رزمایش دریایی ایران، روسیه و چین؛ قطعه‌ای از پازل ژئوپلیتیک

نوع مطلب: مقاله

 

ایران، روسیه و چین قرار است که در ۲۷ دسامبر سال جاری، یک رزمایش مشترک دریایی در دریای عمان و شمال اقیانوس هند برگزار کنند. این اولین رزمایش مشترک سه کشور از زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۳۵۷ است. علاوه بر ماهیت این مانور، زمان‌بندی آن برای ایران و احتمالا برای روسیه و چین نیز از اهمیتی ویژه برخوردار است.

 

ایران، روسیه و چین برای برگزاری رزمایش مشترک دریایی در نقطه‌ای به هم می‌رسند و آن ارسال پیامی به دشمن یا رقیب مشترک آنها، یعنی آمریکاست. آمریکا، به انحاء مختلف، راهبرد مهار سه‌گانه‌ای را در قبال ایران، روسیه و چین در پیش گرفته است. این سیاست به اندازه کافی به این سه کشور برای متحد شدن علیه دشمن مشترک انگیزه خواهد داد.

 

با افزایش تنش‌ها در منطقه در پی حملات به تانکرهای نفتی و تاسیسات نفتی عربستان در تابستان گذشته، آمریکا سعی کرد ایران را در مظان اتهام قرار دهد تا اینکه این کشور را در منطقه منزوی کرده و «فشار حداکثری» علیه آن را افزایش دهد. واشنگتن تلاش دارد از این موقعیت به مثابه فرصتی برای ایجاد ائتلافی دریایی علیه ایران در منطقه استفاده کند.

 

مقامات ایرانی با رد هر گونه ایفای نقش در حملات فوق، با اتخاذ چند ابتکارعمل تلاش کردند تا راهبرد آمریکا را خدشه‌دار کنند. حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر، از ابتکار صلح هرمز رونمایی کرد؛ که به دنبال تامین امنیت، ثبات در منطقه از طریق همکاری بین ایران، عراق، کشورهای خلیج فارس در هماهنگی با سازمان ملل است. اندکی بعد، ایران ایده برگزاری رزمایش دریایی مشترک با روسیه در منطقه را مطرح کرد. چند هفته بعد چین هم برای پیوستن به این رزمایش اعلام آمادگی کرد.

 

رزمایش مشترک با چین و روسیه برای ایران گامی مهم محسوب می شود. تهران می‌خواهد مقاومت خود در برابر فشارهای آمریکا را تقویت کند و بگوید که راهبرد فشار حداکثری آمریکا، با وجود اینکه فشار اقتصادی بر گرده‌ ایران می‌گذارد، در منزوی کردن ایران در زمینه‌های سیاسی و امنیتی ناکام مانده است.

 

روسیه نیز این همکاری مشترک را در راستای مفهوم «امنیت دسته جمعی» خود در خلیج فارس می‌بیند که در ماه جولای گذشته طی نامه‌ای آن را به اطلاع سازمان ملل رساند. هر چند که این سیاست شامل سایر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی می‌شود، اما چنین همکاری می‌تواند سیاست روسیه را تقویت کند، به ویژه اگر در آینده کشورهای دیگری هم به آن بپیوندند.

 

چین، به عنوان بزرگترین وارد کننده نفت جهان، برای تامین بخش عمده‌ای از نیازهای انرژی خود به خلیج فارس وابسته است. از این رو، این کشور در قبال هر گونه تلاطم در خلیج فارس و تنگه هرمز آسیب‌پذیر است. در نتیجه، پکن هر تلاشی، به جز تقابل مستقیم با آمریکا، را برای از بین بردن گمانه و احتمال جنگ نظامی بین ایران و آمریکا در منطقه به کار خواهد بست. بنابراین، اگر ایران کمتر منزوی به نظر برسد، شانس جنگ با ایران در خلیج فارس نیز کمتر خواهد بود.

 

در حالی که رزمایش دریایی پیش رو ممکن است، ایران را در زمینه موازنه منطقه‌ای در قبال برخی کشورهای عربی از جمله عربستان منتفع سازد، به نظر می رسد که ایران، روسیه و چین در این زمینه هدف مشترکی را دنبال نکنند. مسکو و پکن، با توجه به منافع اقتصادی که با کشورهای عربی دارند، احتمالا به عربستان و برخی کشورهای عرب منطقه این اطمینان را بدهند که مانور دریایی فوق با هدف همکاری با ایران علیه آنها نیست.

 

اما سه کشور ایران، روسیه و چین در زمینه برگزاری رزمایش دریایی به یک نقطه مشترک می‌رسند و آن ارسال پیامی به دشمن و رقیب مشترک‌شان، یعنی امریکاست. آمریکا، به انحاء مختلف، راهبرد مهار سه‌گانه‌ای را در قبال ایران، روسیه و چین در پیش گرفته است. این سیاست به اندازه کافی به این سه کشور برای متحد شدن علیه دشمن مشترک انگیزه خواهد داد. پکن، مسکو و تهران با کاهش حضور و نفوذ آمریکا، به شدت متمایل به تضعیف هژمونی آمریکایی در منطقه هستند. برای ایران، خروج از انزوای احتمالی، و برای چین و روسیه، حضور قدرتمندتر در منطقه به منظور کسب منافع بیشتر، انگیزه‌ای خواهد بود که آنها موازنه را به ضرر آمریکا برگردانند. روند آستانه درباره سوریه، به ایران و روسیه این اعتماد به نفس را داده است که اگر بخواهند می‌توانند مستقل از آمریکا به اهداف خود در منطقه برسند.

 

در نهایت، ایران بر این باور است که هدف آمریکا از ایجاد ائتلاف دریایی بیش از آن که با هدف تامین امنیت منطقه باشد، امنیتی‌سازی آن را دنبال می‌کند. پیشنهاد ابتکار صلح هرمز و برگزاری رزمایش مشترک با سایر کشورها، قطعه‌ای از یک پازل هستند که در آن ایران، به همراه دوستان و متحدان، می خواهد حافظ و ضامن امنیت و ثبات در منطقه باشد، حتی اگر آمریکا در آن حضوری نداشته باشد. سرنوشت چنین اقدامی به حضور اعضای جدید و پایداری اعضای فعلی در این مسیر است.

منبع: منتشر شده در سایت «والدای کلاب» (valdai club)