خط قرمز ایران در مسکو و راهبرد سهگانه
آیا ابتکار عمل ایران در خصوص تعریف راهبرد ابتکاری سهگانه بر فضای مذاکرات مسکو تاثیر میگذارد یا نه؟ یک مذاکره فعال و مثبت در شرایط کنونی میتواند به نفع ایران باشد. باید توجه داشت که پرونده هستهای ایران، موضوعی حساس و استراتژیک در سطح نظام بینالملل است و این موضوع مطمئنا خیلی نفسگیر و سخت خواهد بود. در چنین شرایطی ابتکار عمل داشتن و نگاه تعاملی می تواند برای طرف ایرانی فرصت باشد.
طرف غربی در حوزه رسانهای موفق شده اینطور نشان دهد که این ایران است که همواره با ارائه شروط سخت خواستههای طرف مقابل را نادیده می گیرد. در وضعیت کنونی، ابتکار عمل میتواند دو کارکرد داشته باشد. یکی اینکه نشان دهد طرف ایرانی اراده لازم را برای تصمیمگیری و حل مسالمتآمیز مسئله دارد، که این خود میتواند برای افکار عمومی دنیا و افکار عمومی داخلی خود ما یک دستاورد و اعتماد سازی باشد.
نکته دوم این است که برخی از طرف های درگیر در 5+1 مثل روسیه و چین که گرایش به حل مسالمت آمیز موضوع با در نظر گرفتن منافع ایران را دارند، با این موضوع قدرت مانورشان بیشتر شده و نقش فعالانه تری را در روند مذاکرات دنبال خواهند کرد. به خصوص طرف روسی که نفع زیادی در نزدیک کردن دیدگاهها و خواسته های دو طرف و بطور کلی مثبت کردن روند مذاکرات دارد.
البته در اصل اول راهبرد سهگانه، گله از فرصتسوزی طرف غربی مورد توجه قرار گرفتهاست که به نظر می رسد این مسئله تاثیری بر دیدگاههای استراتژیک جریان غربی ندارد که اساسا به دنبال "حداکثر کردن" منافع خودشان هستند و سعی هم دارند که نشان دهند خیلی متحد هستند.
ایران میتواند ابتکار عمل خودش را داشته باشد. البته این نیازمند کمی انعطاف پذیری است. ایران می تواند اصول خود را که غنی سازی در خاک ایران است حفظ کند و بر روی منافع در عرض چانه زنی کند. در مذاکرات مسکو اگر ایران بتواند به نتایجی برسد، حتی اگر حداکثری نباشد، برای اعتمادسازی خوب است. بهرحال در شرایطی که مذاکرهای به بن بست میرسد، ابتکار عمل داشتن خوب است. در شرایطی که طرف غربی خودش گیج و منفعل است و در درون خودش هم نمیداند چه میخواهد، ایران میتواند راهحل گام به گام خودش را داشته باشد.
مذاکرات هسته ای ایران موضوعی جدی در عرصه بینالملل است که در سه سطح مطرح می باشد. یکی در سطح روابط قدرتهای بزرگ است که بین خود آنها در این زمینه اختلافاتی وجود دارد. مثلا دیدگاه آمریکا با روسیه و چین متفاوت است. دوم در سطح سیاست داخلی کشورهای غربی که در لایه های قدرت خودشان مجبورند به یک نقطه تعادلی برسند و این خود زمانبر است. مسئله بعدی موضوع خواسته ها و فشارهای رژیم اسرائیل است که سعی می کند جهت مذاکرات را منحرف کند و طرفین را منفعل کند. برای اینکه نفعش در این است که توافقی در اصول صورت نگیرد. واضح است که در این مذاکرات باید در سطوح مختلف به تعادل برسد.
موضوع چالش برانگیز دیگر مسئله تحریمها است که تاثیرات خودشان را دارند و این موضوع انکارپذیر نیست. درست است که این تحریم ها اصول و سیاست هسته ای را عوض نمی کنند. اما در اینجا زمان میتواند به ضرر ایران باشد. با این حساب به نظر می آید درباره مذاکرات هسته ای سه سناریو داریم . یکی برد-برد است که بنظر می رسد محتمل ترین سناریو و اجتنابناپذیر است. گرچه طرف غربی مقاومت می کند. اماشرایط بینالمللی و منطقهای به گونهای میشود که دو طرف نهایتا به ان سمت می روند.
دومین سناریو باخت-باخت است. اگر طرف غربی همچنان اصرار بر نمایش قدرت و ادامه تحریمها و موضوعاتی از قبیل به خطر انداختن امنیت اقتصادی ایران و بعد بحثهای مربوط به صدور انرژی و تنگه هرمز و مسائلی از این قبیل را داشته باشد این یک چالش جدی است و می تواند دو طرف را به سوی تنازع و سناریوی باخت-باخت هدایت کند. مسئله ای که امکان رخدادش هست و برای هیچ جریانی خوب نیست. در حقیقت هر دو طرف دارند سعی میکنند که از این سناریو خودشان را خلاص بکنند.
سناریوی سوم هم برد-باخت است. برد به این معناست که یا طرف ایرانی می برد یا طرف غربی. باخت هم به این معناست که یا طرف ایرانی میبازد یا غربی. به نظر من در مذاکرات هستهای ایران، احتمال سناریوی برد-باخت بسیار ضعیف است. چون دوطرف از مواضع و اصول خود پایین نمی آیند. طرف غربی نباید این انتظار را داشته باشد که فقط ببرد و ایران ببازد.ایران هم نباید همین انتظار را داشته باشد. این در حالی است که دو طرف میتوانند چانهزنی کنند و به نتایج خوب برسند.
برنامه هسته ای ایران فراتر از اینکه موضوعی فنی و حقوقی باشد، موضوعی ژئواستراتژیک بوده و مسائل منطقهای هم روی آن تاثیر میگذارند. بن بست در مذاکرات بی تردید بر روند تحولات خاورمیانه تاثیرات جدی خواهد گذاشت. چون احتمال افزایش تنش در روابط ایران و غرب و بحث های مربوط به تنازع احتمالی خود بر مسائل سیاسی-اقتصادی منطقه ای و جهانی تاثیر می گذارد. موضوع هسته ای فقط بین مربوط به ایران و غرب به عنوان دو طرف اصلی درگیر نیست و در آن بازیگران دیگر نیز سهیم هستنند.
منبع: سرمقاله روزنامه آرمان، 30 خرداد ماه 1391
نویسنده
کیهان برزگر
کیهان برزگر رئیس سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانشیار روابط بینالملل در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی میباشد. حوزه مطالعاتی دکتر برزگر مطالعات سیاست خارجی، مسائل خاورمیانه و خلیج فارس، روابط ایران و آمریکا، و مسائل هستهای ایران است.