بازی باخت - باخت ائتلاف سعودی در یمن
در سالهای اخیر، واژه معروف برد - برد زیاد شنیده شده است که اصطلاحا در نظریه بازی های روابط بین الملل به حالت و شرایطی اشاره دارد که هر دو طرف سود می برند و بازنده ای وجود ندارد. اما باید این واقعیت را پذیرفت که در برخی رویدادها و مناقشات بین المللی درست عکس این حالت رخ می دهد و شرایط به گونه ای رقم می خورد که دو طرف مناقشه متضرر می شوند، فارغ از این امر که ضرر کدام طرف بیشتر است. جنگ ائتلاف سعودی-اماراتی در یمن از این جمله و یک نمونه آشکار از بازی باخت-باخت است.
برخی تحلیلگران عرب و همچنین مقام های ارشد سعودی اعتقاد دارند جنگ فرسایشی ای که عربستان سعودی و ائتلاف تحت رهبری اش با حمایت اماراتی ها از فروردین سال ۱۳۹۴ که با عملیاتی تحت عنوان طوفان قاطعیت (عاصفه الحزم) آغاز کرده و پس از آن در قالب عملیات احیای امید (اعاده الامل) از اردیبهشت ۹۴ که بیشتر با هدف جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در منطقه تداوم یافته حامل دستاوردهای نظامی و معنوی برای این ائتلاف بوده است.
برخی نیز با تمرکز بر کلید واژه "هلال شیعی" معتقدند که حملات عربستان و دیگر کشورهای حامی اش به حوثی های شیعه (زیدی)، راه را برای تکمیل شکل گیری این هلال بسته و در عین حال، امنیت عربستان را که می توانست با اتحاد شیعیان دو کشور همسایه (یمن و عربستان) بطور جدی به مخاطره بیفتد، تضمین کرده است.
علیرغم وجود چنین تحلیل ها و تفاسیری، یک نگاه دقیق به شاخص های ملموس در مورد دستاوردهای این ائتلاف نتیجه متفاوتی را نشان می دهد. عربستان در سالهای اخیر تلاش بسیاری کرده تا در قامت رهبری جهان عرب و یک قدرت ائتلاف ساز در منطقه ظاهر شود. تلاش سعودی ها برای همراه سازی کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی خارج از آن (نظیر پاکستان ، سودان، سومالی و ...) در جنگ یمن با همین هدف صورت گرفت. برخی از این کشورها نظیر پاکستان عملا به عربستان پاسخ مثبت ندادند. اما آنها که با این کشور همراهی کردند، عمدتا با فرض " نتیجه گیری سریع" در این جنگ به این عرصه وارد شده بودند.
با فرسایشی شدن جنگ و افزایش هزینه های مادی و معنوی آن و ناکامی در محقق شدن اهداف این جنگ که در راس آن برکناری حوثی ها از قدرت بود، بنظر می رسد نوعی تردید و تزلزل در کشورهای همراهی کننده با عربستان ایجاد شده و آنها همکاری خود را بسیار محدودتر از گذشته کرده اند. حتی در برخی موارد شکاف هایی نیز بین دو کشور اصلی مهاجم به یمن، یعنی امارات و عربستان پدید آمده است. در این ارتباط، روزنامه رای الیوم در دیماه ۹۶ طی گزارشی تحلیلی، استناداتی درباره گسسسته شدن ائتلاف ریاض و ابوظبی در قضیه یمن را ارائه داد.
اما خسارت جدی تر و راهبردی تر برای سعودی ها اینست که قدرت ائتلاف سازی آنها در مسائل منطقه ای به شدت کاهش یافته و به احتمال زیاد در بحران ها و مناقشات آتی منطقه ای، کشورهای منطقه (حتی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس) دیگر به سادگی وارد ائتلاف به رهبری این کشور نخواهند شد.
از جمله نکات قابل تامل دیگر درباره بحران یمن، عدم حمایت جدی و عملی آمریکاست. به طوریکه این حمایت در سطحی که مورد انتظار تصمیم گیران سعودی بود، محقق نشد و حتی برخی سناتورهای آمریکایی نظیر مایک لیس، برنی سندرز و کریس مورفی با اعلام غیرقانونی بودن جنگ یمن، در تلاشند تا همین سطح از دخالت آمریکا در این بحران را نیز محدود تر کنند. اتحادیه اروپا نیز به لحاظ در اولویت بودن و جدی بودن مسائل حقوق بشری برایش، با ادامه این مناقشه مخالفت کرده و خواستار توقف هر چه سریعتر آن است. "فدریکا موگرینی" نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی در اسفند ۱۳۹۴ اعلام کرد که این اتحادیه تجاوز عربستان به یمن را به شدت محکوم می کند. وی همچنین دربارۀ پیامدهای جدی این تجاوز در سطح منطقه ای هشدار داد.
