سه دغدغه روشنفكر در آثار ادوارد سعيد
مسأله
ادوارد سعيد (2003-1935)، "منتقدي نستوه "و به تعبير خودش "روشنفكري تبعيدي" بود. او در آستانه تأسيس اسراييل در سال 1947 به مصر پناهنده شد و از آنجا روانه امريكا و مشغول تحصيل و تدريس گشت. تجربيات زندگي او در بيت المقدس، پناهندگي اش به مصر و تحقير او از سوي انگليسيها، زيستن اش در امريكا [ به عنوان قويترين و عريان ترين حامي اشغالگران سرزمين مادري سعيد ] و بالاخره نظاره گري آگاهانه او در جنگ 1967، همگي دست به هم داده، فكر و عمل سعيد را متأثر ساختند. ادوارد سعيد در حوزه هاي مختلف ادبي، سياسي و فرهنگي قلم زده است. در اين نوشتار، فقط يك مسأله را طرح و پاسخ آن را در انديشه وي جستجو مي كنيم. مسأله اين است " ادوارد سعيد روشنفكران را چگونه مي بيند، او چه مسئوليتي بر عهده روشنفكران مي گذارد؟ "
سه دغدغه
تامل در آثار سعيد [شرق شناسي، جهان _متن و منتقد ، فرهنگ و امپرياليسم، نقد سكولار] نشان مي دهد كه او روشنفكران را به خاطر آگاهي شان از مناسبات قدرت و دسترسي شان به سلاح شناخت، دغدغه مند مي بيند. از ديد وي روشنفكران، سه دغدغه و مسئوليت دارند كه عبارتند از:
1. استعمار زدايي از دانش
در نگاه سعيد دانش موجود زمينيان، مولود قدرت و قدرتمندان است . قدرتمندان [ بخوانيد استثمارگران ] فقط به دانشي اجازه طرح و نشر مي دهند كه در راستاي منافع گفتمان مسلط باشد. از ديد وي سه كانون تراكم قدرت عبارتند از : شركتها، احزاب و ايدئولوژيها كه به ترتيب با سلطه بر اقتصاد، سياست و دين، به باز توليد و ترويج قدرت خود مي پردازند. ادوارد سعيد به روالي پست مدرن، معتقد است كه هر دانشي تابع نوعي تفسير است و هر تفسيري پيش از هر چيز عبارت است از ساختن، چارچوب بندي و صورت بندي موضوعات از طريق دقت و مطالعه . هدف تفسير نيز از ابتدا نامعلوم نيست بلكه دربند قصد و اراده است. بر اين اساس، انسانها و حتي كشورها و تمدنها، تاريخ خود را مي سازند سپس شكل مي دهند و بالاخره الگوسازي مي كنند. پس، ما پيش از آنكه دغدغه فهم ديگري را داشته باشيم، در صدد اثبات خويش هستيم. در واقع، ما عبارات و وقايع را معناگذاري مي كنيم و هيچ تفسيري فارغ از سلطه و قدرت، وجود ندارد.
آلوده و آميخته شدن حقيقت ها به قدرت، كار روشنگري را به غايت دشوار مي سازد و سعيد رسالت سنگيني بر دوش روشنفكر مي گذارد. براي اينكه او بايد بتواند با فاصله گيري از مناصب ممتاز و نيز با ترك آگاهانه و مسئولانه بي تفاوتي، حقيقت را بر چهره قدرت سيلي زند. حقيقت گويي به قدرت، ژانر كلي و جان مايه آثار سعيد است كه عهده دار آن روشنفكران هستند.
2. سازش ناپذيري
به عقيده سعيد، روشنفكر همواره طعمه صاحبان قدرت، سياست و مذهب است. شركتها، احزاب و ميسيونرها مشتاقند روشنفكر را كارمند، مدير و خطيب خود سازند. ادوارد سعيد نه مانند گرامشي روشنفكر را به كار اجتماعي و قاطي شدن با مردم، تحريض مي كند ( روشنفكر شناور) و نه روشنفكران را به ترك جامعه و تئوري پردازي در فضايي انتزاعي ترغيب مي نمايد. از ديد ادوارد سعيد، روشنفكر بر خلاف لشكر متملق و مدافع قدرت حاكم، همواره بايد مقولاتي مانند ناسيوناليسم افراطي، تفكر فرقه اي و باندي، نژادپرستي و جنسيت ستايي را مورد سوال قرار دهند و به جاي توجيه و تقليد در پي نقد و تحليل باشند. انجام چنين وظيفه اي مستلزم استقلال از كانونهاي قدرت و ثروت است، براي اينكه صاحبان قدرت و ثروت، به ازاي هر امتياز، در انتظار اطاعت و وفاداري [و در نتيجه عدول از حقيقت گويي ] هستند.
سعيد تصريح مي كند كه پس از جنگ 1967 و حادثه 11 سپتامبر حقيقت گويي به قدرتبسيار مشكل و حتي محال شده است و حقيقت جو بودن و مهمتر از همه حقيقت گويي به قدرت، نوعي مخاطره است. اگر روشنفكران طمع بورزند و تسليم شوند و يا عذر و بهانه آورده، خود را كنار بكشند، آنگاه قدرتمندان و ثروتمندان، به استعمار حقيقت و توليد استعمارگرانه دانش مي پردازند و ظفرمندي خود را جشن مي گيرند.
