دلایل مواضع اخیر روسیه علیه ایران
در مواضع اخیر روسیه در حمایت از تحریم ایران، آقای احمدینژاد چندی پیش طی یک سخنرانی تصریح کرد که "روسیه کاری نکند که ملت ایران آنها را در صف دشمنان تاریخی خود قرار دهند" و این موضعگیری در زمان خودش، اقدام مناسبی بود.
نهادهای درون وزارت امور خارجه، وزارت دفاع و شورای امنیت ملی روسیه، در کنار پوتین به عنوان یک جریان سیاسی دیگر، البته نه کاملاً رقیب، خواهان این هستند که روابط ایران و روسیه تا حد ممکن دوستانه و مبتنی بر تامین منافع مشترک باقی بماند و این طور نباشد که نقش ایران در سیاست خارجی روسیه حذف شود. این مسئله نیز به سبب منافع گسترده سیاسی، اقتصادی و امنیتی روسیه از نزدیکی با ایران است.
نیازهای روسیه به ایران
با توجه به نیازهای ایران و روسیه در این مقطع، نیازهای استراتژیک متقابل است،البته این گونه نیست که صرفاً ایران به روسیه نیاز داشته باشد بلکه روسها هم دارای منافع گستردهای از نزدیکی با ایران هستند که شامل همکاری در حوزه تامین امنیت انرژی، همکاری در حوزه گاز و بحث اپک گازی با حضور روسیه، ایران و قطر، و مسائل مربوط به امنیت منطقهای میشود.
نقش ایران در مسائل افغانستان و قفقاز به عنوان همکاری نظامی و اقتصادی منفعت دیگری است که روسیه از قبال همکاری با ایران به دست میآورد. فروش تسلیحات نظامی به ایران منفعت بزرگ برای روسیه است و حجم زیادی از منابع مالی- ارزی این کشور را تامین میکند؛ به ویژه که دنیا شاهد یک بحران اقتصادی بزرگ و کمبود نقدینگی است و روسها به این منبع مالی نیاز دارند.
بحث انرژی هستهای مسئلهای مهمتر از همه این مسائل بوده و روسها در یک قرارداد پرسود با ایران نیروگاه اتمی بوشهر را پیش میبرند و نمیتوانند در این مرحله، از سود آن بگذرند.
جریان سنتی غالب در روسیه خواهان روابط نزدیک با ایران است. موضعگیری جدید مدودف و نخبگان اطراف او، بر این پایه استوار است که گروه نخبگان جدید روسیه برای موفقیت در حفظ قدرت و همچنین موفقیت روسیه در صحنه اقتصاد جهانی، نیازمند برقراری روابط نزدیکتر با آمریکا و به تبع آن، پذیرش بعضی از خواستههای جهانی و منطقهای این کشور از جمله در برخورد با برنامه هستهای ایران هستند.
این گروه علاقهمند به نزدیکی با غرب هستند تا با این نزدیکی، بتوانند نهاد ریاست جمهوری را دور بعدی نیز به دست بگیرند،: از نظر این نخبگان، نزدیکی به غرب میتواند آنها را بهتر به اهدافشان در حوزه اقتصادی و استراتژیک دنیا برساند. در نتیجه موضعگیری احمدینژاد اخطاری به شخص مدودوف است و اینکه به این مسئله توجه کند که منافع ملت روسیه صرفاً در این نیست که از ملت ایران جدا شود بلکه ملت روسیه با ایران، دارای منافع زیادی از جمله منافع استراتژیک و بلندمدت هستند.
پوتین تصور نمیکرد که مدودف تا این حد قدرت بگیرد
ارزیابی مجدد از نقش روسیه در سیاست خارجی ایران، هم در سطح افکار عمومی و هم در سطح نخبگان سیاسی ایران بسیار مهم است. البته این نقشی است که باید مراکز پژوهشی دولتی، نهادهای غیردولتی، دانشگاهها و رسانهها، پیش از این ایفا میکردند تا به یکباره موضوع به این شکل گسترده و حساس مطرح نمیشد. اما به هر شکل روسیه یک بازیگر استراتژیک و دارای حق وتو در شورای امنیت است و ایران همچنان دارای منافعی در نزدیکی با روسیه در حوزه انرژی هستهای و دسترسی به تسلیحات دفاعی پیشرفته است.
طرح این بحث در سطح نخبگان سیاسی حاکم در ایران را مهمتر دانسته می شود ایران به طور حتم باید استراتژی خود را نسبت به جایگاه روسیه در سیاست خارجی ایران بازتعریف کند. البته این بازتعریف نباید به معنی حذف نقش روسیه در استراتژی سیاست خارجی ایران در شرایط فعلی باشد.
این مسئله باید به صورت واقع گرایانه مدیریت و بررسی شود، چرا که هنوز همان منطق "نیاز متقابل" وجود دارد که آنها را به هم نزدیک میکند.