بحران یمن، همچنین باعث گسترش افراط گرایی و ایجاد فضای مناسب برای عضو گیری و قدرت یابی گروه های افراط گرا و تروریستی بویژه القاعده در این کشور شده است. این اتفاق، خطری جدی برای حوثی های شیعه مذهب است و باعث شده تا آنها مجبور باشند همزمان در دو جبهه سعودی و القاعده مبارزه کنند. در عین حال، چنین وضعیتی می تواند باعث سرایت ناامنی و بی ثباتی به کشورهای همجوار همچون عربستان سعودی نیز شود.
تلفات انسانی و همچنین هزینه های مادی و معنوی بحران یمن نیز از موارد مهم و قابل توجه است. تا کنون صدها سرباز از کشورهای ائتلاف حمله کننده به یمن (بویژه عربستان و امارات) کشته شده اند و همچنین مقادیر معتنابهی سلاح سبک و سنگین از جمله تانک، بالگرد آپاچی، انواع جنگنده هوایی از بین رفته و یا توسط مبارزان انصار الله یمن به غنیمت گرفته شده است. در سال ۱۳۹۵، عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیلگر عرب، هزینه نظامی عربستان در این جنگ را بیش از ۵۰ میلیارد دلار برآورد کرد و در خوشبینانه ترین حالت، این هزینه ها، با احتساب خسارت هایی که به برخی شهرهای عربستان در اثر اصابت موشک های یمنی وارد آمده و هزینه های لازم برای رهگیری این موشک ها توسط موشک های گران قیمت پاتریوت، تاکنون احتمالا به ۱۰۰ میلیارد دلار هم رسیده است.
در طرف دیگر ماجرا اما علاوه بر شهید شدن بیش از ۲۰۰ نفر از اعضای کمیته انقلاب یمن (اکثرا از اعضای انصار الله) تعداد زیادی از افراد غیر نظامی از جمله کودکان و زنان جان خود را از دست داده اند. ضمن اینکه بسیاری از زیر ساخت های یمن نیز نابود شده اند و بازسازی آنها نیاز به صرف هزینه و زمان طولانی دارد.
به لحاظ دستاورد و پرستیژ نظامی نیز بیش از سه سال است که ائتلاف متشکل از چند کشور از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، کویت، بحرین، مراکش، مصر، اردن، سودان و سومالی نتوانسته با غلبه بر نیروهای حاکم در فقیر ترین کشور عرب و گزینه مد نظر خود یعنی عبد ربه منصور هادی را مجددا بر سر کار بیاورد. ضمن اینکه کشته شدن و دستگیری برخی نظامیان سعودی در مناطق مرزی یمن و عربستان، موجب شکست هیمنه نظامی عربستان شده است.
از منظر افکار عمومی جهانی اما شرایط برای سعودی ها بسیار وخیم تر شده است. با گسترش محاصره یمن و افزایش تلفات ناشی از سوء تغذیه و ظهور بیماری های گوناگون در بین غیر نظامیان و بویژه کودکان یمنی و انتشار عکس های مرتبط با این موضوعات در رسانه ها و فضای مجازی، انتقادهای شدید و دامنه دار محافل حقوق بشری بین المللی نظیر سازمان های دیده بان حقوق بشر و عفو بین الملل و حتی نمایندگان رسمی سازمان ملل از ائتلاف متجاوز به یمن گسترش پیدا کرده است.
از مجموع این موارد می توان استنباط کرد که مناقشه سعودی با یمن، یک بازی باخت - باخت است که میتوان گفت میزان بازندگی ائتلاف متجاوز به مراتب بیشتر از یمنیها است. واقعیت امر اینست که بحران موجود در یمن هیچ راه حل نظامی ای ندارد و تنها چاره، آتش بس بی قید و شرط و شروع گفتگوهای جدی و سازنده همراه با اراده واقعی برای پایان مناقشه است. در غیر این صورت باید منتظر ادامه یکی از طولانی ترین و خسارت بار ترین مناقشات منطقه ای در قرن بیست و یکم باشیم.