مذاكرات براي صلح يا زمينه سازي براي جنگ
سرانجام تشكيلات خودگردان فلسطين موافقت خود را با ورود در مذاكرات مستقيم با اسرائيل اعلام كرد، اين در حاليست كه به رغم همه وعده ها و حمايت ها و تأكيدها هيچكس حتي مذاكره كنندگان فلسطينی اميدي ندارند كه اين مذاكرات به حل بحران فلسطين و تشكيل دولت مستقل فلسطينی منجر شود.
محمود عباس، رئيس تشكيلات خودگردان، از مدتها پيش زير فشار شديدي از سوي امريكا و برخي دولتهاي عرب مانند مصر، اردن و عربستان سعودي قرار گرفت تا با انجام اين مذاكرات موافقت كند. براي اين كار، جورج ميچل، فرستاده ويژه امريكا 17 بار به منطقه سفر كرد و كار به جايي رسيد كه امريكا حتي از در تهديد وارد شد كه اگر مذاكرات شروع نشود كمك به تشكيلات خودگردان را قطع مي كند.
عباس كه مدتهاست با پايان دوران رياستش بر تشكيلات و عدم انجام انتخابات مجدد، مشروعيت خود را از دست داده است به راه هاي مختلف كوشيد پوششي براي ورود در مذاكرات دست و پا كند. نخستين پوشش را اتحاديه عرب تحت عنوان « كميته پيگيري طرح صلح عربي » به عباس داد و از وي خواست كه مذاكرات را بپذيرد. چتر دوم را عباس از به اصطلاح « سازمان آزاديبخش فلسطين» گرفت كه در جلسه اي روز جمعه در رام الله موافقت خود را با مذاكرات مستقيم اعلام كرد، در حاليكه همه مي دانند سازمان آزاديبخش فلسطين سالهاست كه مرده و جاي خود را به تشكيلات خودگردان داده و آنها كه به نام اين سازمان در رام الله گرد آمده اند عده اي از دستياران محمود عباس هستند كه براي حفظ جايگاه و درآمدهاي مالي خود حاضرند هركاري را انجام دهند.
و اما مهمترين پوشش از سوي كميته چهار جانبه بین المللی (كوارتر) متشكل از نمايندگان امريكا، اروپا، روسيه و سازمان ملل متحد به محمود عباس داده شد. اين كميته پس از هفته ها بحث و كنگاش بالاخره روز جمعه بيانيه خود را صادر كرد و از اسرائيل و تشكيلات خودگردان خواست كه از روز دوم سپتامبر (11 شهريور) مذاكرات مستقيم را در واشنگتن آغاز كنند. طبق بيانيه اين كميته، مذاكرات مورد نظر بايد ظرف يك سال به نتيجه برسد و پايان يابد.
شرط مهمي كه محمود عباس براي ورود در مذاكرات مطرح مي كرد مسأله توقف شهرك سازي از سوي اسرائيل در اراضي اشغالي بود كه با مخالفت شديد بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي، روبرو شد و وي بارها تأكيد كرد كه مذاكرات بايد بدون هيچ پيش شرطي باشد. حتي ايالات متحده امريكا كه پيوسته شهركسازي را مانعي در راه صلح مي دانست تسليم نظر نتانياهو شد و ديگر حاضر نشد براي پذيرش اين شرط بر وي فشار آورد. در بيانيه كميته چهارجانبه نيز هيچ اشاره اي به توقف شهركسازي نشده و به جاي آن از طرفين خواسته شده كه در طول مذاكرات از دست زدن به «اقدامات تحريك آميز»! خودداري كنند.
درخواست ديگر محمود عباس از كميته چهارجانبه تعيين چهارچوب، مرجعيت و اهداف مذاكرات بود، مثل اينكه تصريح شود كه اين مذاكرات بر اساس قطعنامه هاي سازمان ملل متحد يا طرح صلح عرب صورت مي گيرد كه در نهايت بايد به تشكيل دولت مستقل فلسطيني در اراضي اشغالي سال 1967 و به پايتختي قدس شرقي منجر شود . اما در بيانيه كميته چهار جانبه هيچ اشاره اي به اين مسايل نشده است .