زمانی که پوتین به مدودف به عنوان شخص مورد اعتمادش بها داد تا رییسجمهور شود، فکر نمیکرد که مدودف بیش از اندازه قدرت بگیرد، اکنون گروه مدودف علاقهمند است روسیه را به سمت غرب سوق دهد، چرا که آنها امیدوارند دوباره قدرت را در دست بگیرند و در انتخابات ریاست جمهوری رای بیاورند چرا که وقتی در روسیه رییسجمهور عوض شود، گروه حاکم نیز به طور کلی باید تغییر کند.
این رفتار را برای گروه سنتی حاکم در روسیه و پوتین، نگرانکننده عنوان بوده و طی یکی دو روز گذشته نهادهای دیگر روسیه که سنتیتر هستند و بر دیدگاههای مستقلتر تکیه دارند و تاکید کردهاند که میخواهند با ایران رابطه نزدیک داشته باشند.
برنامه هستهای ایران موضوعی است که این چالش داخلی قدرت در روسیه را بیشتر نمایان میکند و شخصیتهای سیاسی روسیه مجبور میشوند که یک موضعگیری نشان دهند.
نقش روسیه و چین در سیاست خارجی ایران باید بازتعریف شود
آمریکا یک استراتژی در دنیا دارد و آن حفظ هژمونی و برتری در حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی در سطح جهان است که با استفاده از روشهای مختلف از جمله مبارزه با تروریسم، رفع تهدیدات منطقهای، یا اخیراً تمرکز بر خطر جهانی به اصطلاح "تروریسم هستهای"، سعی میکند این مسئله را به رقیبان جهانی و منطقهای خود تحمیل کند.
آمریکا با یک برنامه حسابشده عنوان میکند که این موشکها تهدیدی برای روسیه نیست بلکه تهدیدی برای مقابله با تهدیدات ایران، کره شمالی و کشورهای دیگر در درون منطقه است، این هم در چارچوب استراتژی آمریکا و به قول سران این کشور، برای "رفع تهدیدات منطقهای" شکل میگیرد و البته روسها هم همچنان با این مسئله مخالفند و تمام سعی خود را میکنند که این موشکها برچیده شود.
اعتقاد بر این بود که آمریکاییها این استقرار موشکها را انجام نمیدهند؛ به همین خاطر، این مسئله موفقیتی برای آمریکاست که ضمن گرفتن نظر مثبت روسیه علیه ایران، موشکها را نیز برخلاف نظر روسیه مستقر کرد.
اینگونه نیست که روسها کاملاً با آمریکاییها هماهنگ باشند، بلکه مسائل داخلی قدرت و سیاست روسیه به گونهای است که درجهای از رقابت بین روسیه و آمریکا همواره وجود دارد و افکار عمومی، نخبگان سیاسی و بخش اعظمی از لایههای قدرت روسیه علاقهمند به داشتن استراتژیهای مستقل ملی به ویژه در حوزههای سیاسی-امنیتی برای این کشور در دنیا هستند.
به هر حال، نصب موشکها زمینه یک مخالفت جدی است و گروهها و نخبگان حکومتی روسیه نشان دادند که به دنبال استراتژیهای مستقل و تثبیت جایگاه جهانی روسیه با قدرت ملی در بلندمدت هستند.
همچنین رفتار روسها در مورد ایران به گونه ایست که روسیه و چین به نوعی بازیگران جهانی هستند که نظمهای سیاسی موجود در دنیا را در چارچوب منافع ملی خودشان پذیرفتهاند. آنها دارای حق وتو هستند و در حوزههای خاص بینالمللی مانند خلع سلاح جهانی، انحصار هستهای و غیره، دیدگاههای خاص خود را دارند، در نتیجه آنها نیز مانند آمریکاییها، فرانسویها و انگلیسیها، از اینکه دو کشور برزیل و ترکیه به عنوان دو قدرت نوظهور منطقهای و جهانی، میخواهند یک مسئله امنیت بینالمللی را از طریق امضای بیانیه هستهای تهران که خارج از نظم حاکم در دنیاست به سرانجام برسانند، احساس خطر میکنند.
در پایان، بازتعریف در نوع نگاه ایران به روسیه مهم است و روسیه و چین، راه حلهای کوتاه مدت برای ایران هستند، چرا که اینها در نهایت در چارچوب قواعد موجود، نظم حاکم را میپذیرند و برای حفظ منافع خود به آمریکا نزدیک میشوند.
جهت ارجاع دانشگاهی:
کیهان برزگر ، "دلایل مواضع اخیر روسیه علیه ایران"، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، 24 خرداد ماه 1389.
نویسنده
کیهان برزگر
کیهان برزگر رئیس سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانشیار روابط بینالملل در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی میباشد. حوزه مطالعاتی دکتر برزگر مطالعات سیاست خارجی، مسائل خاورمیانه و خلیج فارس، روابط ایران و آمریکا، و مسائل هستهای ایران است.