاي جهاني خويش درصدد هستند تا اين نقش و پايگاه اجتماعي و سياسي را تقليل دهند. 
 

3- خلع سلاح حزب الله و امحاء تواناييهاي بازدارندگي در لبنان

بحرانهاي ناشي از جنگهاي داخلي لبنان سبب گرديد كه ارتش ملي در كشور قوام لازم را پيدا نكند. جنبش حزب الله در غياب اين نيرو و ارتش ملي با بهره گيري از حداقل ها توانست تشكيلات دفاعي لازم براي بيرون راندن اشغالگران را تعبيه نمايد. امري كه خوشايند غرب و رژيم صهيونيستي نبود. به‌همين خاطر تمركز اصلي اسراييل در حال حاضر ضربه زدن و ناكارآمد ساختن اين توان دفاعي و بازدارنده است. تواني كه با بهره گيري از ايمان، ارتش كلاسيك و شكست ناپذير در اذهان عمومي اسراييل را به استيصال كشاند.
 

4- برجسته سازي دامنه تهديد حزب الله در افكار عمومي جهان

رژيم صهيونيستي تلاش دارد تا با پيوند دادن حزب الله با جمهوري اسلامي ايران، اين گروه را به عنوان «ابزار» اثرگذاري ايران در منطقه و عليه اسرائيل ترسيم نمايد كه جمهوري اسلامي با بهره گيري از رويكرد استراتژيهاي نامتقارن سعي در ناامن كردن رژيم صهيونيستي و ضربه زدن به آن رژيم، توجيه نموده و مظلوم نمايي كند.
 

5- بهره گيري از مؤلفه «ارعاب» براي تضعيف يا تقليل حاشيه هاي امنيتي حزب الله

رژيم صهيونيستي در صدد است تا با توسل به تحركات ايذايي مرزي و تهديد به جنگ مجدد، افكار عمومي مردم لبنان و منطقه را نسبت به يك جنگ جديد نگران ساخته و بروز و تصاعد بحران در لبنان را متوجه اقدامات حزب الله نمايد. تا از اين طريق حزب الله تحت فشار قرار گرفته و حاشيه هاي حمايتي خود در انظار عمومي لبنان و كشورهاي منطقه كه منافعي در لبنان دارند از دست بدهد. 
 

6- گسترش دامنه منازعه از حالت نظامي، سياسي به وضعيت حقوقي و توسل به سازمانهاي بين المللي

در حالي كه اقدامات حزب الله در لبنان و جهان به عنوان «مقاومت براي آزادسازي» و دفاع در مقابل متجاوزين مشروع، به حق و قانوني تلقي مي شود، رژيم اسرائيل با همراهي كشورهاي حامي در صدد است تا با متوجه نمودن جريان ترور رفيق حريري بر حزب الله محدوديت ها و مضايق جديدي بر عليه اين جنبش بوجود آورد. حصول اين نتيجه توسط رژيم صهيونيستي نه تنها موجب گسترش كينه و عداوت در جامعه لبنان خواهد شد بلكه موقعيت و منزلت جنبش حزب الله لبنان و نخبگان آن را نيز در عرصه بين المللي تقليل و در تنگنا قرار خواهد داد. 
 

حال كه اين تحركات بطور شطرنجي و ماهرانه در حال انجام است جنبش حزب الله مي بايستي با بهره گيري تمام عيار از عنصر ديپلماسي و آگاهي بخشي از توطئه هاي طراحي شده جلوگيري به عمل آورد.


نویسنده

سید جواد صالحی (ناظر علمی)

سید جواد صالحی پژوهشگر ارشد وناظر علمی گروه خليج فارس و کشورهای همجوار در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر صالحی خاورمیانه و سیاست و حکومت آن و خاورمیانه و نظام بین الملل است.