به نظر نمي رسد كه جمع همه اين پوشش ها بتواند مشروعيتي را كه مورد قبول ملت فلسطين باشد براي محمود عباس پديد آورد .چرا كه 11 سازمان فلسطيني از جمله حماس ، جهاد اسلامي ، جبهه خلق جبهه دمكراتيك و ديگران مخالفت شديد خود را با اين مذاكرات اعلام كرده و محمود عباس را فاقد مشروعيت لازم براي ورود به اين مذاكرات دانسته اند . با توجه به پايگاه گسترده مردمي اين سازمان ها و نيز پيگيري افكار عمومي ملت فلسطيني ، چه در داخل و چه در خارج از فلسطين ، ترديدي نيست كه مذاكره كننده فلسطيني به رغم همه پوشش ها و چترهاي خارجي فاقد مشروعيت فلسطيني است و هر گونه امتيازي كه از موضع ضعف به امريكا و اسراييل بدهد مورد قبول ملت فلسطين نخواهد بود .
واضح است كه رژيم صهيونيستي كرانه باختري رود اردن را ملك طلق خود مي داند و از آن عقب نشيني نخواهد كرد و بويژه قدس شريف را هرگز از طريق مذاكرات به فلسطيني ها نخواهد داد . لذا دولتي بدون سرزمين و بدون مرزهاي مشخص را نمي توان دولت مستقل فلسطين دانست . مسايل كاملا" واضح است و نياز به استدلال ندارد. اگر بيست سال مذاكراه و از جمله 18 دور مذاكره بين محمود عباس و ايهود اولمرت ، نخست وزير پيشين اسراييل ، و 17 دور مذاكرات جورج ميچل به جايي نرسيده به چه دليل بايد مذاكرات يك سال آينده بين بنيامين نتانياهو كه هرگز از ريختن خون فلسطيني سير نمي شود و محمود عباس كه هيچ پايگاه و اهرم فشاري ندارد بايد به دولت مستقل فلسطين منجر شود ؟
نتيجه اينكه اين مذاكرات به منزله حركت در يك دايره بسته است و قرار نيست به جايي برسد . همه چيز حكايت از آن دارد كه آنچه براي امريكا و اسرائيل مهم است همان شروع مذاكرات است ، آن هم با تشريفات و تبليغات تو خالي مانند اينكه شخص اوباما روز دوم سپتامبر در افتتاح مذاكرات شركت خواهد كرد و از حسني مبارك ، رييس جمهوري مادام العمر مصر و ملك عبدالله دوم پادشاه اردن نيز دعوت شده است كه در اين مراسم شركت جويند .
بسياري از تحليل گران معتقدند كه هدف از آغاز اين مذاكرات پركردن خلاء سياسي در صحنه فلسطين است تا بازيگران اصلي بتوانند به كار مهم ديگري برسند . تجربه نشان داده كه ظرف بيست سال اخير هرگاه ايالات متحده قصد جنگ افروزي در اين منطقه داشته براي همراه كردن رژيم هاي عرب به اصطلاح ميانه رو با خود ، چنين وانمود كرده كه مي خواهد مساله فلسطين را حل كند و مذاكرات كنوني نيز نمي تواند خارج از اين قاعده باشد .
با اين حساب بايد انتظار داشت كه امريكا و رژيم صهيونيستي احتمالاً در پاييز تا بهار آينده قصد دارند به يك ماجرا جويي جنون آميز عليه محور مقاومت در منطقه دست بزنند حتي بعضي از تحليلگران ، خروج ناگهاني ارتش امريكا از عراق را نيز به آغاز مذاكرات در مورد مساله فلسطين ربط داده و همه اين اقدامات را به منزله هشداري براي آغاز ماجراجويي هاي خطرناك و جنون آميز در اين منطقه دانسته اند . براين اساس ضرورت دارد كه نيروهاي مقاومت در منطقه ، بيش از پيش با هشياري و عقلانيت ضمن گسترش هماهنگي و همكاري بين يكديگر ، حركت هاي مشكوك كنوني در منطقه را با دقت تمام زير نظر داشته باشند و خود را براي مقابله به هر احتمالي آماده كنند.
نویسنده
محمد علی مهتدی (ناظر علمی)
محمد علی مهتدی پژوهشگر ارشد , و ناظر علمی گروه جامعه و سیاست در لبنان در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. حوزه مطالعاتی آقای مهتدی مطالعات خاورمیانه و مسائل جهان عرب می باشد.