گروه مطالعاتی خلیج فارس

سیاست خارجی کویت

روز پنج شنبه 13 مهر ماه 1391 نشستی با عنوان "سیاست خارجی کویت" از مجموعه نشست های گروه مطالعات خلیج فارس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه در این پژوهشکده برگزار شد. در این نشست که پژوهشگران مقیم و مهمان پژوهشکده و جمعی از دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد دانشگاه های مختلف حضور داشتند، آقای احسان زاهدی از اعضای گروه مطالعات خلیج فارس و خانم سمیه مروتی پژوهشگر مهمان و دبیر گروه خلیج فارس پژوهشکده، در خصوص موضوع نشست به ایراد سخنرانی پرداختند. پیش از شروع سخنرانی، دکتر سید جواد صالحی مدیر گروه مطالعات خلیج فارس و پژوهشگر ارشد مقیم پژوهشکده در خصوص موضوع نشست نکاتی را در خصوص موضوع مورد بحث، مطرح نمود.

در ابتدای نشست، آقای زاهدی سخنرانی خود را با عنوان "سیاست خارجی کویت در قبال موضوع هسته ای ایران" آغاز کرد. وی با معرفی کشور کویت به عنوان یک کشور ذره ای، بر طبق الگوی کانتوری و اشپیگل در طبقه بندی کشورها، اشاره داشت که شناخت سیاست خارجی کویت  مستلزم شناخت این کشور به عنوان یک قدرت ذره ای است. این کشور از سه طرف توسط قدرت های منطقه ای عراق، ایران و عربستان محاصره شده که با توجه به تفاوت عظیم در وسعت و جمعیت همواره و فارغ از نوع نظام سیاسی شان، برای کویت به منزله یک تهدید بالقوه امنیتی محسوب شده اند و هر گونه بی توجهی به این تفاوت ها از سوی این کشور عواقب جبران ناپذیری برای کویت به دنبال خواهد داشت.

آقای زاهدی در خصوص رویکرد سیاست خارجی کویت در قبال برنامه هسته ای ایران با اشاره به اینکه کویت در تاریخ کوتاه خود از سوی قدرتهای منطقه ای همواره با تهدیدات مستقیم یا غیر مستقیمی مواجه بوده است . در بعد تهدیدات غیر مستقیم نظامی باید به توانایی ایران در نا امن سازی منطقه خلیج فارس و به ویژه احتمال مسدود سازی تنگه هرمز توسط ایران اشاره کرد. کویت برای صادرات نفت و همچنین واردات کالا، خدمات و به ویژه مواد غذایی وابستگی زیادی به تنگه هرمز دارد. در صورت بروز درگیری نظامی میان ایران و آمریکا یا اسرائیل چنانچه ایران مبادرت به حمله به کشتی های تجاری و یا بستن تنگه هرمز نماید، این امر به معنی تهدید امنیت ملی کویت قلمداد می شود.

 وی در ادامه اظهار داشت، با توجه به فضای موجود در سیاست خارجی کویت نسبت به برنامه هسته ای ایران سه رویکرد را می توان مد نظر قرار داد. اول، ممانعت از دستیابی ایران به شکلی از انرژی هسته ای که قابلیت نظامی نداشته باشد؛ دوم، پایه ریزی یک برنامه هسته ای نظامی و یا خرید تسلیحات هسته ای؛ سوم، ایجاد سپر هسته ای در منطقه خلیج فارس توسط ایالات متحده  و عضویت کویت در آن. وی در توضیح رویکرد سوم اشاره داشت که، چنانچه ایالات متحده به این نتیجه برسد که می تواند یک ایران هسته ای را تحمل و مهار سازد، احتمالا اقدام به تاسیس نوعی سپر هسته ای در منطقه این بار از نوع سلاح هسته ای خواهد کرد. در این حالت عضویت کویت می تواند به معنی حفظ این کشور از فشار ایران گردد. ایالات متحده پیشتر با موفقیت، ژاپن و اروپای غربی را در برابر توسعه طلبی اتحاد  شوروی در زیر چتر اتمی خود محافظت نمود. بنابراین این تجربه موفق می تواند این بار در ارتباط با سیاست مهار ایران تکرار شود. 