در همين راستا، سعيد، صريح گويي و اجتناب از فلسفه بافي را نقش راستين روشنفكري مي داند. به زبان "فرد دالماير " هنگامي كه [روشنفكران] از عدالت و صداقت مي گويند، به بي عدالتي و بي صداقتي چه كسي اعتراض مي كنند؟ هنگامي كه از مظلوميت و سلطه مي گويند قصد دارند قدرت ظالمانه و تحث سلطه بودن چه كساني را نشان دهند؟ روشنفكران نه مي توانند صرفاً كارمندان اجتماعي باشند و نه مي توانند ادعا كنند كه عذر و بهانه خاصي دارند... آنها بايد آگاهانه جانبدار كساني باشند كه قرباني بي عدالتي و بي صداقتي شده اند. طرفدار انبوه انسانهاي فقير و كنار گذاشته شده اي باشند كه مورد ظلم واقع شده اند.
3. محافظت خرد برتر
خرد برتر يا عقل اعلا، عطيه اي الاهي است كه از وجدان دستور مي گيرد و در بند آز و نياز و هراس نيست. سعيد اين مفهوم(خرد برتر) را از ژولين باندا ( Julien Benda ) به عاريت گرفته است. از نگاه ژولين باندا، روشنفكر نمي تواند شناور باشد و در عرصه اجتماع به بسيج جامعه و تبليغ يك انديشه سياسي – تجاري بپردازد. بلكه روشنفكران متشكل از گروهي كوچك هستند كه استعدادي استثنايي دارند و فيلسوفاني هستند با عطيه اخلاقي كه در پي صيانت از وجدان بشري هستند. آنها حمايت از معيارهاي الاهي حقيقت و عدالت را برعهده دارند و در برابر ايدئولوژيها – نهضت ها و جهان بيني هاي وسوسه انگيز تسليم نمي شوند تا بتوانند اقتدار اخلاقي خود را تقويت و از فرقه گرايي، منافع طبقاتي و دگر بيني ناسيوناليستي اجتناب كنند. خرد برتر بر خلاف عقل محاسبه گرا، در پي هزينه – نتيجه نيست بلكه رهايي بخشي، فرا رفتن از مرزهاي برساخته ي قدرت و بطور كلي يادآوري فراموش شدگان و انكار شده ها، اصلي ترين دغدغه روشنفكر است. اين علوّ طبع يادآور سقراط است كه همواره پرسش مي كرد و از اين رهگذر هواداران وضع موجود را مي آزرد،تا اينكه محكوم به مرگش كردند. پس از محكوم شدن به مرگ ، عده اي مجال فرار بر او تدارك ديدند. اما او نوشيدن شوكران را انتخاب كرد.
سقراط براي محافظت از نداي وجدان ايستاد تا بگويد هيات منصفه آتني و حتي آراي عمومي، به طرز فريبكارانه اي در جهت منافع صاحبان جهل و تعصب، تنظيم شده اند. ادوارد سعيد معتقد است كه در زمانه حاضر نيز رسانه هاي گروهي و روشهاي نوين نظارتي، فريبكاري را بطور بي سابقه اي بكار مي گيرند و عناويني مانند "امنيت ملي" و "وطن پرستي" ، مانند "صدا خفه كن" ، فرياد اعتراض را منكوب مي كنند.
نقدي بر فكر سعيد
ادوارد سعيد عنوان متفكري مسئول، آشناي با فرهنگ و هنر غرب، و فرزند يكي از بحران خيزترين مناطق دنيا، ارج والايي در انديشه ورزي معاصر دارد. مقام ممتاز وي در حوزه هاي زير شايان وصف است:
- تحليل پست مدرن توليد متن
- نقد ادبي
- تلفيق هوشمندانه انديشه با عمل اجتماعي
- حفظ استقلال فكري
- انديشه فراملي / فراقومي و فرا منطقه اي
با وجود اين امتيازات، سه پرسش زير در مقام نقدي بر فكر سعيد، قابل طرح است؟
1. آيا در عالم سياست ( كه محور آن تأمين و تعقيب منافع است) مي توان از حقيقت گويي سوال نمود؟
2. آيا تجربه شخصي و رنج هاي بومي سعيد، فكر او را به سمت جهت گيريها و داوريهاي ايدئولوژيك سوق نداده است؟
آيا همه نابسامانيهاي جهان شرق يا خاورميانه معلول سلطه جويي غربيان است؟ ضمن تأئيد پديده استعمار و متجاوز و اشغالگر بودن امريكا و رژيم صهيونيستي اسراييل، آيا مي توان گفت رخوت و ركود در فكر و عمل، اراده غرب براي چپاول را تسهيل نموده اند؟
جهت ارجاع دانشگاهی:
قدیر نصری ، "سه دغدغه روشنفكر در آثار ادوارد سعيد"، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، 23 تیر ماه 1389.
نویسنده
قدیر نصری (رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه)
قدیر نصری از شهریور 1399 رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه ، ناظر علمی گروه مفاهیم و متن های اساسی در خاورمیانه شناسی است. نامبرده دانش آموخته اندیشه سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس و هم اکنون دانشیار اندیشه سیاسی کاربردی در دانشگاه خوارزمی تهران است.