کنوانسیون های حزبی و نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
در سیستم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، کنوانسیون های حزبی نقش مؤثری در پیروزی یا شکست کاندیدای مورد نظر آن حزب دارد. کنوانسیون های احزاب جمهوریخواه و دمکرات آمریکا که در تمپا، فلوراید، شارلوت و کارولینای شمالی در پایان تابستان 2012 برگزار شد تاکیدکننده این نکته بود که هر دو حزب علاوه بر اینکه از انسجام نظری در مورد کاندیداهای خود برخوردار هستند، پیروزی برای خود را نیز قابل دستیابی می دانند.
یکی از مهم ترین انتظاراتی که از برگزاری کنوانسیون های حزبی می رود به خصوص در رابطه با کنواسیون حزبی که کاندیدای آن می خواهد رئیس جمهور را با چالش مواجه کند، ایجاد یا تقویت تصور مثبت رأی دهنده در رابطه با شخصیت و سیاست های فرد چالش گر و از سویی دیگر برجسته تر ساختن ضعف ها و شکست های رئیس جمهور حاضر در طول چهارسال در کاخ سفید می باشد.
به دنبال رسمیت یافتن کاندیداتوری میت رامنی از جزب جمهوری خواه و پل ران به عنوان معاون، آنها با توجه به آمار و ارقام و نظرسنجی های مختلف محققاً در موارد مختلف آنها نتوانستند به موفقیت قابل توجهی دست یابند اگر چه رامنی در حیطه "شخصیت فردی" و در "قلمرو سیاست ها" برای رأی دهندگان آمریکایی به طور کلی محرز ساخت که از شایستگی برای رفتن به کاخ سفید برخوردار است، اما نتوانست مستقل ها را قانع کند که باراک اوباما با توجه به اینکه انتظارات را برآورده نساخته، شایستگی حضور مجدد را ندارد. از این رو نتوانست شکست باراک اوباما را گریزناپذیر سازد.
در کنوانسیون حزب دموکرات، باراک اوباما با آگاهی به مشکلات بسیار اقتصادی در کشور؛ سطح بالای بیکاری، گستردگی فقر در جامعه و ناتوانی در قلمرو سیاست خارجی به خصوص در منطقه خاورمیانه، تلاش را براین قرار داد که به توجیه چرایی شکل-گیری این معضلات بپردازد. او و دیگر سخنرانان کنوانسیون در چارچوب این منطق حرکت کردند که محققاً این ها مشکلات اساسی کشور هستند که در عصر باراک اوباما اوج گرفته اند اما مداوماً بر این مطلب تاکید کردند که اگر باراک اوباما رئیس جمهور کشور نبود و اگر سیاست و درایت او نبود بدون تردید آمریکایی ها خیلی زودتر با بحران مواجه می شدند.
در چارچوب این منطق بود که در کنوانسیون حزب دموکرات بحران های متعدد در جامعه مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در مرحله بعدی، باراک اوباما و سخنرانان دیگر این استدلال را مطرح کردند که با توجه به اینکه باراک اوباما توانسته است در این چهار سال اول ریاست جمهوری از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کند پس عقل و منطق حکم می کند که رأی دهندگان حتی با وجود ناخشنودی از عملکرد رئیس جمهور به او فرصت دوباره بدهند تا کاری را که شروع کرده است به پایان برساند.
در مرحله اول او از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کرد حال او خواهان فرصت برای پیاده سازی مرحله دوم است که آن هم همانا ایجاد رفاه و رونق در جامعه است. چهارسال پیش رأی دهندگان به او اطمینان کردند و او را با آرای خود به کاخ سفید فرستادند تا اجازه ندهد اوضاع بدتر شود و حالا همان رأی دهندگان می بایستی به او اطمینان کنند و او را برای بار دوم به کاخ سفید بفرستند تا اوضاع را بهبود بخشد. نیاز است کاری که شروع شده است پایان گیرد. به عبارت دیگر، رأی دهندگان در سال 2008 یک مدیر انتخاب کردند که در مقام رهبری کشور از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کند. او موفق شد این کار را بکند. حال این مدیر نیاز به زمان اضافی دارد تا کار را تمام کند و این نیز تنها از عهده شهروندان برمی آید.
با توجه به نظرسنجی ها و آمار و ارقام منتشر شده بعد از پایان کنوانسیون حزب دمکرات به نظر می آید که تاکتیک مورد استفاده توسط اوباما در شارلوت و کارولینای شمالی موفق شده است که ارزیابی های منفی توسط رأی دهندگان را دچار مکث سازد.
انتظار بر این بود که میت رامنی در کنوانسیون حزب جمهوری خواه نشان دهد که ریاست جمهوری باراک اوباما یک شکست کامل بوده است که این نیز با توجه به آمار و ارقام اقتصادی و سطح بالاتر فقر و بیکاری کاملاً منطقی جلوه می کرد. اما میت رامنی و معاون او در این کار به توفیق لازم دست نیافتند. این ناتوانی جمهوری خواهان فرصت را نصیب باراک اوباما نمود که گفتمان را به شکلی سرو سامان دهد که کمترین میزان ضعف و کاستی را برای او در رابطه با چهار سال ریاست جمهوری به ارمغان آورد.
با توجه به نقش تأثیر گذار کنوانسیون های حزبی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، محققاً اگر میت رامنی در انتخابات شش نوامبر موفق به پیروزی نشود، این عدم موفقیت او را باید در ناتوانی او در کنوانسیون حزب برای محکوم ساختن سیاست های باراک اوباما جستجو کرد.
نویسنده
حسین دهشیار (ناظر علمی)
حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.