در بخش بعدی نشست، خانم سمیه مروتی سخنرانی خود را با عنوان "پایگاه نظامی الدوحه، حضور نظامی آمریکا در کویت" پی گرفت. وی در ابتدا به جنگ اول خلیج فارس میان عراق و کویت اشاره کرد که سبب حضور گسترده نظامی و غیرنظامی آمریکا در منطقه شد. حائز اهمیت آنکه مهم ترین پایگاه نظامی امریکا در منطقه خلیج فارس با حدود 130 هزار نظامی پیاده نظام و نیروی دریایی آمریکایی به تعداد یک‌ هزار دستگاه تانک و صدها فروند جنگنده و بالگرد قرار دارد. مهم ترین پایگاه‌ های نظامی آمریکا در کویت پایگاه نظامی «الدوحه»، «عریفان» و پایگاه آموزشی «فرجینیار» است که در آن بیش از 8 هزار نظامی آمریکایی وجود دارد که در مرزهای بین کویت و عراق مستقر هستند. پایگاه نظامی الدوحه در شمال غربی شهر کویت، پایتخت این کشور و در 60 کیلومتری مرزهای عراق است و در آن بیش از 10 هزار نظامی آمریکایی مستقر هستند. الدوحه مهم ترین و اصلی‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در کویت به شمار می‌آید. این پایگاه یک "مرکز لجستیک" برای نظامیان آمریکایی حاضر در خاورمیانه است که براساس آمار اعلام‌شده، بیش از 300 دستگاه تانک از نوع "ام 1 ای 1"، 400 دستگاه زره‌پوش "برادلی"، تعداد زیادی نفربرهای نظامی، توپ ‌های "هاوتزر" و سامانه ‌های پرتاب موشک در این پایگاه مستقر است.
 
این پایگاه از آن جهت مهم ترین پایگاه منطقه‌ ای آمریکا به شمار می‌ رود که حجم زیادی از تجهیزات و سربازان "نیروی زمینی" آمریکا به اضافه نیروهای دریایی و هوایی در آن مستقر هستند. مزیت این پایگاه نسبت به پایگاه‌ های دیگر، استقرار نیروی زمینی با تجهیزات کامل است. نیروی زمینی در استراتژی‌های نظامی، یک نیروی راهبردی به شمار می‌رود و اگر کشوری بخواهد به کشور دیگری حمله کند، این پیاده نظام ها هستند که باید وارد کشور شده و بر نیروهای نظامی آن کشور غلبه کنند. آمریکا در حال حاضر از پایگاه الدوحه به عنوان مرکز کنترل و فرماندهی تجهیزات و نیروی انسانی خود در خاورمیانه استفاده می‌کند. 

البته این نکته نیز قابل توجه است که حجم بالای استقرار نیروهای نظامی و ادوات و جنگنده‌های پیشرفته آمریکا می تواند عاملی تهدیدزا برای آمریکا محسوب شود. بر اساس اظهارات بسیاری از کارشناسان نظامی، در صورت بروز درگیری نظامی در خلیج ‌فارس، ایران به راحتی می‌تواند یکصد هزار نیروی نظامی و حجم انبوهی از ادوات زمینی و هوایی مستقر شده در سه پایگاه نظامی الدوحه، عریفان و فرجینیار در کویت را منهدم کند. فاصله خاک ایران و خاک کویت، چندین کیلومتر بیشتر نیست و این برای نیروهای مسلح ایران و تسلیحات فوق پیشرفته موشکی، یک مزیت محسوب می‌شود. ایران هم‌اکنون موشک‌ های کوتاه برد، میان برد و برد بلند با قدرت‌ های متفاوتی در اختیار دارد.

اهمیت درک نوع رفتار دولت کویت در قبال حضور نظامی آمریکا در چارچوب سرزمینی اش بسیار حائز اهمیت است. چراکه عبور و مرور و جابه جایی این نیروها به صورت کامل دور از اطلاع دولت کویت بوده و این دولت از جزئیات و اوضاع حاکم در این پایگاه ها بی اطلاع است.

در نهایت این نشست با پرسش و پاسخ حاضرین پایان یافت.

گزارش: سمیه مروتی، پژوهشگر مهمان و دبیر گروه مطالعات خلیج فارس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه.